سردی پولاد با گرمای امید ذوب می شود

سردی پولاد با گرمای امید ذوب می شود

علی جمشیدپور – خبر جنوب / وقتی زندگی می خواهد سخت بگیرد ایستادن و پایا بودن کار هر کسی نخواهد بود. در زندگی برای همه پیش آمده که شرایط به شکل عجیبی پیچیده و بغرنج شده اما همیشه در پس ناامیدی بسی امید هم می توان یافت.
در مصاحبه امروز با مردی همکلام شدیم که گذشته از رشته ورزشی اش که مبارزه با پولاد سرد است، بی مهری چرخ گردون هم نقش زیادی در زندگی اش داشته اما هیچگاه از تلاش دست بر نداشته و همچنان با ناسازگاری ها می سازد و می تازد؛ محمد زارعی،  متولد سال 69. کارشناس مدیریت تربیت بدنی و ارشد فیزیولوژی و عضو تیم ملی بزرگسالان وزنه برداری ایران.

آقای زارعی؛از کجا به وزنه برداری علاقه مند شدید؟
رشته وزنه برداری در خانواده ما جایگاه ویژه ای دارد. پدرم مربی وزنه برداری بودند، هرچند که فوتبال بازی می کردند اما به خاطر علاقه ای که به این رشته داشتند باشگاهی تأسیس کردند و من هم از همان سنین پایه به وزنه برداری روی آوردم.
چه مقام هایی کسب کردید؟
قهرمانی نوجوانان آسیا و قهرمانی جوانان باشگاه های آسیا.
با این مقام ها چرا در رده بزرگسالان مقامی کسب نکردید؟
(با یک لبخند تلخ) به دلیل یک سانحه تصادف که در 18 سالگی برای من اتفاق افتاد و من را مدتها از دنیای ورزش حرفه ای دور کرد.
از این حادثه برایمان بگویید.
در آن سال ها از آمادگی بالایی برخوردار بودم. رکوردهایی که می زدم در حد قهرمانی جهان در رده جوانان بود. با آن سن پایین به تیم ملی بزرگسالان دعوت شدم تا آن اتفاق وحشتناک رخ داد. بعد از آن حدود 8 سال زمان برد تا  بتوانم دوباره به شرایط ایده آل ورزش حرفه ای برگردم.
بعد از آن سانحه چگونه موفق شدید دوباره به ورزش حرفه ای برگردید؟
ابتدا این را بگویم کسانی که به مشکلاتی مانند من برخورد می کنند و موفق می شوند دوباره به مسیر حرفه ای بازگردند باید مورد بررسی قرار بگیرند و از تجربیاتشان بالاخص در بعد روانی بهره برد.
اگر خانواده ام از من حمایت نمی کردند به طور یقین موفق نمی شدم از این آزمون دشوار زندگی سربلند بیرون بیایم. می دانم در صورتیکه این اتفاق برای من رخ نمی داد  موفق می شدم به مقام های متعددی دست پیدا کنم و بسیار در وزنه برداری موفق باشم اما مطمئناً تجربیات امروزم را هم نداشتم.
در آن روزهای سخت به تنها چیزی که فکر می کردم این بود که عشق و علاقه من وزنه برداری بوده و هست و نمی خواهم در آینده حسرت یک وزنه بردار حرفه ای شدن به دلم بماند. به لطف خدا و با کمک خانواده ام برخاستم و تصمیم گرفتم تا هر زمانی که می توانم و از لحاظ جسمی توانایی دارم برای خواسته ام بجنگم.
پس از بازگشت، موفق شدید به تیم ملی راه پیدا کنید؟
بله. نزدیک به 4 سال است که با ثبت رکوردهای خوب نشان دادم که همچنان می توانم برای کشورم افتخار کسب کنم و مربیان می توانند به من اعتماد کنند.
به مسابقات بین المللی هم اعزام شدید؟
در سال 2018 به دلیل سهل انگاری که اتفاق افتاد و لیست اسامی بازیکنان تیم ملی به روز رسانی نشده بود نتوانستم در آن دوره شرکت کنم.
در سال 2019 اعزام شدم اما متاسفانه در روز مسابقه به دلیل خالی کردن بدنم در کسب مدال ناموفق بودم.
در سال 2020 هم که ویروس منحوس کرونا بر دنیای ورزش سایه افکند و مسابقات تا مدت ها تعطیل بود. با برگزاری مسابقات آسیایی درگیر جراحی آپاندیس شدم و بار دیگر از شرکت در رقابت های بین المللی باز ماندم.
در مسابقات جهانی 2021 که بعد از مسابقات المپیک برگزار می شد با اینکه مسابقات در زمان محدودیت های کرونایی بود و هر ورزشکار برای رسیدن به اوج آمادگی باید شرایطی به مراتب سخت تر از گذشته را پشت سر می گذاشت، از آمادگی بالایی برخوردار بودم. اما متاسفانه با یک آسیب دیدگی این مسابقات را نیز از دست دادم.


فکر می کنید بعد از این همه پستی و بلندی در زندگی ورزشی تان بتوانید به مدال بین المللی در رده بزرگسالان دست پیدا کنید؟
انشاالله و با یاری خدا دوست دارم که بتوانم تمام این سختی هایی که طی این دو دهه ورزش حرفه ای متحمل شدم را با یک مدال شیرین جهانی به سرانجام برسانم تا حداقل دینم را به ورزش کشور ادا کرده باشم و انگیزه ای باشم برای جوانان میهنم.
با کرونا چگونه کنار آمدید؟
همانطور که استحضار دارید، ورزش در دنیا به دلیل کرونا افت محسوسی را داشت و متأسفانه در کشور قرنطینه ورزشی به شکلی سیاست گذاری شد که فکر می کنم تبعاتش تا سال ها در ایران ماندگار باشد.
در کل سعی کردیم در این دوران انگیزه ها را بالا نگه داریم و تمریناتمان را به صورت مستمر انجام دهیم و به آینده ای روشن و تهی از کرونا امیدوار بمانیم.
در لیگ وزنه برداری ایران در چه تیمی حضور دارید؟
با تیم هایی که بهداد سلیمی در آن حضور داشته قرارداد امضا می کردم که در اکثر مواقع قهرمان ایران می شدیم.
رابطه تان با هیأت وزنه برداری چگونه است؟
(با خنده) قبل از آن تصادف به عنوان یکی از پرحاشیه ترین ورزشکاران ایران مرا می شناختند اما در کل رابطه خوبی با فدراسیون و هیات وزنه برداری دارم و همیشه سپاسگزار حمایت هایشان بوده ام. یک مسئله بسیار مهم که ورزشکاران با آن درگیر هستند این است که باید شبانه روز پیگیر تمرین و برنامه ریزی برای پیشرفت و ایجاد آمادگی برای مسابقات باشند. لذا زمانی برای دنبال کردن موضوعات اداری برای ورزشکار حرفه ای نمی ماند. بنده از مسئولان این توقع را دارم که از کسانی در هیأت ها استفاده کنند که حداقل کارگشا باشند نه اینکه تبدیل به سدی شوند تا ورزشکار از یار مانده و از دوست رانده شود. برخی مواقع کسانی را می بینم که نه در حد و اندازه خیلی از ورزشکاران ما بلکه به شدت مبتدی هستند اما به خاطر توانایی در برقراری ارتباط با برخی مسئولان در زمینه بیزینس ورزشی جایگاه رفیعی برای خود دست و پا می کنند. بنده در یک جلسه عنوان کردم که فرق قهرمان واقعی با قهرمان پوشالی را باید مشخص کنیم. وقتی بحث کمبود بودجه پیش می آید می توانیم از لحاظ برندینگ روی ورزشکاران حرفه ای سرمایه گذاری کنیم تا حداقل در زمینه تأمین مخارج سنگین ورزشی به مشکلات عدیده ای برخورد نکنند.
در پایان باید یک تشکر ویژه از پدر و مادرم داشته باشم، چون بعد از خدا حضور آنها در زندگیم به من قدرت و انرژی دوباره برخاستن را داد. همچنین از مدیران و مسئولانی که با تمامی مشکلاتی که در ورزش ایران وجود دارد ما را تنها نگذاشتند و در کنارمان بودند سپاس ویژه ای دارم.