نحوه داوری آثار در شانزدهمین جایزه معماری ایران
محمدرضا کاشانی- تحریریه معمارنیوز- گفتگو اختصاصی با کامران حیرتی (داور محترم جایزه)- مسابقه و داوری مسابقه یک مقوله پیچیده و شبهه برانگیز همیشه بوده است. چون همیشه من می دانم که برای بسیاری از معماران به خصوص جوان تر ها، شرکت کردن در این مسابقات را به منزله بدست آوردن یک جایگاه اجتماعی میدانندکه توسط آن می توانند پروژه هایی را در جامعه حرفه ای جذب کنند.
فکر می کنم این یک هدف بسیار بزرگ است مخصوصاً برای نسل جوان تر که تازه دارند وارد معماری می شوند و حساسیت موضوع برای آنها خیلی بیشتر است تا خیلی از معماران حاضر در این جلسه که پروژه های خودشان را دارند و هر از چند گاهی در مسابقات شرکت می کنند و خیلی نیازی ندارند تا به آن صورت دیده شوند.
مسئله این است که یک قضاوت و داوری چطور انجام شود؟ من فکر میکنم این موضوع بسته به زمان مولفه هایش عوض می شود. این اولین مبحثی است مایلم واردش شوم. چون وقتی شما ۲۰ سال پیش یک پروژه ای را قضاوت می کردید، قطعاً مولفه های دیگری را مد نظر داشتید که اسمش را می توان معماری خوب یا معماری پیشرو گذاشت و چیزی که می تواند الگویی شود برای نسل آینده که می خواهد بداند معماری خوب را چه مشخصاتی دارد.ولی الآن من فکر می کنم که ما در دوره متفاوتی به سر می بریم. ما الآن چه در بین معماران جوان و چه در میان معماران میان سال پروژه های بسیار خوبی را در زمینه معماری مشاهده می کنیم که یعنی یک رشد فزاینده اتفاق افتاده است. معماری خوب در حال زیادتر شدن است. نمی خواهم بگویم که معماری ما هنوز در دنیا می تواند وارد یک شرایط برابری شود به دلیل محدودیت ها و امکاناتی که موجود داریم، ولی در حد خودش فکر می کنم که رکورد خیلی قدرتمندی را زده است و تولیدات زیاد شده است. وقتی تولید زیاد می شود، شما مجبورید یک بار به عقب برگردید و نگاه می کنید که ببینید ما تا اینجا چه کار کرده ایم، چه تکرارهایی صورت می گیرد و آنها را بگذاریم کنار. چون جهت دید ما به معماری همیشه باید به نظر من رو به آینده باشد.
معماری دو قسمت دارد؛ یک قسمت را ما در عالم معماری فانکشن و عملکرد می نامیم. قسمت بعدی نامش ابداع، خلاقیت و نوآوری است، که این قسمت برای خیلی از معماران حاضر شاید خیلی مهم تر باشد. که نمره را می دهیم به اینکه چقدر یک معمار می تواند مسئله معماری را در جامعه معماری جلو ببرد.
پس بنابراین زاویه دید من به شخصه به این صورت است که نگاه می کنم ببینم در فضای معماری امروز، چه کارهایی به صورت متفاوت و خارج از عرفی که تا به حال تولید شده است خودش را نشان می دهد.
نحوه داوری هم تا به حال به این صورت بوده است مخصوصاً در معماری و ساختمان که ما یک هیاتی داریم که وقتی می خواهیم قضاوت کنیم، یک سری پروژه ها رو با نمره منفی از میدان خارج می کنیم؛ پروژه هایی که اکثریت به آنها رای منفی می دهند و می دانند که واجد شرایط بالا آمدن نیستند. سپس پروژه هایی که باقی می مانند در فضای داوری مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرند و از بعدهای مختلف بررسی می شود.
قطعاً فضامندی، رابطه عملکرد با ساختمان و از همه مهم تر سوالی که خود معمار در پروژه مطرح کرده است، چون از نظر من چیزی که در معماری بسیار حائز اهمیت است آن است که جواب سوال های بی ربط نیست؛ باید سوال درستی مطرح شود و ببینیم که یک معمار نسبت به سوالی که خودش مطرح کرده است چقدر موفق عمل کرده است. این میزان در داوری خیلی اهمیت دارد و آن وقت متوجه می شویم که اگر هدف یک معمار این بوده است، حالا در چند گام به آن پرداخته است، چه مسیرهایی را گذرانده و چقدر توانسته به آن نزدیک شود. و اینجاست که ما به پروسه اهمیت زیادی می دهیم. و این برای خیلی از معماران شاید اهمیتی نداشته باشد چون فکر می کنند من یک جواب خیلی عالی داده ام به صورت مسئله، پس چرا من موفق نشده ام؟ ولی کسی که شاید از نظر خودشون توانسته جواب متوسط تری را بدهد چگونه توانسته رتبه بالاتر یا جایزه بگیرد.
اینجاست که می گوییم اهمیت پروسه در دنیایی که ما زندگی می کنیم خیلی وقت ها از جواب دادن بیشتر است. و این خیلی مهم است که خیلی وقت ها در جمع هایی که اینجا اتفاق می افتد، برای من خیلی جالب بود که ما با مطبوعات مواجه می شویم و معماری همیشه درون دیسپلینی بوده است. ما همیشه درون خودمان گفتگو کرده ایم و شاید الآن خیلی راحت هم نمی توانیم ادبیات خودمان را از یک ادبیات فنی معماری روی میز بیاوریم و با مردم گفتگو کنیم. من فکر می کنم این یک نقطه تاریخی خیلی مهمی است. کاری که ما می کنیم برای مردم است نه ما. ما تولید کننده هستیم و تا آخر عمرمان خیلی هنر کنیم با نهایتاً ۱۰۰ کارفرما طرف باشیم.
شاید برایتان جالب باشد که در خیلی از مسابقات بین المللی یک بخش هایی وجود دارد که مردم نظر می دهند و مرم به معماری نمره می دهند و به این صورت مشارکت مردم را در مسابقات معماری قوی تر می کنند. مردم باید امروز بدانند که معماری معیارهایش چیست و چه چیزی را خود اهل فن معماری خوب می گویند، در آن دخالت کنند و بتوانند نقش خودشان را به عنوان حمایت از معماری بازی کنند چون به هر حال معماری در ایران یک رشته خیلی پیر و با قدمت است و شاید حتی ۱۰ کشور هم در دنیا نیستند که اندازه ما معماری تولید کرده باشند.
ولی الآن که ما داریم زندگی می کنیم و در وضعیت معاصرمان برای خیلی از مردم سوال است که معماری ها الآن کجا هستند؟ ما به چه چیزی می گوییم معماری خوب؟ شاید برای خیلی از مردم این سوال برایشان باشد که یک معماری خوب این است که بازگشت به گذشته داشته باشد؟ شبیه به چیزهایی در قدیم باشد؟ اگر قرار است امروزی باشد، به چه چیزی امروزی می گوییم؟ چقدر معماری امروزی خودش را در تطابق با خواسته های مردم یا سبک زندگی امروز دارد نشان می دهد؟
این سوال خیلی مهمی است. من خانه های زیادی طراحی کرده ام و خیلی جالب است که هر دفعه که با یک کارفرما روبرو می شویم، خواسته هایی را مطرح کرده اند که با خواسته های نفر قبلی تفاوت های زیاد دارد. این سوال برای من پیش می آید که ما هیچوقت با یک نسخه نمی توانیم برای همه مردم تصمیم گیری کنیم. ما به تعداد آدم هایی که در ایران زندگی می کنند، سبک زندگی داریم و چقدر خوب می شد که ما معمار همه مردم می بودیم نه فقط قشر خاصی که سرمایه دستشان است.
و من فکر می کنم که وظیفه مطبوعات از اینجا به بعد خیلی مهم می شود که مشارکت بین معمار و مردم را بیشتر کنند و مردم متوجه بشوند که اهل فن معماری نظرشان راجع به معماری چیست؟ چون الآن نظراتی که به گوش مردم می رسد با واسطه است که لزوماً نظر معماران نیست.