بازسازی منبع آب یا تجاوز به حریم ممنوعه محوطه جهانی تخت جمشید؟

بازسازی منبع آب یا تجاوز به حریم ممنوعه محوطه جهانی تخت جمشید؟

چندی است که طرح آبرسانی به روستا‌های شهر مرودشت از سوی دولت آغاز شده است و شهرک‌های پیرامونی میراث جهانی تخت جمشید (پارسه) نیز در طرح آبرسانی قرار دارند.

سیاوش آریا کنشگر و پژوهشگر تاریخ ایران و میراث فرهنگی در فارس گفت: به تازگی و به بهانۀ بازسازی یک منبع آب قدیمی در حریم درجه یک و ممنوعۀ میراث جهانی پارسه (تخت جمشید) و در اصل با ساخت منبع آب بزرگ تری در همان منطقه، دست درازی گسترده‌ای به کوهستان مهر (رحمت کنونی) شده است که آثار تاریخی فراوانی در آن از جمله شماری از گوردخمه‌های کمابیش ۲ هزار ساله و آثار طبیعی منطقه را نابود و یا آسیب جدی به آن‌ها وارد شده است.

او ادامه داد: مشاهدۀ حجم گستردۀ کوه بُری چه در مکان منبع آب و چه در ساخت جاده سرویس اختصاصی که بدون آن نیز امکان بازسازی منبع قدیمی وجود داشت تا اندازه‌ای دردناک است که دل هر دوستدار تاریخ و فرهنگ ایرانی را به درد می‌آورد و آه از نهاد آدمی بلند شده و اشک‌ها به حال میراث فرهنگی و بی دفاع و رنجور کشور روان خواهد شد.

آریا تصریح کرد: سخن درخُور نگرش و نکتۀ غم انگیز داستان آن جا است که مکان ویرانی‌ها و کوه بُری‌ها در فاصلۀ اندک و حساس ۳۰۰ متری عرصۀ پارسه و در حریم درجه یک و ممنوعۀ محوطۀ جهانی پارسه (تخت جمشید) جای دارد و چنین کار‌هایی انجام شده است که دارای ضابطه و قانون‌های حفاظتی ویژۀ میراث فرهنگی است. از جمله این که، برای پیشگیری از ویرانی آثار زیرسطحی باستانی چند هزار ساله حتی هرگونه پِی کَنی، درختکاری، ساخت و ساز و دخل و تصرف آشکارا و مطلقا ممنوع اعلام شده و روشن نیست که چگونه پایگاه جهانی پارسه که این رخداد تلخ و غیرقابل بازگشت درست در بیخ گوشش انجام شده، بر روند کار نظارت داشته و پروانۀ (مجوز) کار را داده است.

او در ادامه می‌گوید: این درحالی است که برپایۀ قانون‌های میراث فرهنگی که شفاف و روشن است همۀ این اقدام‌ها تخلف بوده و حتی برپایۀ نص صریح قانون جُرم به شمار می‌آید و مسببان آن باید مورد پرسش دستگاه قضایی و مجازات قرار گیرند.

این پژوهشگر تاریخ ایران و میراث فرهنگی در فارس افزود: پرسشی که در ذهن هر دوستدار میراث فرهنگی دغدغه مندی پیش می‌آید و از مدیریت پایگاه جهانی پارسه به عنوان مسئول مستقیم چنین رخداد تلخ و آسیب جبران ناپذیری به میراث ملی و جهانی ایرانیان خواهد پرسید این است که، آیا او ضمن لازم بودن شرایط تأمین آب آشامیدنی مردم منطقه، هیچ راه و رویکرد دیگری برای پیشگیری از این همه گستردگی ویرانی‌های کوه نیافته است؟ چگونه است که سال‌ها پیش از این که یک منبع آب آشامیدنی درهمان جایی که امروزه مورد بازسازی قرار گرفته، ساخته شده بود و حتی حریمی نیز برای مجموعه تعریف نشده بود پروانۀ هیچ گونه کوه بُری داده نشده، ولی هم اینک به سادگی و آسودگی مدیر پایگاه جهانی پارسه اجازه می‌دهد تا بخش بزرگی از حریم بلافصل عَرصه که حتی بیل زدن و کَند و کاو ساده هم در آن ممنوع است، این گونه به وسیلۀ ماشین آلات سنگین مورد تسطیح، ویرانی و نابودی بسیار گسترده قرار گیرد.

آریا اضافه کرد: به راستی این گونه کوتاهی و چشم پوشی و سهل انگاری مدیریت پایگاه پارسه (تخت جمشید) را چگونه می‌توان توجیه و جبران کرد. چه کسی پاسخگوی این همه نابودی و حجم گستردۀ ویرانی آثار تاریخی و طبیعی و چشم اَنداز (منظر) فرهنگی منطقه و کوهستان ارزشمند و استوره‌ای مهر است؟ حجم ویرانی‌ها و نزدیکی آن‌ها با آثار میراث جهانی پارسه تا اندازه‌ای است که به شکلی روشن و آشکار موجب نابودی منظر طبیعی کوهستان مهر (رحمت) درهنگام نزدیک شدن به آثار میراث جهانی پارسه شده است. چگونه فاجعه‌ای به این بزرگی و در روز روشن در جلو چشمان مسولان میراث فرهنگی رُخ می‌دهد و آب هم از آب تکان نمی‌خورد. به راستی در برابر تاریخ و آیندگان چه پاسخی خواهیم داشت؟...

او گفت: نیاز به یادآوری است که تأمین آب آشامیدنی و فراهم کردن شرایط تأمین آن از حقوق نخستین و روشن (مسلّم) مردم پاک و ارجمند ساکن در منطقۀ دشت مرودشت بوده و بایسته است تا زودتر انجام گیرد. اما باید از راه‌هایی اقدام کرد که هم آب آشامیدنی مردم منطقه فراهم شود و هم هیچ گونه آسیبی به یادمان‌های تاریخی و فرهنگی که همگی نشانه‌های هویتی و شناسنامۀ خود مردم منطقه است، وارد نشود.

پژوهشگر تاریخ ایران و میراث فرهنگی در فارس، اشاره‌ای به ضوابط اختصاصی کوهستان «مهر» و ضوابط حریم میراث جهانی تخت جمشید کرد و توضیحاتی در این خصوص داد.

ضوابط اختصاصی کوهستان «مهر»

یک: در سراسر کوهستان مهر (رحمت) هرگونه دخل و تصرف در برگیرندۀ استخراج معدن، انفجار، کوه بُری، جنگل کاری، برپایی ساختمان، نصب دَکل و همانند آن که موجب تغییر توپوگرافی و چشم انداز عمومی کوه شود، ممنوع است. همچنین باید معدن شن و ماسه شهرداری مرودشت در دامنۀ کوه در بخش جنوبی پارسه (تخت جمشید) برچیده شود.

دو: هرگونه واگذاری و دخل و تصرف در دامنۀ کوهستان مهر (رحمت) نیازمند کسب پروانه (مجوز) از سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی (وزارت خانه کنونی) است.

ضوابط حریم میراث جهانی تخت جمشید

یک: در درون محدوده خط – نقطه آبی رنگ بازتابیده (منعکس) بر روی نقشه که در اصل خود دارای ارزش تاریخی و واجد آثار فراوان زیر سطحی است، برپایی هرگونه ساختمان، تاسیسات، نصب دَکل، درختکاری، دیوارکشی، حصارکشی، پِی کَنی، کَند و کاو، تسطیح زمین‌های کشاورزی، هرگونه عملیات استخراج معدن‌های سنگ، شن و ماسه و خاک رُس، دفن و رهاسازی زباله و همانند آن ممنوع است.

دو: تغییر کاربری زمین‌های کشاورزی ممنوع است، ولی انجام کشت سطحی در زمین‌های کشاورزی که آثاری در آن مشهود نیست و به تایید سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی (وزارت خانه کنونی) رسیده، مجاز است.

سه: در روستای شهرک زراعی در حاشیۀ جنوبی تختگاه پارسه (تخت جمشید) که خود بر روی آثار قرار گرفته است هرگونه دخل و تصرف در زمین‌ها و اَفزودن ساختمان‌ها و تاسیسات ممنوع است و باید در زمان مورد درخواست (مقتضی) برچیده شده و به مکانی برون از محدودۀ حریم جا به جا شود.

چهار: ساختمان‌های در پیوند با صنعت گردشگری موجود در این محدوده همانند هتل، مهمانسرا و رستوران و مانند آن که مورد نیاز گردشگران و بازدیدکنندگان است، می‌تواند باقی بماند. اما هرگونه تعمیر و بازسازی نیازمند تهیه طرح و تصویب آن در سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی (وزارت خانه کنونی) است.

پنج: در محدودۀ حریم درجه یک، ساختمان‌های مسکونی یا دامداری و تاسیسات مربوط به آن‌ها و هر نوع تاسیسات دیگر موجود باید در زمان مورد درخواست (مقتضی) برچیده شود.

این فعال میراث فرهنگی بیان کرد: همان گونه که آگاهی یافتیم ۲ ضابطه محکم و استوار که بسیار نیز شفاف و روشن وظیفه مدیران میراث فرهنگی و پایگاه میراث جهانی پارسه را روشن کرده است، از یادمان‌های تاریخی و طبیعی جای گرفته در پیرامون میراث جهانی پارسه از جمله در همین مکانی که ویرانی گسترده و کوه بُری انجام شده است حفاظت و پاسداری می‌کند که یکی ضابطۀ کوهستان مهر است و دیگری حریم درجه یک پارسه (تخت جمشید).

آریا افزود: هم اینک پرسشی که به میان می‌آید و مایۀ شگفتی بوده، آن است که چگونه این همه تخلف و سرپیچی از قانون و ضابطه‌هایی که آشکارا انجام هرگونه کاری حتی درختکاری را ممنوع اعلام کرده است رُخ داده؟! آیا همۀ این رویداد‌ها نشان از ضعف و آشفتگی در مدیریت پایگاه جهانی پارسه نبوده و نیست...

او می‌گوید:، اما هم اینک باید مسئولان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان و وزارت خانۀ میراث فرهنگی کل کشور ضمن ورود به موضوع رُخ داده، با بررسی و واکاوی دقیق و روشن و شفاف پرده از تخلف‌هایی که صورت گرفته، بردارند و به دغدغه‌ها و دل نگرانی‌های کُنشگران و دوستداران میراث فرهنگی پایان داده و به اَفکارعمومی پاسخ گو باشند. زیرا در یکی دو دهۀ گذشته، چنین فاجعه‌ای بزرگ و دردناکی در محوطۀ جهانی پارسه و شهر مرودشت رخ نداده است.

جایگاه و ارزش والای کوه «مهر»

پژوهشگر تاریخ ایران و میراث فرهنگی در فارس بیان کرد: کوه وَرجاوَند و تاریخی مهر (رحمت) همان گونه که از نام آن نیز روشن است از دیرباز دارای ارزش و ارج ویژه‌ای در میان مردم ساکن در دشت مرودشت و سرزمین پارس بوده و مایۀ بخشایش و مهربانی (رحمت) و موهبت به شمار می‌آمده است.

او گفت: همچنین جدای از در دامان گرفتن آثار نیاکانی و منسوب به جمشید باستانی (در دورۀ اسلامی)، تنها باید به چشمه‌های فراوان و پر آبی نگاه کنیم که تا همین چند دهه پیش هر ثانیه هزاران لیتر آب گورا به دشت پای خود پیشکش می‌کرد، آنگاه متوجه دلیل ارزش و احترام کوهستان مهر می‌شدیم.

آریا ادامه داد: داریوش بزرگ، شاهنشاه ایران در سال ۵۱۸ پیش از میلاد ارگ شهر پارسه را در پای آن بنا نهاد و پس از آن، این کوه جایگاهی سِپَندینه (مقدس) برای دفن مردگان شاهان و مردم گشت.

او تصریح کرد: درست بالای پارسه (تخت جمشید) در دامان کوه در ۲ گور صخره‌ای بزرگ ۲ تن از شاهان هخامنشی و نزدیکان آن‌ها به دامن کوه مهر سپرده شده اند. در نزدیک کمابیش ۲۰ کیلومتر پایین‌تر در جایی که نامش را «قدمگاه» می‌نامند یک مرکز سترگ نیایشگاهی سنگتراش دیگر هخامنشی قرار دارد.

پس از فرو افتادن هخامنشیان و در فاصلۀ بلند بیش از هزار ساله تا فروپاشی شاهنشاهی ساسانیان کوهستان مهر بینندۀ دفن هزاران تن از مردمانی بود که به شکل‌های گوناگون از گور‌های صخره‌ای گرفته تا دَخمه‌های سنگی یا همان گور‌های سنگی درپوش دار، تا گور‌هایی که با توده سنگ‌های لاشه‌ای به شکل یک توده حجیم سنگی دیده می‌شوند به دامان کوهستان مهر برای خواب ابدی سپرده می‌شدند.

گور‌های نامدار به «آخور رستم» در جنوب پارسه (تخت جمشید) و گور‌های صخره‌ای شمال پارسه تا نقش قهرمانان (رجب) از شاخص‌ترین‌های آن به شمار می‌آیند.