پناه در بی‌پناهی

گزارشی از وضعیت کودکان بدسرپرست و بی‌سرپرست در مراکز شبه خانواده

پناه در بی‌پناهی

فاطمه ایزدی/ هیچ چیزی به اندازه آغوش مادر و شانه های پدر، پشتوانه نیست. تکیه گاه یعنی مادر، وقتی در بحبوحه سختی ها به او پناه می بری و سرمایه، پدر است آن هنگام که کوه می خواهی. در این دنیا اما بچه هایی زندگی می کنند که از روزهای آغازین حیاتشان از آغوش مادر و شانه های پدر، محروم بوده اند و کانونی به نام خانواده نداشته اند تا پشت و پناهشان باشد. چه بچه هایی که تقدیرشان به بی سرپرستی، گره خورده و چه کودکانی که بدسرپرست هستند و علیرغم آنکه از داشتن خانواده، بی نصیب نبوده اند اما در عین حال، سهمی از آرامش و دلگرمی این کانون نیز به ارث نبرده اند. بر همین اساس است که مراکز شبه خانواده به عنوان محیطی برای پرورش کودکان بی سرپرست و رها شده، شکل گرفته اند تا بر زخم این بچه ها مرهم باشند. برخی کودکان نیز از یک خانواده یا محیط ناسالم به این خانه های درمان موقت می آیند و پس از درمان و بهبود وضعیت خانواده نزد والدین خود بازمی گردند.

نقش شیرخوارگاه ها و مراکز شبه خانواده در تربیت و ساماندهی کودکان بی سرپرست و بدسرپرست قابل انکار نیست اما مسئله اینجاست که این مراکز تا چه حد توانسته اند بر زخم عاطفی و بی پناهی این دسته از بچه ها مرهم باشند. آن طور که مدیر اجرایی یکی از این مراکز به «خبرجنوب» توضیح می دهد اگرچه مراکز شبه خانواده در نگهداری و تامین نیازهای این بچه ها از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند اما قصه این است که هیچ مرکزی نمی تواند به اندازه خانواده، خواسته های روحی و عاطفی آنها را تامین کند. کودکانی که در این مراکز پذیرش می شوند شاید در سالهای اول، مشکلات روحی و روانی کمتری داشته باشند اما به مرور زمان، احساس نیاز به خانواده در آنها شکل می گیرد و هیچ مجموعه ای نمی تواند جایگزین این کانون گرم باشد. 

او در عین حال به برخی مشکلاتی که مراکز شبه خانواده با آن مواجه هستند گریز می زند و تاکید می کند که مسائل مربوط به فرزندخواندگی و تامین هزینه های درمان، بعضی از این موارد است. مدیر اجرایی این مرکز با اشاره به شرایط پذیرش کودکان بدسرپرست و بی سرپرست به این نکته نیز گریز می زند که برخی بچه ها از بدو ورود به شیرخوارگاه ها، مشکلاتی در حوزه درمان دارند و به دلیل آنکه با شرایط خاصی رها شده اند، هزینه های درمانی بسیاری به مراکز شبه خانواده تحمیل می شود. در واقع 90 درصد از این مراکز از بچه هایی مراقبت می کنند که در بدو ورود، نیاز به درمان داشته اند و با بهره گیری از ظرفیت خیرین بر چنین مشکلاتی فائق آمده اند.

 33 مرکز شبه خانواده در فارس

در هر حال آنطور که معاون امور اجتماعی بهزیستی فارس به «خبرجنوب» می گوید در استان  33 مرکز شبه خانواده وجود دارد که از گروه های سنی شیرخوارگی تا 3 سالگی، سه تا 6 سال، 6 تا 12 و 12 تا 18 سالگی، نگهداری می کنند.

حمیدرضا محمودیان در همین رابطه توضیح می دهد که شیوه های مختلفی برای پذیرش کودکان بی سرپرست و بدسرپرست تعریف شده و اگرچه برخی از آنها خودمعرف هستند اما اغلب آنها از مسیر اورژانس اجتماعی یا نیروی انتظامی به بهزیستی معرفی می شوند. در واقع مراکز شبه خانواده از بچه هایی مراقبت می کند که به نوعی سرپرست دائمی خود را از دست داده‌اند یا فاقد سرپرست باصلاحیت و مؤثر هستند. محمودیان با اشاره به فرایند پذیرش کودکان بی سرپرست و بدسرپرست، تاکید می کند که اولویت سرپرستی بچه های بدسرپرست با خانواده آنهاست و در وهله اول بر حل مشکلات آنان و توانمندسازی والدین این دسته از کودکان تمرکز می شود. در عین حال اما بنا به تاکید این مسئول، اولین شرط آن است که این بچه ها به خانواده یا افراد درجه یک خود واگذار شوند و در غیر اینصورت سرپرستی آنها به خانواده هایی سپرده می شود که درخواست فرزندخواندگی دارند. در واقع اولویت اصلی، بازگشت کودک به هسته خانواده خود است و به قول محمودیان، در صورتی که از داشتن بستگانی مثل پدربزرگ، مادربزرگ و یا فامیل درجه یک محروم بودند، در مراکز شبه خانواده نگهداری خواهند شد و امکانات و شرایط لازم نیز در اختیار آنها قرار می گیرد. البته حضور در مراکز شبه خانواده به این معنا نیست که به تمام نیازهای اساسی این دسته از کودکان، پاسخ داده می شود. معاون امور اجتماعی بهزیستی فارس به نکته اشاره می کند که احساس امنیت  و ارزشمندی، مهربانی، مهرطلبی و نیاز به محبت در خانواده و با والدین تامین می شود و کودکانی که در جایی جز خانواده رشد کنند، آن طور که باید به این نیازهایشان پاسخ داده نمی شود و حتی ممکن است از لحاظ جسمی، حرکتی و هوشی و هیجانی نیز با بچه های عادی تفاوت خواهند داشت.

محمودیان معتقد است چنین بچه هایی دارای دلبستگی ناایمن هستند و حتی در آینده نیز اثرات روانشناختی این مسئله بر آنها نمایان است و بر همین اساس است که تلاش می شود بچه های بدسرپرست در وهله اول به خانواده بازگردند تا نیازهای عاطفی آنها تامین شود. مراکز شبه خانواده نیز با عمده مشکلاتی روبه رو هستند که البته به گفته این مسئول برای حل آن از ظرفیت خیرین استفاده می شود. بنا به تاکید او به ازای هر فرزند، یک میلیون و 500 هزار تومان به مراکز شبه خانواده پرداخت می شود و اگر ظرفیت خیرین نباشد، کار بسیار سخت می شود.

به قول معاون اجتماعی بهزیستی فارس، بچه های بدسرپرست و بی سرپرست در مسائل عاطفی و رشدی، بیش از بچه های عادی مشکل دارند. در واقع، بچه ها هنگام تولد باید در معرض محرکات مختلف قرار بگیرند و این محرکات هستند که آنها را از نظر هوشی و حرکتی تقویت می کند. به قول او وقتی کودکان در این شرایط بزرگ می شوند کمتر در معرض محرکات مختلف قرار می گیرند و بر همین اساس، آنان در مقایسه با بچه های دیگر در مسائل حرکتی، روانی و حتی ضریب هوشی و مسائل عاطفی، مشکلات بیشتری دارند.

در هر حال باید به این قصه فکر کرد که کودکان و نوجوانانی که بی‌سرپرست هستند یا توسط خانواده‌ها رها شده‌اند، یک گروه آسیب پذیر را تشکیل می‌دهند که به احتمال قوی از نظر عاطفی، ناایمن هستند. هر چند جامعه پذیری، اجتماعی شدن، رشد عاطفی و فرهنگی، بدون داشتن خانواده دچار اختلال می شود اما مراکز شبه خانواده، گزینه ای مناسب برای کودکان بی سرپرست و بدسرپرست است تا خلأ نبود خانواده تا حدودی برطرف شود. با این حال اما اغلب کودکانی که به این مراکز وارد می شوند از وضعیت روحی و گاهی جسمی مناسب برخوردار نیستند و باید با روش های درمانی مختلف و جلسات مددکاری و روانشناسی، آنها را به وضعیت پایدار رساند. ماجرا این است که خانواده به عنوان اولین واحد اجتماعی می تواند بر تمام این زخم ها مرهم باشد و بهترین کار این است که با تقویت و بهبود شرایط برخی خانواده ها، بچه های بدسرپرست را به دامان خانواده بازگرداند.