جوان ترین وزارتخانه ایران با عمری 140 ساله!

نگاهی به راه و رسم میراث داری تمام مدیران کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی فارس

جوان ترین وزارتخانه ایران با عمری 140 ساله!
متنوع‌ترین ذخایر تاریخی در دوره‌های مختلف در بین استان‌های کشور متعلق به فارس است

فاطمه مقدم/ شکل گیری جوان ترین وزارتخانه جمهوری اسلامی ایران یعنی وزارت ‏میراث فرهنگی، گردشگری و ‏صنایع دستی، داستانی پر فراز و  نشیب و پیچیده دارد.

خلاف جوانی، پیشینه وظايف این وزارتخانه به 140 سال پیش می رسد. داستان ارج گذاری به میراث فرهنگی از سفر ناصرالدین شاه به فرنگ آغاز شد. آشنایی او با موزه‌ها و ‏بناهای تاریخی فرنگی ها او را بر آن داشت که در ارگ سلطنتی، اتاقی را به عنوان موزه‌ راه اندازی کند. اتاق کوچک بود و در برابر موزه های بزرگی که در فرنگ دیده بود به چشمش نمی آمد. همین شد که دستور داد موزه ‏ای مستقل در باغ گلستان بسازند. این ساختمان در سال ۱۲۹۹ قمری به نام تالار سلام یا تالار تاج‌گذاری به ‏اتمام رسید. ‏

در سال ۱۲۸۹ شمسی، مجلس شورا، «وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه» را تشکیل داد که ‏متولی نگهداری از میراث فرهنگی بود. قانون تشكيل وزارت معارف، اوقاف و صنايع مستظرفه، اولين متن قانوني است كه وظايف دولت در ‏قبال ميراث فرهنگي را بيان نموده و از اين حيث، به عنوان نخستين سند توجه به ميراث فرهنگي ‏در حقوق ايران، واجد ارزش بسزايي است.

 تا این زمان هنوز موزه ای که بتواند میراث فرهنگی ایران را ‏سامان داده و در خود نگه دارد وجود نداشت تا اینکه در سال‌های ۱۲۹۵ و ۱۲۹۷ شمسی، اداره عتیقات یا ‏باستان‌شناسی در ساختمان قدیم اداره معارف در مدرسه دارالفنون تأسیس شد و نام موزه ملی به خود ‏گرفت و در آن ۲۷۰ شیء قدیمی و تاریخی به نمايش گذاشته شد. در زمان پهلوی اول، دولت ‏برای ساخت موزه دايمی آستین بالا زد و در سال ۱۳۱۳،  نقشه بنای موزه ایران باستان توسط آندره ‏گدار معمار فرانسوی آماده و در نهایت موزه ایران باستان در سال ۱۳۱۶ ساخته و افتتاح شد.

ایران از دیرباز مورد توجه گردشگران و مسافران خارجی بود اما فعالیت‌هایی برای جذب گردشگر و توسعه جهانگردی در ایران، از میانه‌های دهه 1320 آغاز شد. در آستانه دهه 1340، اداره امور جهانگردی در وزارت کشور تشکیل شد. توسعه ارتباطات کشور و افزایش سرعت گردشگری در این دهه تاریخ‌ساز، باعث شد تا در سال 1342 «سازمان جلب سیاحان» راه‌اندازی شود. اساسنامه سازمان نیز در 21 اردیبهشت‌ماه 1345 تصویب شد. پس از گذر از این دهه، محمدرضا پهلوی برای توسعه برنامه‌های گردشگری در ایران و ورود آسان‌تر غربی‌ها به ایران، در سال1353 سازمان جلب سیاحان را در وزارت اطلاعات و جهانگردی آن روزگار، ادغام کرد، اما رویکرد امنیتی این سازمان، به توسعه‌ و رونق گردشگری کشور کمک شایانی نکرد.

یک سال بعد از ‏تاسیس «سازمان جلب سیاحان»، ‏در سال ۱۳۴۳ «وزارت فرهنگ و هنر» تأسیس و مدیریت‌های مختلفی در قلمرو میراث فرهنگی همچون اداره کل ‏موزه‌ها، مرکز باستان‌شناسی ایران، دفتر آثار تاریخی، اداره کل موزه‌های سنتی، موزه ایران باستان، اداره کل بناهای تاریخی، ‏سازمان حفاظت از آثار باستانی و... تشکیل شد. در سال ۱۳۵۳ با الحاق سازمان جلب سیاحان در وزارت اطلاعات، این وزارتخانه ‏به عنوان «وزارت اطلاعات و جهانگردی» تغییر نام یافت‎.‎

پیروزی انقلاب اسلامی و انحلال وزارت فرهنگ و هنر

با پيروزي انقلاب ايران (1357)، وزارتخانه هاي «اطلاعات و جهانگردي» و «فرهنگ و هنر» ادغام و «وزارت ارشاد ملي» تشكيل شد. در اين وزارتخانه كليه وظايف و ماموريت هاي مربوط به امور سياحتي، زيارتي، ايرانگردي و جهانگردي در قالب «معاونت امور سياحتي و زيارتي» سازماندهي شد.

بالاخره در فروردين ماه 1358 وزارت «ارشاد ملي» به وزارت «ارشاد اسلامي» تغيير نام يافت. اين وزارتخانه ماموريت هاي ميراث فرهنگي را هم به عهده گرفت، از جمله وظايف مربوط به امور سياحتي، زيارتي، ايرانگردي و جهانگردي در قالب معاونت امور سياحتي و زيارتي كه در اين وزارتخانه سازماندهي شد.

در سال 1364 به وزارت فرهنگ و آموزش عالي اجازه داده شد تا از ادغام 11 واحد پراكنده در وزارت ارشاد اسلامي و نيز وزارت فرهنگ و آموزش عالي، سازمان ميراث فرهنگي را به صورت سازماني وابسته به خود تشكيل دهد. در بهمن ماه همين سال بالاخره سازمان مستقلي به نام «سازمان ميراث فرهنگي» شكل گرفت. هنوز گردشگري و صنايع دستي در سازمان هاي جدا از هم در وزارت ارشاد اسلامي فعاليت داشتند و در نهايت در اسفندماه 1365 وزارت «ارشاد اسلامي» به وزارت «فرهنگ و ارشاد اسلامي» تغيير نام يافت.

در سال 1370 «معاونت امور سیاحتی و زیارتی» وزارت ارشاد ملي به «سازمان ایرانگردی و جهانگردی» منتقل شد تا در ‏قالب سازمانی واحد به فعالیت خود ادامه دهد. ‏

در سال ۸۲ سازمان های میراث فرهنگی کشور و ایرانگردی و جهانگردی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جدا و از ادغام آن‌ها ‏‏«سازمان میراث فرهنگی و گردشگری» با کلیه اختیارات زیر نظر رئیس‌جمهور فعالیت خود را آغاز کرد و

در فروردین ۱۳۸۵ سازمان صنایع دستی کشور از وزارت صنایع و معادن جدا و به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری الحاق شد تا این سازمان تحت عنوان «سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» به فعالیت خود ادامه دهد.‏

سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در فاصله سال های ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۸ ‏به ریاست معاون رئیس‌جمهور در ‏زمینه‌های مربوط به آثار تاریخی و باستانی، صنایع دستی و گردشگری فعالیت ‌مي کرد تا اینکه ‏‏۱۴ مرداد ۱۳۹۸ شورای نگهبان ‏با طرح مجلس شورای اسلامی مبنی بر تبدیل این سازمان به وزارتخانه موافقت نمود و وزارت ‏میراث فرهنگی، گردشگری و ‏صنایع دستی شکل گرفت.‎ قبل از تبديل به وزارتخانه، از این سازمان که همواره به نوعی وزارتخانه ای در سایه بود به سبب ریاست مستقیم آن توسط معاون رئیس جمهور، نه مجلس توان بازخواست و طلب بازدهی برنامه ها را از آن داشت و نه هیچ شخصی جز شخص اول اجرایی کشور که تنها قدرتی بود که توان عزل و نصب رئیس سازمان میراث فرهنگی را داشت و بر برنامه روسای این سازمان نظارت می کرد.

سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خود یک پا وزارتخانه مستقل بود، وزارتخانه ای که تفاوت آن با دیگر وزارتخانه ها، نداشتن سیاست کلی و برنامه محوری بود. یکی دیگر از مشکلات سازمان میراث فرهنگی، تغییر پی‌درپی مدیران این سازمان بود به طوری که در بازه زمانی 8 ساله ریاست جمهوری احمدی نژاد (۱۳۸۴ –۱۳۹۲) سازمان میراث فرهنگی 6 رئیس عوض کرد که برخی از روسای آن چون روح‌ا... احمدزاده کرمانی فقط شش ماه بر کرسی ریاست این سازمان تکیه زد.

عزل و نصب زیاد و بدون حساب و کتاب مدیران سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در شهرستان ها و ممنوع‌المصاحبه کردن آنان و بدنه کارشناسی این سازمان جهت انتقال اطلاعات حساب شده و قابل کنترل از طریق روابط عمومی سازمان از جمله مواردی بود که در دوره 8 ساله مدیران دولت نهم و دهم جز ضربه بر پیکر این سازمان، لطمات جبران ناپذیری به میراث فرهنگی کشور زد که ناشی از تصمیمات کارشناسی نشده و عجولانه بود كه یکی از آنها آبگیری سد سیوند فارس و نم کشیدن آرامگاه کوروش در زمان ریاست رحیم مشایی بود. دیگری طرح بررسی نشده انتقال معاونت ميراث فرهنگي كشور به شيراز بود که دوامی کمتر از چندماه داشت و این جابه‌جایی هزینه های زیادی روی دست این سازمان گذاشت.

 پس از دولت احمدی نژاد نیز این سازمان تا چندین دوره، متولي ماندگار به خود ندید. محمدعلی نجفی اولین رئیس سازمان میراث فرهنگی دولت روحانی- مرد استعفاهای مکرر- تنها پس از حدود ۶ ماه ریاست سازمان میراث فرهنگی به دلیل بیماری قلبی از این سمت استعفا کرد. پس از او مسعود سلطانی‌فر به مدت سه سال بر کرسی ریاست این وزارتخانه تکیه زد و زهرا احمدی‌پور سومين رئیس سازمان دولت روحانی بود كه او نیز بیشتر از یک سال در این سازمان باقی نماند. پس از او ریاست به علی‌اصغر مونسان رسید؛ رئیسی که اولین وزیر وزارت تازه تأسیس میراث ‌فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز بود تا پایان دوران ریاست جمهوری حسن روحانی در این سمت ماند تا اينكه دولت رئيسي بر سر كار آمد و وزیر میراث فرهنگی، عزت‌ا... ضرغامی شد، کسی که مهم‌ترین سمت فرهنگی پیشین او ریاست ده ساله بر سازمان صدا و سیماست و باقی سمت های او در حوزه نظامی بوده است.

میراث داری در فارس از اداره ای زیرمجموعه فرهنگ و ارشاد تا سازمانی مستقل

غنی‌ترین و متنوع‌ترین ذخایر تاریخی در دوره‌های مختلف در بین استان‌های کشور متعلق به فارس است، ۳۰ درصد از آثار تاریخی کشور و ۱۲ اثر ثبت جهانی از جمله تخت جمشید، پاسارگاد و باغ های پاسارگاد، باغ ارم، شهر تاریخی بیشاپور، تنگ چوگان، غار و مجسمه شاپور، کاخ ساسانی سروستان، قلعه دختر، کاخ اردشیر و شهر تاریخی گور و نقش برجسته‌های تنگاب به همراه آثار درخشان دوران اسلامی که در نوع خود بی نظیر و گویای اوج هنر معماری این سرزمین می‌باشند از جمله مسجد نصیرالملک، مسجد جامع عتیق، مسجد وکیل و مسجد جامع نی ریز، فارس را مهد تاریخ، فرهنگ و هنر ایران زمین كرده است.

همچنین وجود جاذبه‌های طبیعی و گردشگری، فارس را در زمره مقاصد مهم گردشگری ایران قرار داده، اما همان‌طور که روشن است صنعت گردشگری در اين استان از توسعه‌ای که شایسته آن است برخوردار نبوده ‌و همواره به فراخور نگاه دولت به صنعت گردشگری و البته سیاست های خارجی آن، توجه مدیران استانی به گردشگری تحت تاثیر قرار گرفته است. سازمان میراث فرهنگی فارس در نزدیک به 20 سال گذشته فراز و نشیب های بسیاری را طي كرده که بخشی از آن به سیاست های کلان کشور و بخش دیگری هم به نگاه و قدرت اجرایی مدیرکل و بخشی نیز به جابه‌جایی روسای سازمان وابسته بوده؛ روسایی که با تغییر خود اغلب مدیران کل در استان را اگر جابه‌جا نمی‌کردند بر نحوه تصمیم سازی‌شان اثر گذار بودند و مدیران تا به شرایط جدید عادت می کردند یا مجبور به ترک پست خود می شدند يا مجبور به تغییر سیاست ها و این تغییر، برنامه ریزی های مدیران این اداره کل را با مشکل مواجه می کرد. اما در همین دوره نزدیک به 20 سال، مدیران تاثیرگذاری بر کرسی مدیریت ميراث فرهنگي این استان تکیه زدند و کارهای ماندگاری از خود به‌جا گذاشتند. یکی از این مدیران که نام نیک و کارهای ماندگار او در حوزه گردشگری و میراث فارس برجا مانده، علیرضا قائدیان اولین مديرکل سازمان میراث فرهنگي فارس است.

.................................................................

 سنگ تمام اولین مدیر میراث برای گردشگری فارس

علیرضا قائدیان در سال 1382 به عنوان اولین مدیرکل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فارس منصوب شد. از دوران سه و نیم ساله مدیریت او در سازمان میراث فرهنگی فارس به عنوان درخشان ترین دوران مدیریتی این سازمان یاد می شود. البته قائدیان پیش از آن هم زمانی که این اداره زیر نظر اداره کل ارشاد اسلامی فارس بود در این سازمان حضور داشت و با نیازهای گردشگری استان برای توسعه به خوبی آشنا بود.  قائدیان در سال 1385 پس از ترک مسئولیت در میراث فارس، ‏مدیر منطقه ۵ گردشگری شامل استان های فارس، اصفهان، خوزستان، بوشهر و کهکیلویه و بویراحمد ‏در برنامه ملی گردشگری کشور، نماینده سازمان ایرانگردی و جهانگردی در موضوع توریسم پایدار در ‏سازمان جهانی جهانگردی و عضویت در گروه همکاری های منطقه ای سازمان ایرانگردی و ‏جهانگردی و صندوق توسعه سازمان ملل و در آخر نیز با حکمی از سوی انصاری لاری معاون ‏گردشگري منطقه آزاد كيش شد و در آنجا نیز خدمات شایسته ای چون به عضویت درآوردن كيش در ‏سازمان جهاني گردشگري ‏(UNWTO)‎‏ از خود به‌جاي گذاشت. قائدیان پس از بازنشستگی همچنان در عرصه ‏گردشگری باقی مانده، اما این بار در همکاری با بخش خصوصی و خارج ایران. ‏

 دستاوردها:

عليرضا قائديان در ‏زمان انتصاب، تجربه مدیریتی در سازمان ایرانگردی و جهانگردی را به عنوان یک نهاد مستقل و جدا ‏از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و پیش از آن نيز سابقه مدیریت «یادگارهای فرهنگی فارس» ‏را در کارنامه خود دارد و وقتی پا به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری فارس گذاشت زیرساخت ‏های گردشگری استان تنها ۱۱ آژانس گردشگری و‌ بیست و اندی هتل و بالای ۱۰۰ مهمانپذیر کهنه و ‏بی قاعده بود. قائديان در اولین قدم برای رونق گردشگری به ایجاد تشکل های بخش خصوصی پرداخت. ‏سپس «انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی و جهانگردی استان» و نیز «انجمن صنفی راهنمایان ‏گردشگری استان» و همچنین «انجمن صنفی واحدهای پذیرایی بین راهی فارس» را تاسيس کرد تا ‏مطالبات حوزه گردشگری به صورت گروهی دنبال شود. وی تا پایان دوره مدیریت خود، تعداد آژانس های ‏مسافرتی را به ۹۵ آژانس افزایش داد و تعداد راهنمایان واجد شرایط گردشگری را از 6 نفر به ۲۷۰ نفر رساند.‏

به گفته کارکنان سازمان میراث فرهنگی فارس، قائدیان مدیری باديسيپلين و برای گردشگری قائل به پرستیژ کاری ‏بود. وی به ارتقاي سطح فرهنگ عمومی و ایجاد و توسعه ‏زیرساخت های گردشگری توجه وافر ‏نشان داد و تعداد تخت های اقامتی را به چهار برابر افزایش داد و وقتی که سازمان را ترک می کرد در ‏‏۱۱ شهرستان استان ۲۴ واحد اقامتی در حال ساخت بود.

تلاش قائدیان برای تثبیت جایگاه بین المللی شیراز نیز بسیار در خور توجه بود. او هر سال فارس را در ‏یک یا دو ‌نمایشگاه گردشگری خارج از کشور شرکت می داد که از جمله مهم‌ترین آنها حضور در ‏نمایشگاه «فیتور اسپانیا» بود که یکی از بزرگ‌ترین نمایشگاه های توریسم در بازار آمریکای لاتین، ‏اسپانیا، پرتغال، آفریقا و آسیا است.‎‏ حضور پررنگ فارس در نمایشگاه «آی‌تی‌بی» برلین که ‏مهم‌ترین رویداد سالانه صنعت گردشگری جهان به شمار می رود و ‌نیز حضور در نمایشگاه گردشگری ‏بین المللی «جاتا»ی ژاپن که یکی از معتبرترین نمایشگاه های مرتبط با صنعت توریسم است از اتفاقات ‏خوب دوره مدیریت قائدیان بر میراث فرهنگی و گردشگری فارس است، دوره ای که فارس پای ثابت ‏حضور در مهم‌ترین نمایشگاه های گردشگری دنیا بود.‏

قائدیان همچنین برای معرفی شیراز به بازارهای گردشگری خاورمیانه، نمایشگاه بین المللی بازار ‏گردشگری در خاورمیانه را با حضور ۱۵ کشور در شیراز برگزار کرد. برگزاري سه دوره‌ موفق نمايشگاه ‏بين‌المللي گردشگري در شيراز با عنوان بازار گردشگري ‏خاورميانه، موجب ثبت آن در‎ ‎سازمان جهانی ‏گردشگری شد. البته برگزاري این نمایشگاه با رفتن قائدیان از میراث فرهنگی و گردشگری فارس ادامه ‏نیافت!‏

تشکيل يگان حفاظت با نزديك به 300 نفر پرسنل واجد شرايط و تجهيز آن به سيستم‌هاي ارتباط ‏‏‏راديويي و ساير ملزومات براي پيشگيري از وقوع جرم و ‏برخورد با متخلفان در اماکن گردشگری از ‏‏ديگر فعاليت‌هاي ‏قائدیان در دوران خدمتش بر کرسی مدیریت میراث فارس بود.‏ همچنین ساماندهي تابلوهای بین راهی با استانداردهای بین‌المللی و صدور اولين مجوز هتل آپارتمان در زمان او انجام شد و ‌مجموعه گردشگری خلیج فارس نیز با اعتباری بالغ بر ‏‏۸۰۰ میلیارد تومان عمليات ساخت خود را آغاز كرد.

هتل بزرگ شیراز در دروازه قرآن یکی از پروژه های بزرگ گردشگری شیراز بود که سال ها راکد مانده بود و مالک پروژه ‏با اصرار و مساعدت های قائدیان پیگیر ادامه ساخت هتل شد. هتل چمران نیز جزو پروژه های وامانده ای ‏بود که با پيگيري هاي او، این پروژه نيز از سکون و سکوت خارج شد.

رسیدگی به بافت تاریخی شیراز در زمان این مدیر کلید خورد؛ خانه سعادت به خانه خاتم، خانه ‏صالحی به خانه لباس‌های سنتی، خانه منطقی‌نژاد به موزه آواها و نواها و خانه ثابت به خانه هنر تغییر ‏کاربری دادند. کارکنان سازمان میراث فارس تعریف می کنند كه قائدیان وقتی به عنوان رئیس وارد سازمان ‏ایرانگردی و جهانگردی فارس شد این سازمان ۲ لندرور، یک پیکان، یک پژو و‌ یک‌ مزدا داشت اما او ‏که برای حوزه گرشگردی قائل به تشخص و پرستیژ بود برای ناوگان حمل‌و‌نقل سازمان، یک‌ مینی بوس، یک ‏رونیز، دو پژو و یک پژو پرشیا تهیه کرد.‏

ایجاد پایگاه توریست اینفورمیشن در فرودگاه شیراز نیز از جمله برنامه های اجرا شده توسط قائدیان بود ‏که البته این خدمت باارزش هم پس از او برچیده شد.

یکی دیگر از کارکنان قدیمی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری فارس می گوید تا پیش از اینکه  ‏قائدیان به میراث بیاید ما اصلا چیزی به نام انتشارات نداشتیم اما او چندین عنوان کتاب تحقيقي و ‏پژوهشي و کتاب های نفيس مصور به زبان‌هاي ‏گوناگون از جمله ژاپنی چاپ کرده. همچنين در ایام نوروز نیز ‏کتاب های نفیسی چاپ و به‌عنوان هدیه به مهمانان نوروزی می داد تا بیشتر فارس را بشناسند. ‏

قائدیان در زمينه‌ ثبت آثار تاريخي استان در فهرست آثار ملي، کارهای بسیاري انجام داد به طوری که ‏فارس در فاصله‌ سال هاي 1383 تا 1384 با ثبت 369 اثر در فهرست آثار ملي جزو سه استان برتر ‏کشور ‏قرار گرفت و در هنگام رفتن او از سازمان، 183 اثر ديگر نيز مراحل قانوني ثبت را مي‌گذراندند. ‏ثبت ‏مجموعه تاریخی پاسارگاد در فهرست آثار تاریخی و میراث فرهنگی جهانی از جمله کارهای ‏مهم قائدیان برای میراث فرهنگی فارس بود. ‏

قائدیان در مراسم تودیع خود در گزارشی عنوان کرد تا چهار سال آینده بخش خصوصی ۱۸۰ میلیارد ‏تومان در بخش گردشگری فارس سرمایه‌گذاری می‌کند و‌ در حالی که در زمان ورودم به ‏سازمان قریب به ۲۰ هتل وجود داشت اما در ۵ سال گذشته ۲۴ هتل جدید به بهره برداری رسیده و تعداد ‏تخت های اقامتی در هتل های فارس از 2094 به 4 هزار تخت افزایش یافته و علاوه بر آن ۲۴ هتل نیز ‏در دست ساخت و احداث است. ‏

...........................................................................

 مدیری با الگوی گردشگری مناطق آزاد

دکتر هاشم رباني پس از قائدیان بر کرسی مدیریت میراث فرهنگی فارس تکیه زد. وی که فارغ‌التحصيل رشته توريسم و دارای مدرک ‏دکتراي جهانگردي از دانشگاه انگلستان بود از سمت مدیریتی در جزیر کیش راهی فارس شد. او که قائم مقام و مدیر مالی ‏موسسه‌ توسعه‌ سياحتي کيش و مدیر هتل 5 ستاره شایان این جزیره بود، سمت‌هایی چون معاون امور هتل‌های سازمان سیاحتی و مراکز تفریحی بنیاد مستضعفان را نیز در کارنامه داشت. ربانی از نظر تحصیلات و سابقه شغلی به نظر گزینه مناسبی پس از مدیر لایقی چون قائدیان به شمار می رفت اما عمر مدیریت او در فارس از خرداد تا شهريور سال 1385 کوتاه و تلخ بود.

او پس از رفتن از این سمت، مدیر حسابرسی و امور مجامع و مدیر امور مدیران بنیاد تعاون قوه قضاییه و سپس مدیرعامل شرکت هتل‌های لوتوس وابسته به موسسه اعتباری ملل شد و اکنون نیز در شرکت‌های خصوصی در پایتخت، کار در حوزه گردشگری را ادامه می دهد .

دستاوردها:

نگاه هاشم ربانی به توریسم، نگاهی آینده نگر و توسعه محور بود. او معتقد بود مديران سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بايد همه ابعاد گردشگری را در نظر بگيرند و با آشنايي به گردشگری دنيا و قابليت‌هاي كشورمان در اين صنعت از نيروهاي بالقوه‌ كشور برای رونق صنعت گردشگری استفاده كنند. از این رو رباني بر توسعه‌ گردشگري هم‌پاي ميراث فرهنگي خصوصا با تعامل جدي و درگيري بخش خصوصي ‏با بخش دولتي تاکید فراوان داشت و همین شد که به عقیده وي، دولت بايست به‌عنوان سياست‌گذار و بخش خصوصي به‌عنوان عمل‌گرا، ‏عمل كنند. ‏

وی که علاقه مند به پیاده کردن الگوی گردشگری مناطق آزاد در شیراز بود ‏در مدت کوتاه 3 ماه مدیریتی برای توسعه گردشگری فارس اقدام به برگزاری جشنواره ای به نام «جشنواره تابستانی» کرد. جشنواره ای که به مدت 2ماه در تابستان 1385 هر روز عصر جلوی ارگ کریمخان برنامه داشت و گروه های موسیقی از سراسر کشور به اجرای برنامه های طنز و موسیقی و رقص های آیینی می پرداختند. در حاشیه این برنامه نیز آژانس های گردشگری و دفاتر خدمات مسافرتی حضور داشتند و به تبلیغ سفر می پرداختند و به شرکت کنندگان نیز به قید قرعه بلیت سفر می دادند. برنامه‌ای که به یادگار در ذهن مردم شیراز ماند اما به دلایلی چون عدم هماهنگی با نهادهای نظارتی و... همان سال چنان حاشیه ساز شد که جز تعطیلی این جشنواره، به عزل فوری مدیرکل میراث فرهنگی نیز منجر گرديد.

از دیگر کارهای ربانی می توان به برگزاری نمایشگاه توانمندی های سنتی فارس اشاره كرد. این نمایشگاه که به مدت یک هفته در محل ارگ کریمخانی شیراز ‏‏برگزار شد علاوه بر اجرای موسیقی های آیینی فارس، 24 غرفه داشت که  ‏مجموعه ای از استنادات میراث فرهنگی، دستبافت های قدیمی، سوغات و صنایع دستی شهرستان ‏‏‏های فارس را به نمایش می گذاشت.

شاید بتوان بهسازی راه ها، توسعه فضای سبز، ایجاد سرویس های بهداشتی، حمل و نقل گردشگران، ‏‏ایجاد کمپینگ‌های چادری و کمپ های ثابت به منظور استفاده شبانه روزی گردشگران در مناطق ‏‏گردشگری طبیعی فارس و اجرای طرح های احیا و توانمندسازی جاذبه های گردشگری فارس را از جمله مواردي دانست که او در مصاحبه‌هایی با رسانه ها، انجام آنها را برای رونق گردشگری طبیعی در ‏‏فارس ضروری خوانده بود، اما عمر کوتاه مدیریتش فرصت جامه عمل پوشاندن بر قامت هیچ کدام از این برنامه ‏‏ها را نداد.

............................................................................................................

از كلنگ زنی باغ موزه مشاهیر تا تبدیل حمام وکیل به موزه

محمدرضا بذرگر سومین مدیر کل میراث فارس داراي مدرك دكتراي شهرسازي و عضو هيأت علمي دانشگاه شيراز است. بذرگر که چندین سال در سمت های معاونتی این سازمان فعاليت داشت، در سال 1386 به سمت مديركل ميراث فرهنگي و گردشگري فارس منصوب شد. ‏در دوره چهارساله مدیریت بذرگر، دو مدير سازمان میراث فرهنگی كشور كه مشهور به تصمیم های خلق‌الساعه بودند عوض شدند؛ یکی رحیم مشایی و دیگری حمید بقایی. یکی از نمونه های تصمیمات خلق‌الساعه حمید بقایی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری كشور، طرح انتقال معاونت ميراث فرهنگي به شيراز بود طرحی که بذرگر از آن به عنوان موقعیتی استثنایی برای میراث فارس با مركزيت يافتن شيراز در مباحث ميراث فرهنگي كشور و حضور متوليان آن در شيراز و تسريع در حل مشكلات مربوط به مرمت و حفاظت از آثار تاريخي استان یاد کرد اما این طرح همچون دیگر طرح های بررسی‌نشده این سازمان به سرعت شکست خورد و کارکنان میراث کشور به تهران بازگشتند و هزینه این جابه‌جایی و اتلاف زمان و انرژی روی دست میراث فرهنگی ماند.

بذرگر که نویسنده كتاب «هفت شهر تاريخي فارس» نیز هست پس از پایان دوران مدیریت در فارس به پژوهشگاه میراث فرهنگی کشور رفت و مدتی در این پست ملی مشغول به خدمت شد. بعد از آن هم به مدت 5 سال به عنوان مشاور شهردار شیراز کار کرد و بعد هم به دانشگاه شیراز برگشت و در حال حاضر در این دانشگاه به تدریس شهرسازی به دانشجویان دوره دکتری مشغول است.

دستاوردها:

بذرگر می گوید: سال های 1386 تا 1390 فرصتی برای خدمتگزاری به مردم فارس در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري برایم ایجاد شد و در این سال ها با  ‏همکاری نیروهای سازمان، فعالیت های بسیار خوبی به انجام رسید و پروژه های متعددی در این دوره ‏اجرا و بهره برداری شد که همه با همت نیروهای سازمان در کل استان انجام گرفت، از جمله می توانم به پروژه باغ موزه مشاهیر در شمال آرامگاه حافظ اشاره کنم که در آن زمان استارت کار زده شد ‏و در حقیقت تملک زمین در آن زمان صورت گرفت و کارهای مقدماتی اجرایی برای ساخت موزه ‏مشاهیر نیز انجام گرديد‎.  بناست در اين باغ موزه، مشاهير ادبي و فرهنگي ايران و جهان معرفي شوند.

ساخت موزه در تعدادی از شهرستان های استان نیز شروع شد و پیشرفت های بسیار خوبی داشت. در دوران ‏خدمتم، مرمت بسیاری از آثار مهم از جمله مسجد وکیل، ارگ کریمخانی، هفت تنان و خیلی دیگر از ‏بناهای تاریخی نیز به انجام رسید. از جمله با مشارکت مالکان، ‏کار احیای کامل سرای فیل انجام شد. همچنين حمام وکیل تبدیل به موزه شد و آب انبار وکیل نيز مرمت و برای بازدید ‏افتتاح شد‎.

در جهت توسعه گردشگری، اقدامات بسیاری صورت گرفت و معاونت گردشگری در آن زمان فعالیت های ‏بسیار خوبی را به انجام رساند، از جمله به خاطر دارم که اولین پرواز بین استانبول و  شیراز در آن ‏زمان پیگیری و راه‌اندازی گرديد. همچنین در نمایشگاه های جهانی به معرفی شايسته شیراز پرداختیم و این باعث شد ‏ گردشگران بسیاری از کشورهای مختلف به شیراز سفر کنند كه برای خدمات رسانی بهتر و بيشتر به آنان در بولوار ‏چمران مرکز اطلاع رسانی گردشگری به وجود آمد که معماری جذابی نیز دارد.‎ ‎

.................................................................

 اتمام باغ موزه مشاهیر، حسرتی که برجا ماند

فریدون فعالی چهارمین مدیرکل سازمان میراث فرهنگی فارس، تنها مدیركلی است که هنوز در میراث فرهنگي مشغول به فعالیت است. وي حدود سه سال است که مدیریت كل اداره میراث‌ فرهنگی، گردشگری و صنایع ‌دستی  استان کرمان را بر عهده دارد. فعالي که اصالتا اهل شهر گرگان است چندسالی نیز مدیرکل میراث استان گلستان بوده و مدیریت میراث فرهنگی استان خراسان رضوی را هم در کارنامه خود دارد. او از جمله مدیرانی بود که رابطه خوب و فعالي با رسانه ها داشت زیرا معتقد به تاثیر موفقیت روابط عمومی بر عملکرد سازمان بود.

دستاوردها:

فریدون فعالی از دوران مدیریت خود در فارس می گوید: من روز اولی که به استان فارس آمدم، آرامگاه هاي حافظ و سعدی، ارگ کریمخان و تخت جمشید را جزو پروژه های هدف تعریف و سعی کردم تمرکز کار اجرایی ام را روی ساماندهی این چند سایت مهم گردشگري استان بگذارم. تصورم این است که توانستم به کمک همکارانم در استان فارس، پروژه هاي ساماندهي اين سایت های مهم گردشگری را تا حد زیادی به سرانجام برسانيم و مسیری هدف گذاری شد و استارت انجام کارهایی در این زمینه زده شد و کارهای خوبی به انجام رسید. از جمله ساماندهی محوطه آرامگاه هاي حافظ و سعدی، اجرای نورپردازی و فضای سبز هردو آرامگاه و همچنین سنگفرش کردن خیابان حدفاصل چهارراه ادبیات و چهارراه حافظيه. همچنين با توجه به ظرفیت های بسیار خوبی که در استان فارس داشتیم ولي در آن زمان توانمند نبودند، سعی بر توانمندکردن این ظرفیت های گردشگری نموديم. مثلا تخت جمشید، گیت ورودی نداشت یا مسیر ورودی آن ‏نامناسب بود که کل مسیر ورودی تخت جمشید را با استفاده از چوب های مرغوب فرش کردیم. عمليات مرمت ترک‌هاي تخت جمشيد نیز از جمله کارهای انجام شده بود. همچنین موزه تخت جمشید را برای مدتی بستیم و به ساماندهی آن پرداختیم که معماری، طراحی داخلی و ساخت تجهیزات آن به طور کامل انجام و موزه تخت جمشید از نو بازسازی شد. هرچند در مدتی که موزه تعطیل بود انتقادهايی صورت گرفت اما نتیجه كار به گمانم همه از جمله منتقدان را راضی کرد. طرح توسعه مجموعه فرهنگي سعديه و ساماندهی حافظیه نیز جزو کارهایی بود که من در دوران مدیریت کوتاه 2 ساله‌ام به انجام رساندم.

 مهم‌ترین حسرت ها:

فعالي در ادامه گفت: از آنجا که عمر خدمتم در ميراث فرهنگي فارس کوتاه بود، استارت انجام کارهایی را زدم که برخی از آنها به نتیجه رسید و برخی بی نتیجه ماند. استان فارس چند مزیت خوب دارد؛ اول آنکه درخصوص داشته‌ها، ظرفیت های بسیارخوب گردشگری دارد که هم شامل آثار تاریخی منحصربه‌فرد در کشور می باشد و هم اینکه مجموعه سازمان میراث و گردشگری در فارس خدمات مطلوبی را به گردشگران ارائه می دهد. من سابقه خدمت در چهار استان را داشته و فارس را متفاوت از استان های دیگر در دادن خدمات به گردشگران دیده ام. از سوی دیگر نیروهای توانمندی در حوزه مدیریتی میراث فرهنگی فارس مشغول به کار بودند که برای رساندن استان به آنچه شایسته آن است در زمان خود کمک های بسیاری کردند و اگر اتفاق مطلوبی در دوران مدیریتم در فارس افتاد به واسطه حضور همين نیروهای زبده ای بود که به من برای اجرای پروژه ها کمک کردند. ضمن اینکه در آن زمان مدیران ارشد استان نیز همکاری بسیار خوبی با میراث داشتند و برای پروژه های تعریف شده، منابع مالی را فراهم کرده و در اختیار ما قرار می دادند و به واسطه همین هماهنگی میان مدیران ارشد همراه با میراث، ما استارت باغ موزه مشاهیر شیراز را زدیم که متاسفانه عمر مدیریت من به اتمام این پروژه قد نداد و این یکی از کارهایی بود که بسیار علاقه مند به اتمام آن در دوره خودم بودم.

........................................................

 مدیری با کارنامه ای پربار از چندین ثبت جهانی و حسرت اتمام موزه منطقه ای فارس!

مصیب امیری طولانی ترین دوران مدیریت در اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فارس را دارد. در دوران 8 ساله مدیریت وي بود كه میراث فرهنگی از سازمانی زیر نظر رئیس جمهور به وزارتخانه ای مستقل تبدیل شد و طبیعتاً تحولات بسیاری را در دو سال آخر کارش تجربه کرد. او که اکنون مسئول پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور است از مهم‌ترین دستاوردها و بزرگترین حسرت های دوران مدیریتش می گوید.

دستاوردها:

کارهای مهمی که در دوران مدیریت من انجام شد را اگر بخواهم دسته بندی کنم به سه دسته بزرگ تقسیم می شوند؛ یکی انجام ثبت آثار به صورت جهانی است كه از جمله در این دوران تلاش کردیم محور ساسانی را در قالب یازده اثر در میراث جهانی به ثبت برسانیم و خوشبختانه موفق هم شدیم.

همچنین از میان باغ های تاریخی که در سراسر کشور به ثبت جهانی رسید، باغ تاریخی پاسارگاد هم جزو این فهرست قرار گرفت. مسئله دوم ثبت جهانی دو شهر آباده به عنوان شهر منبت و شیراز به عنوان شهر جهانی صنایع دستی بود که در دوران خدمتم تلاش کردیم و توانستیم آن را به ثبت برسانیم. شهر فیروزآباد نیز مراحل کار را برای ثبت به عنوان شهر جهانی دست‌بافته های داری طی کرده که متاسفانه به کرونا خورد و ثبت آن به تعویق افتاد.

از لحاظ اقامت هم تعداد هتل ها و هتل آپارتمان های فارس از 63 هتل به 105 هتل افزایش پیدا کرد و به همین میزان تخت های اقامتی استان نیز از 13 هزار تخت به 22 هزار تخت افزایش پیدا کرد. اقامتگاه های بوم‌گردی تا پیش از آن سال ها در استان وجود نداشت که موفق شدیم 160 اقامتگاه بوم‌گردی در فارس افتتاح کنیم.

ما توانستیم دو موزه ناتمام دولتی نورآباد و ني ريز را به اتمام برسانيم؛ موزه آثار تاریخی نورآباد که چندسال ساخت آن به درازا کشیده شده بود و موزه آثار کتابت و خوشنویسی شیخ احمد نی ریزی در نی ریز.

همچنين تنها موزه بين المللي مطبوعات كه آن زمان دومين موزه مطبوعات جهان پس از نيوزيوم واشنگتن بود در شيراز گشايش يافت و با تعطيلي موزه نيوزيوم، اكنون تنها موزه بين المللي مطبوعات در جهان است كه در ساختمان روزنامه «خبر» به عنوان موزه بخش خصوصي به همت حسين واحدي پور، صاحب امتياز و مديرمسئول نشريات بين المللي «خبر» ايجاد شده است.

از نمونه کارهای شاخص دیگر هم می توان به تاسیس مرکز فرهنگی سعدی اشاره کرد که پروژه ای متوقف و ناتمام مانده بود که توانستیم کار ساخت آن را به اتمام برسانیم.

 مهم‌ترین حسرت ها:

اگر بخواهم بزرگ‌ترین و مهم‌ترین کار جاافتاده و انجام نشده را بگویم اتمام موزه منطقه ای فارس است که با  زیربنايی حدود 30 هزار مترمربع در محور مهم حافظیه قرار دارد و متصل به باغ موزه مشاهیر است و یکی از بزرگ‌ترین پروژه های موزه ای کشور به شمار می رود، چرا که هم موقعیت مکانی بسیار خوبی دارد و هم وسعت و ابعاد وسیعی. اگر این موزه تمام شود، نه تنها ظرفیت بسیار مهمی برای استان بلکه ظرفیت مهمی برای کشور ایجاد می کند بلكه يكي از مناطق پرگردشگر خواهد شد. این پروژه تا حدود 65 درصد پیشرفت داشت اما ناتمام ماند چون حجم اعتبارات مورد نیازش بسیار زیاد بود و تامین آن بسیار دشوار. تکمیل این موزه مهم‌ترین کاری بود که آرزوی انجامش را داشتم. این موزه منطقه‌ای که در تقسیمات موزه ها بعد از موزه های ملی قرار دارد، بناست که آثار استان های همجوار خود را نیز پوشش بدهد و در واقع  موزه، ظرفیتی برای نمایش تمام آثار فرهنگی و تاریخی ما از دوران پیش از اسلام تا معاصر را دارد.

 موزه مشاهیر نیز كاری بود که دوست داشتم به پایان برسانم و متاسفانه پایان نیافت. اين موزه در کنار آرامگاه حافظ قرار دارد و گرچه ما با 30 درصد پیشرفت آن را تحویل گرفتيم و از طریق واگذاری به بخش خصوصی توانستیم کار ساختش را به پیشرفت 70 درصدی برسانیم اما پروژه تا به اتمام رسیدن فاصله داشت و انجام كامل این کار آرزویم بود.

..............................................................................

ثبت ملی تعزیه حضرت احمدبن موسی(ع)، میراث «شه‌دوست» برای فارس

مديركل بعدي هادی شه‌دوست شیرازی از تیر تا دي ماه سال 1400 اين مسئوليت را به عهده داشت. او پیش از این، سمت ‏شهرداری منطقه هشت (منطقه تاریخی- فرهنگی)، رئیس سازمان سرمایه گذاری و مشارکت‌های مردمی ‏شهرداری شیراز و رئیس هیات ورزش های همگانی این شهرستان را در کارنامه داشت و پس از گذران ‏دوران کوتاه مسئولیت خود در سازمان میراث فرهنگی به خانه اصلی خود- شهرداری شیراز- برگشت و ‏اکنون در سمت معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری شیراز مشغول به کار است. ‏

دستاوردها:

شه‌دوست درباره فعاليت دوران 6 ماهه خدمت خود در قامت مدیرکل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی ‏و گردشگری فارس می گوید: من در این دوره، ایجاد دبیرخانه دائمی رویدادهای ‏گردشگری فارس را استارت زدم تا برای استفاده از ظرفیت های گردشگری استان از طریق ‏رویدادمحوری به نفع گردشگری بهره ببریم. علت ايجاد این دبیرخانه آن بود که از هر رویدادی که در فارس ‏اتفاق می افتد به عنوان ظرفیتی برای توسعه گردشگری استان استفاده شود، مثلا اگر کنگره دندانپزشکی ‏در شیراز برگزار می شود از آن به عنوان فرصتی برای توسعه گردشگری سلامت استفاده شود. در این ‏دبیرخانه نقش شهرستان ها پررنگ تر دیده شده بود. همچنین درصدد ایجاد نقشه گردشگری برای ‏استان فارس بودیم تا در قالب یک اپلیکیشن به گردشگران و مسافران ارائه شود. قصدمان این ‏بود بتوانیم اماکن گردشگری استان فارس را در یک نقشه جمع آوری کنیم تا گردشگران با استفاده از ‏آن بتوانند فاصله یک مکان گردشگری در فارس تا جاده های اصلی را به روشنی بدانند و بتوانند ‏برای بازدید از اماکن گردشگری طبیعی و تاریخی فارس برنامه ریزی کنند. ‏

در مدت خدمت من در ميراث فرهنگي، برگزاری یادروز حافظ را داشتیم که پس از دوران کرونا به صورت حضوری و گسترده ‏برگزار شد. این برنامه با تعاملات بین دستگاهی سازمان میراث و اداره ارشاد فارس به خوبی برگزار ‏گرديد.

همچنين در این مدت به پیگیری و رفع مشکلات هتل هایی که در فارس در حال ساخت بود و هرکدام به علتی ‏متوقف شده بود، پرداختیم و توانستیم با اختصاص تسهیلات به برخی از هتل ها کمک کنیم کار تکميل ‏ساختمان‌شان را ادامه دهند. ‏

در این دوران، تعزیه حضرت احمدبن‌موسی(ع) که به زندگی و شهادت حضرت شاهچراغ(ع) می پردازد ‏را به ثبت ملی رساندیم و این تعزیه برای اولین بار همزمان با شیراز در تهران برگزار ‏شد و در فهرست آثار ملی ناملموس کشور به ثبت رسید.‏

از اقدامات ديگر اينكه براي ثبت جهانی مجموعه زندیه، مذاکره با مشاور برای ثبت اطلاعات مورد نیاز را آغاز كرديم و امیدواریم که دوستان در سازمان میراث فارس ادامه کارهای لازم برای این ثبت مهم جهانی ‏را پیگیری کنند. ‏

 مهم‌ترین حسرت ها: ‏

شه‌دوست درباره حسرت بزرگ بر جامانده از دوران مدیریت خود می گوید: دوست داشتم شیراز را به ‏عنوان منطقه آزاد گردشگری زیارت و سلامت دربیاورم به طوری که بتوانیم با لغو روادید سفر کسانی ‏که زائر سومین حرم اهل بیت(ع) هستند و آنها که از کشورهای منطقه برای درمان به شیراز می آیند ‏تعداد سفرها را به شیراز بیشتر، ساده‌تر و راحت‌تر کنیم.  ‏

...............................................................

 می خواهم قدمگاه حافظ در ورودی شیراز را منطقه گردشگری کنم

پس از شه‌دوست، مديركلي ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي در سال 1400 به موید محسن نژاد رسيد. وي می گوید: پیش از هر چیز باید نگاهی به حوزه عملکردی خود داشته باشیم تا خدای نکرده دچار ‏روزمرگی‌ها نشویم. جز آنکه انجام تمام و کمال وظايف تعیین شده برعهده ماست اما جایی ‏هست که باید آثاری را از خود به‌جا بگذاریم، البته نه تنها با هدف باقی ماندن نام نیک بلکه به سبب ‏رضایت قلبی از انجام خدمات که همان باقیات صالحات است. به نظرم کسی که با خلوص خدمت کند ‏قطعا ماندگاری کارهایش بیشتر خواهد بود در عین‌حال ما در سه حیطه مهم میراث فرهنگی، صنایع ‏دستی و گردشگری تعدادی پروژه های پیشران در دست اقدام داریم که باید به انجام برسانیم، مثل پروژه باغ ‏موزه مشاهیر و موزه منطقه ای فارس که بنا داریم این پروژه ها را تکمیل کرده و به بهره برداری ‏برسانیم  و به پایان رساندن آن را از اهداف مهم کاری خود می دانیم.‏

‏یکی دیگر از پروژه های حوزه گردشگری، ساماندهی وضعیت طرح نیمه‌تمام چشمه آب رکنی است ‏که من به آن به‌عنوان قدمگاه حافظ نگاه می کنم و قصد دارم با تکمیل این پروژه و تبدیل آن به  یک ‏منطقه گردشگری در ورودی شیراز، موجب جذب بيشتر گردشگر به مکانی باشم که ‏قدمگاه و محل عبور حضرت حافظ بوده است.

اما شاید مهم‌ترین هدف من در این دوره مدیریتی اين بود که با مشارکت مردم و بخش خصوصی، ‏کار را به جایی برسانیم تا خود مردم به اهمیت گردشگری پی ببرند و بدانند که گردشگری نجات بخش ‏اقتصاد فارس و باعث پویایی استان خواهد شد. از سوی دیگر برای مردم روشن شود ‏آثار باستانی و میراث فرهنگی استانمان توانسته گردشگران زيادي را به شهر و استان جذب کند ‏و از این رو باید این آثار را مورد توجه و اهمیت قرار دهند و خود به‌عنوان پاسداران این میراث عمل كنند. همچنین بتوانیم استان فارس (شهر شیراز) را به عنوان کانون رویدادهای کشور معرفی نماییم.‎

محسن نژاد در ادامه مي گويد: دوست دارم چیزی که از خودم به‌جا می گذارم فرهنگ سازی احترام و ارج گذاری به میراث فرهنگی باشد، به طوری که مردم خود مدافع میراث فرهنگی باشند. تصمیم دارم با کمک NGOها و بخش‌هاي‌ خصوصی فعال در حوزه گردشگری به این فرهنگ سازی و نقش داشتن گردشگری ‏در توسعه اقتصادی استان دست یابم.‏

‏همچنین با تعریف رویدادهایی در حوزه گردشگری به اشاعه فرهنگ گردشگری و اهمیت آن بپردازیم ‏و در پاسداشت، حفظ و احیاي میراث فرهنگی، توسعه ظرفیت های گردشگری، آموزش، توسعه و ‏ترویج ‏صنایع دستی گام‌های مهمی برداریم.‏

........................................................................

مديران كل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان فارس:

علیرضا قائدیان  (1382- 1385)

هاشم ربانی (1385 خرداد- شهریور 1385)

محمدرضا بذرگر (1386- 1390)

فریدون فعالی (1390- 1392)

مصیب امیری (1392- 1400)

هادی شه‌دوست شیرازی تیر (1400- 1400دی ماه)

موید محسن نژاد (1400 – تاکنون)