مکان سوم؛ فضای عمومی داخلی در شهرها

فضاهای عمومی عنصری مهم در شکل‌گیری و تقویت روابط اجتماعی به‌عنوان یک عنصر کلیدی زندگی در شهرها هستند و نقش بسزایی در تقویت روحیه شخصی افراد ایفا می‌کنند. این فضاها به‌عنوان مکان سوم افراد در اجتماع، خارج از خانه و فضای کار، هستند که فرد در آن زمانی را به خود و تفکرات نزدیک به خود اختصاص می‌دهد.

مکان سوم؛ فضای عمومی داخلی در شهرها

فضای عمومی یکی از المان‌های مهم و اصلی در شهرهای بزرگ محسوب می‌شود، حتی می‌توان گفت فضاهای عمومی هر شهر آن را منحصربه‌فرد می‌کند. حضور افراد در پارک‌ها، خیابان‌ها و میدان‌های یک شهر به آن سرزندگی می‌بخشد. تعاملاتی که در مکان‌هایی مانند پیاتسا ناوونا در رم، کاونت‌گاردن در لندن یا جامع‌الفنا در مراکش وجود دارد نه تنها کلید جذابیت این شهرها است، بلکه بخشی ضروری برای انعطاف‌پذیری شهری آن‌ها به شمار می‌رود. مکان‌های این‌چنینی، مکان سوم اشتراکی افراد هستند.

مکان سوم چیست؟

مکان سوم یک مکان عمومی آشنا (خارج از خانه و محل کار) است که در آن یک فرد بر اساس یک علاقه یا فعالیت مشترک به‌طور منظم با افراد آشنا یا غریبه ارتباط برقرار می‌کند، به‌راحتی با دیگران به گفت‌وگو می‌نشیند، افکار و رویاهای خود را با دیگران به اشتراک می‌گذارد و از مصاحبت با آن‌ها لذت می‌برد. این مکان‌های عمومی میزبان اجتماعات مکرر و غیررسمی مردم است، بیشتر کاربران به آن‌ها وفادار هستند و به‌طور مرتب در آن حضور پیدا می‌کنند. هرچند همه‌گیری کووید -۱۹ مکان سوم همه را از بین برد و این محیط‌های تجمع عمومی را از یک اصل اساسی جامعه به نگرانی‌های ایمنی و بهداشت عمومی تبدیل کرد، روان‌شناسان معتقدند که مکانی خارج از خانه و محل کار برای رفاه عمومی همه ساکنان جوامع ضروری است.

مکان‌های سوم اغلب فرد را در بهترین حالت خود قرار می‌دهند، چراکه برای چند ساعت وی را از فشارهای وظایف روزمره همیشگی رها می‌کنند و در جمع افراد. قرار می‌دهند که سلایق یا شرایط مشابه با وی دارند. آن‌ها همچنین مکان امنی را برای فرد فراهم می‌کنند تا هنگام قرار گرفتن در بدترین حالت خود در مواقع نیاز، زمانی که دچار استرس شده یا احساس فرسودگی دارد، به آن مراجعه و در جمع دوستان و جامعه شبیه به خود قرار گیرد یا در صورت نیاز به خلوت و تنهایی، گوشه دنجی برای خود در آن‌ها پیدا کند و ذهن خود را از تمام فکرهای تنش‌زا برهاند. این فضاهای اجتماعی حامیان اساسی رفاه روانی افراد هستند و به فرد نوعی احساس مالکیت روانشناختی می‌دهد، زیرا زمانی که انسان مکان سومی را پیدا می‌کند که با نیازهای ویمطابقت دارد، احساس نفوذ و هویت پیدا می‌کند. مکان‌های سوم تأثیرگذار امکان ابراز وجود فرد و جامعه را فراهم، از تمرکز حمایت و امکان مشارکت فعال در فضا را ایجاد می‌کند. در واقع این مکان‌ها تمام مواردی را تقویت می‌کند که یک فرد به‌عنوان بخشی از جامعه به آن نیاز دارد.

هرچند این فضاهای عمومی شلوغ و پررفت‌وآمد در بسیاری از شهرها به‌ویژه در نیمکره شمالی، در زمستان رونق خود را از دست داده و جای خود را به مراکز تجاری می‌دهند، می‌توان به کمک طراحی مؤثر، معماری و سیاست اصولی سرزندگی جاری در این فضاها را در طول زمستان نیز تقویت کرد. یکی از اقدامات قابل اجرا در این زمینه، استفاده از پتانسیل فضاهای عمومی سرپوشیده است. هر شهر امکاناتی عمومی هم‌چون کتابخانه‌ها، مراکز استراحت و خانه‌های فرهنگی را در خود جای داده است که می‌توان از آن‌ها برای حمایت از حضور پر رونق افراد در طول ماه‌های سرد سال استفاده کرد.

تبدیل مکان‌های عمومی به مکان‌های سوم اشتراکی سرپوشیده

مکان‌های سوم اشتراکی سرپوشیده محلی برای معاشرت، نشستن، گفت‌وگو و بازی برای مردم فراهم می‌کنند و شبکه‌ای از مکان‌های گردهمایی سرپوشیده هستند که طراحی و سیاست‌های به‌کاررفته در آن‌ها هم‌چون فضاهای عمومی باز، به دنبال پاسخگویی به نیازهای همه ساکنین است. برای ایجاد چنین فضاهایی سه اصل اساسی وجود دارد:

دسترسی: شهرهایی با اقتصاد مشارکتی، با تکیه بر فناوری به راه‌اندازی پلت‌فرم‌های رزرو آنلاین و فناوری‌های قفل هوشمند برای دسترسی عادلانه به مکان‌های سوم می‌پردازند. این پلت‌فرم‌ها استفاده بهینه از فضاها را در مقیاس بزرگ امکان‌پذیر می‌سازد. از دید شهرداری‌ها، این فناوری‌ها اهرمی مهم برای بهینه‌سازی استفاده از امکانات موجود در شهر و دموکراتیک کردن دسترسی به مکان‌های سوم اشتراکی محسوب می‌شوند. چندین شرکت نوپا در سراسر جهان فرصت‌هایی را برای رزرو آنلاین مکان‌های کاری ایجاد کرده‌اند تا فضاهای کم‌استفاده را به کارگران سیار و مشاغلی اجاره دهند که به دنبال فضاهای کاری انعطاف‌پذیر هستند.

نظارت: زندگی در مکان‌های عمومی و اشتراکی به‌طور گسترده در بین مردم پذیرفته شده است، اما تصمیم‌گیری آگاهانه در مورد برنامه‌ریزی، توسعه و بهبود فضاهای عمومی و سوم یک چالش به‌شمار می‌رود. حسگرهای مادون قرمز و شمارشگرهای دستی ازجمله روش‌های رایجی محسوب می‌شوند که که تصویری از آنچه در مکان‌های سوم می‌گذرد به دست می‌دهند. راه‌حل‌های دیجیتالی نوآورانه و استفاده از داده‌ها نیز راه‌هایی را برای درک بهتر حوزه‌های مشترک نشان می‌دهد. برای مثال مبلمان شهری مجهز به حسگرها، به‌طور قابل‌توجهی در سال‌های اخیر مورد استفاده قرار گرفته‌اند و نیمکت‌های هوشمند مجهز به سنسورهای دی‌اکسیدکربن، صدا، دما، رطوبت و فشار هوا راه‌حل‌هایی برای دریافت تصویر بهتری از فعالیت‌ها و اقدامات افراد در فضاهای اشتراکی هستند.

اجتماعی کردن: فعال کردن فضاهای عمومی سرپوشیده نیازمند امکاناتی است که منجر به ایجاد علاقه و جذب افراد شود. فناوری‌های دیجیتال می‌توانند به‌عنوان اهرمی برای ایجاد یک مدل مقیاس‌پذیر استفاده شوند. شبکه‌ای از کیوسک‌های محلی متکی بر یک پلت‌فرم دیجیتال مثال خوبی از این فناوری‌ها است. این شبکه ساکنانی را که به خدمات در زمینه فعالیت‌های دستی، نگهداری از کودکان، خیاطی، باغبانی و خدمات مشابه نیاز دارند، با کسانی هماهنگ می‌کند که می‌توانند این اقدامات را انجام دهند. از همین اصول می‌توان برای پشتیبانی از شبکه‌ای از مکان‌های سوم پویا در یک شهر استفاده کرد. یک سامانه میزبان برای پذیرایی از مردم در امکانات مختلف داخلی در نظر گرفته می‌شود که بخشی از نقش آن، ایجاد شبکه‌ای است که می‌تواند برای برپایی رویدادهای مختلف فعال شود. بعضی از شهرها در حال توسعه اصول این شبکه‌ها هستند و مراکز فیزیکی آن‌ها به‌عنوان مکان‌های ملاقاتی استفاده می‌شود که در آن‌ها افراد محلی فرصتی برای دورهمی و کسب یک تجربه اجتماعی عالی را به دست می‌آورند. پلت‌فرم‌های دیجیتالی مرتبط با این شبکه‌ها، فرصت‌هایی موجود برای تعاملات خودجوش اطراف آن‌ها را تقویت و امکان آن را تسهیل می‌کند. ترکیب اصول طراحی صحیح با فناوری‌های دیجیتال می‌تواند دری را به روی شیوه‌های جدید فعال‌سازی فضاهای عمومی سرپوشیده باز کند.

شهرهایی با فضاهای اشتراکی سرپوشیده

مکان‌های سوم محلی به‌عنوان لنگر زندگی اجتماعی در یک شهر، محلی برای برقراری تعاملات اجتماعی هستند و تعامل گسترده‌تر و خلاقانه‌تری را بین ساکنان شهر تسهیل و تقویت می‌کنند. این مکان‌ها از این طریق بهبود تعاملات، سطح رفاه اجتماعی شهرها را بالا می‌برند و وجود آن‌ها در هر شهری ضروری است. در ادامه به معرفی چند شهر جهان می‌پردازیم که فضاهای اشتراکی سرپوشیده را برای برقراری تعاملات اجتماعی و زندگی پرجنب‌وجوش ایجاد کرده و از مزایای اجتماعی آن‌ها بهره‌مند شده‌اند.

سئول کره جنوبی

سئول در سال ۲۰۱۳ یک طرح ابتکاری به نام اشتراک‌گذاری شهر سئول را با هدف حل مشکلات اجتماعی عمده آغاز کرد تا به‌عنوان یک کلان‌شهر مشارکتی پیشرو در جهان معرفی شود. از زمان راه‌اندازی طرح ابتکاری شهر مشارکتی، ساکنان می‌توانند از امکانات عمومی مانند اتاق‌های کنفرانس، سالن‌های سخنرانی و مکان‌های کمپینگ در ساعات آزاد، برای رویدادها، جلسات و موارد دیگر استفاده کنند. به گفته یکی از رهبران پروژه، تنها در سال ۲۰۱۷، از سامانه آنلاین رزرو سرویس امکانات عمومی ۱۳.۸ میلیون بار در هزار و ۲۳۳ مکان استفاده شده است.

آمستردام هلند

آمستردام که پیشتاز در صحنه اقتصاد مشارکتی اروپا است، دستور کار مشابهی را دنبال می‌کند. در سال ۲۰۱۶، به‌عنوان بخشی از برنامه عملیاتی شهرداری در مورد اقتصاد مشارکتی، یک پروژه آزمایشی راه‌اندازی شد که هدف آن دسترسی شهروندان به اتاق‌های ملاقات کم استفاده شده در شهر بود. این پروژه تاکنون رشد زیادی نداشته است و شهرداری باید راهی برای حل مسائل قانونی ارائه دهد تا رویدادهای بیشتری در این مکان‌ها برگزار و مانع از رقابت ناعادلانه شرکت‌هایی که فضای اداری را اجاره می‌کنند با مردم عادی شود.

کپنهاگ دانمارک

یک نمونه الهام‌بخش از مکان‌های اشتراکی سوم، کلیسای آبسالون در کپنهاگ است. این مکان که در یکی از محله‌های قدیمی کپنهاک واقع شده، یک کلیسای معمولی نیست، بلکه در سال ۲۰۱۴ تبدیل به «خانه مردم» شده است؛ جایی که پیوندهای اجتماعی را تقویت می‌کند تا همه مردم در آن احساس راحتی داشته باشند. برای ایجاد حس تعلق و برآوردن نیازهای همگانی، مجموعه‌ای از اصول در این مکان وجود دارد که به کاربران اجازه می‌دهد درباره فعالیت‌های مورد نظرشان تصمیم‌گیری کنند. در حال حاضر یک هفته معمولی شامل یوگا، کاپوئرا، مسابقات پینگ‌پنگ، کلاس‌های بافتنی و جلسات نقد فیلم می‌شود و مردم می‌توانند عصرها به این فضای اشتراکی مراجعه کنند. برای ایجاد حس خوب ایده‌های جالبی مبنی بر اصل اعتماد و برابری استفاده شده است، برای مثال هیچ تابلوی اعلانی به شکل منفی نوشته نشده است، هیچ قانون قابل مشاهده‌ای وجود ندارد و قوانین به صورت ضمنی اجرا می‌شوند. علاوه بر این، تیم پشتیبانی لباس‌های مشخصی دارند و در دسترس افراد تازه وارد هستند تا آن‌ها را راهنمایی کنند. این تیم به همه کاربران اهمیت یکسانی می‌دهند.

علاوه بر این شهروندان کپنهاگ می‌توانند پس از ساعات کاری با استفاده از کارت تأمین اجتماعی خود به اکثر کتابخانه‌ها و سایر امکانات مانند سالن‌های ورزشی دسترسی داشته باشند. اتاق‌های اجتماعات در فرهنگسراها و مراکز استراحت را می‌توان به‌صورت آنلاین رزرو کرد و ساکنان محلی با این کارت می‌توانند به بعضی از این فضاها دسترسی داشته باشند. البته در حال حاضر کمبود چشم‌انداز و برنامه عملیاتی جامعی در این شهر دیده می‌شود که بتواند شبکه فضاهای عمومی سرپوشیده را قابل مشاهده، دسترسی شهروندان را سیستماتیک و برنامه‌ریزی‌های اصولی برای فعال کردن این مکان‌ها و جذب مردم ایجاد می‌کند. از دیدگاه سیاسی و برندسازی شهری، این چشم‌انداز از مکان‌های سوم قابل زندگی و پر رونق، به بهینه‌سازی زیرساخت‌های موجود و به زندگی عمومی پویا در تمام طول سال کمک می‌کند. البته پیش‌نیاز اجرای این چشم‌انداز، ایجاد یک کمپین ارتباطی مشترک خواهد بود که بخشی از آن نقشه‌برداری از تمام فضاهای موجود برای ایجاد یک نقشه ملموس در مقیاس یک شهر از تمام فضاهای سوم است.

بیودوم مونترال

بیودوم به معنی خانه زندگی، در پارک المپیک مونترال واقع شده است. این تأسیسات به‌عنوان یک مسیر برای المپیک ۱۹۷۶ ساخته شده بود و در سال ۱۹۹۲ به یک پارک سرپوشیده تبدیل شد. بیودوم یک مکان عالی برای گردش خانوادگی در تابستان و زمستان است و به بازدیدکنندگان اجازه می‌دهد تا از میان نمونه‌های چهار اکوسیستم موجود در سراسر قاره آمریکا شامل جنگل استوایی، جنگل لورنتین، اکوسیستم دریایی و جزایر پایین قطب جنوب عبور کنند. این مکان شگفت‌انگیز، با تمرکز بر آموزش و تعهد زیست‌محیطی برای پیر و جوان، یکی از معدود مکان‌هایی است که پیچیدگی محیط طبیعی و تعاملات بین گونه‌های جانوری و گیاهی را به‌طور صادقانه بازتولید می‌کند.

بنیاد اتریوم فورد در نیویورک

یک باغ سرپوشیده در دفتر مرکزی بنیاد فورد در شهر نیویورک، از دوشنبه تا جمعه، به روی عموم باز است. داخل این باغ، تقریباً ۴۰ گونه درخت و درختچه کاشته شده که در کنار یک استخر بازتابی، یک فواره طنین‌انداز و یک منطقه حسی قرار دارد که به افرادی دارای اختلالات بینایی اجازه می‌دهد تا گیاهان را لمس و با این فضا ارتباط برقرار کنند. ساختمان و آتریوم بنیاد فورد که در سال ۱۹۶۷ ساخته شده بود، از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ تحت یک دوره بازسازی قرار گرفت و در سال ۲۰۱۹ به عنوان مرکز بنیاد فورد برای عدالت اجتماعی بازگشایی شد.