انتشار کتاب «پژوهشی پیرامون داستان کوه های البرز از مهرپرستی تا تهران امروز»
تألیف: بابک داریوش؛ استادیار مؤسسه پژوهشی شیخ بهایی ناشر: شبستان تاریخ انتشار: چاپ اول | ۱۴۰۲ تیراژ: ۵۰۰ جلد تعداد صفحات: ۳۰۴ صفحه
♦ مقدمه:
این کتاب برآمده از سه پژوهش مستقل است که به مدت شش سال بین سال های ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ توسط نگارنده انجام شده است. نخستین پژوهش، تز دکتری با عنوان رویکرد منظرین در رابطه کوه و شهر است که توسط ایشان در دانشگاه ژنو انجام شده است. دومین پژوهش با عنوان هوش محیط زیستی؛ رویکرد کل نگر رابطه انسان و محیط و سومین پژوهش با عنوان چارتاقی، تداوم تقدس کوه در آیین ها، معماری و منظر ایران که توسط ایشان انجام شده است. مساله اصلی این مطالعه، نبود رابطه قوی میان تهران امروز و کوه های البرز است. این مطالعه با هدف بررسی مساله، دو سوال اصلی را در دستور کار خود قرار داد: ۱- چرا در عصر حاضر رابطه تاریخی و قوی میان «مردم و کوه» در فرهنگ ایران به ضعف گرائیده است؟ ۲- علل حذف کوه از منظر حاضر شهر امروز تهران چیست؟
کوه یک عنصر طبیعی است که دارای ابعاد کارکردی و ذهنی متعدد است. این امر در جامعه ایران که در تمدن باستانی خود نگاه معنایی به طبیعت و عناصر طبیعی داشته اند سبب شده بود تا کوه دارای شخصیت و معانی عمیق تری برای آن ها باشد. لذا برای پاسخ به سوالات مطالعه لازم بود تا مطالعاتی چند وجهی انجام شود تا باشندگی کوه های البرز در حیات جمعی فعلی تهران که در میان وقایع مذهبی، تاریخی، تغییر جهان بینی و امکانات تکنولوژیک به فراموشی سپرده شده بود در پارادیمی پدیدارشناسانه به طور کامل مورد بررسی قرار گیرد. در ادامه با در نظر گرفتن رویکرد کل نگر منظرین، رابطه مطلوب میان کوه های البرز و شهر تهران تعریف شود.
در اینجا لازم است مختصری پیرامون رویکرد منظرین توضیح داده شود چون در کتاب به این موضوع اشاراتی شده است. منظر رویکردی جدید در رابطه انسان و محیط است که محصول تغییر نگاه او به جهان اطراف و خودش است. مفهوم منظر در اروپا با آمدن مدرنتیه مطرح شد و با ارتقاء مفهوم مدرنیته ارتقاء یافت. کنوانسیون منظر اروپا در تعریفی گسترده، منظر را مفهوم ناحیه ای می داند که توسط مردم درک شود، منطقه ای که ویژگی آن ناشی از تعامل مولفه های انسانی و طبیعی بوده و طبیعت، مناطق شهری، روستایی و حومه شهری را در بر می گیرد.
سید امیر منصوری بر این باور است که در مجموع رویکرد منظرین یک رویکرد کل نگر به طبیعت و دارای سه جنبه زیبایی، عملکرد (خوانایی) و فرهنگ (هویت) است. «رویکرد کل گرا یا منظرین که امروزه در مجامع علمی و حرفه ای منظرین نیز به عنوان تعاریف معیار در نظر گرفته می شود. رابطه انسان و منظر را رابطه ای پیچیده و غیرقابل تفکیک دانسته که در این حالت منظر به مثابه یک کل قلمداد می شود. بدین معنا که منظر همزمان دارای کالبد و معناست و همزمان هم عینیت دارد و هم ذهنیت و این دو غیر قابل تفکیک از هم بوده و به عبارتی منظر پدیده ای است عینی- ذهنی و جایگاه آن حوزه علم- هنر است. در این رویکرد تأکید زیبایی شناسی بر ذهن است و منظر را از دریچه ذهن ناظر و تحت تأثیر مؤلفه های مکانی و زمانی تفسیر می کند.»
امروزه رویکردی کل نگر به نام رویکرد منظرین، در رابطه میان انسان، طبیعت و محیط مطرح است که در آن طبیعت، به عنوان یک چشم انداز صرف یا یک عنصر اکولوژیک و یک کالبد تلقی نمی شود. این رویکرد به عنوان یک مفهوم می تواند در بررسی رابطه شهر و کوه مورد نظر قرار گیرد. هر چند که این مفهوم از غرب آمده است اما بررسی ها نشان می دهد نگاه ایرانیان در گذشته به طبیعت نیز نگاهی چند معنایی بوده است و لذا این مفهوم می تواند در بررسی رابطه انسان و طبیعت در ایران موثر باشد. مثلا معنای کوه دماوند یا البرز برای ایرانیان بسیار متفاوت از معنایی است که غیر ایرانی ها در مواجهه با این کوه ها دارند. ایرانیانی که در قلمروی فرهنگی این کوه ها زندگی کرده اند بر اساس اشعار، داستان ها، اسطوه ها، ضرب المثل ها و نقاشی ها ذهنیتی مشترک از این کوه ها دارند، ذهنیتی چند معنایی که فقط مربوط به این افراد است. همچنین سید امیر منصوری معتقد است منظر فضای کلان زیست انسان در محیط است و خود به خود پدید نمی آید. انسان با همه پیچیدگی های ذهنی خود، در فرآیندی رفت و برگشتی با طبیعت و محیط، از آن ها اخذ و در آن ها رخنه می کند. بعلاوه رویکرد منظرین علاوه بر رابطه انسان و طبیعت، دستورالعمل هایی برای رابطه شهر و طبیعت پیشنهاد می کند که بر اساس آن شهرها باید در رابطه خود با محیط طبیعی پیرامون نگاهی کل نگر داشته باشند و انسان، طبیعت و شهر را با هم در نظر بگیرند. کما اینکه در رابطه و سیاستگذاری شهرهای مجاور محیط های کوهستانی تاکید بر آن است که ادراک مردم از محیط و کانتکس کوه در شهر، دیده شود.
می توان گفت، معرفی منظر به عنوان یک دیسیپلین و ورود قواعد جدید به این مفهوم، این رویکرد را تا حد زیادی منطبق بر نگاه ایرانیان به طبیعت در گذشته کرده است. این نکته بسیار جالب است که هرچه غربی ها به نگاه گذشته ایرانیان نزدیک تر شده اند، ایرانیان از این نگاه دور شده اند! رویکرد منظرین در حال حاضر طبیعت را دارای ارزش های فرهنگی می داند و نقش آن را در هویت بخشی به مردم بسیار پررنگ می بیند و برای طبیعت وجوه تاریخی، آیینی و … قائل شده است.
همانطور که اشاره شد، کلیت این کتاب در پارادایم پدیدارشناسی انجام شده است. به این معنا که این مطالعه در تلاش است تا پدیده «باشندگی کوه در حیات جمعی» که در میان وقایع مذهبی و تاریخی، تغییر در جهان بینی ها و امکانات تکنولوژیک به فراموشی سپرده شده است، با بررسی دقیق تاریخی و کشف ابعاد موثر بر این پدیده، مشهود و معلوم شود. با پدیدار شدن «باشندگی کوه های البرز در حیات جمعی فعلی، در شهر تهران» می توان معنای فعلی این کوه ها برای مردم شهر تهران رسید و در نهایت هم به هدف نهایی کتاب که تعریف رابطه مطلوب شهر و کوه و تعریف درست و جامع از کوه های البرز برای مردم تهران است، دست یافت.
لذا در پارادایمی پدیدارشناسانه، برای پاسخ به سوالات و دستیابی به اهداف، این پژوهش می بایست در چند بخش ارائه شود. بخش اول پرداختن به اهمیت کوهستان برای ایرانیان و علی الخصوص کوه های البرز برای ساکنان آن است.
هدف بخش دوم بررسی انواع رابطه میان کوه های البرز و ساکنان آن است که به تفصیل به روابط و معانی برآمده از کارکرد های این کوه ها پرداخته خواهد شد. از جمله معانی این کوه ها در ادبیات ایران و بررسی تقدس آن ها و رابطه شان با سایر عناصر طبیعی و مصنوعی مقدس.
در بخش سوم با هدف یافتن رابطه مطلوب میان شهر و ساکنان آن یا کوه های البرز به تعریف رویکرد منظرین به عنوان چارچوب مفهومی پژوهش پرداخته می شود و رابطه کوه های البرز و مردم تهران، با رویکرد منظرین مورد بررسی قرار می گیرد.
بخش چهارم با هدف بررسی وضعیت فعلی رابطه انجام می شود. در این بخش سه مطالعه جداگانه که برای مطالعه صورت گرفته در کنار یکدیگر ارائه خواهد شد. مطالعه اول بررسی چرایی اینکه رابطه فعلی شهر و کوه در این وضعیت است که در مشاورت با خبرگان و با رعایت اصول روش تحلیل مضمون صورت گرفته است و در ادامه نیز یافته ها از طریق روش تحلیل مضمون دسته بندی و ارائه می شوند. مطالعه دوم این بخش، مطالعه ای است که با هدف یافتن معانی فعلی کوه های البرز و در مشاورت با شهروندان انجام شده است. یافته های این بخش هم با روش تحلیل مضمون دسته بندی و ارائه شده است. مطالعه سوم این بخش نیز به تحلیل تنها رابطه فعلی میان مردم و کوه های البرز، یعنی گردشگری می پردازد.
بخش پایانی که در واقع جمع بندی کلیه مطالب قبلی با در نظر گرفتن رویکرد منظرین است که به طور خاص به تعریف کامل و جامع این مطالعه از کوه های البرز پرداخته می شود.
♦ فهرسـت مطالـب کتـاب:
فصل اول: ضرورت ارتباط انسان و طبیعت
• مقدمه
• بررسی نظریات تضاد و تخاصم انسان و محیط زیست
• تجربیات جهانی در رابطه مساله
• مرور شاخه ها/ گرایش های مختلف علم در این رابطه
• اهمیت کوه ها در زندگی انسان
• اهمیت آب و هوایی کوهستان
• تنوع زیستی در محیط های کوهستانی
• کوه به عنوان پناه و دفاع: طبیعی و انسانی
• اهمیت اقتصادی کوه
• کارکرد ورزش و تفرج کوه
• کارکرد های فرهنگی و معنایی
• کارکرد هویتی
• کارکرد اسطوره ای و نمادین
• سال و روز جهانی کوهستان
• سال جهانی کوهستان در ایران
فصل دوم: بررسی انواع روابط ایرانیان و کوه در دوران سنت
• وجوه رابطه ایرانیان و کوه
• جنبه های «عینی و کالبدی» کوه برای ایرانیان
– شکل کوه و جنبه «طبیعت و چشم انداز بودن کوه» در ایران
– جنبه «نشانه بودن کوه» در ایران
– جنبه کالبدی «منبع آب بودن کوه» در ایران
-جنبه کالبدی «آب و هوای مطبوع کوه» در ایران
– جنبه کالبدی «پناه و دفاع بودن کوه» در ایران
• جنبههای «ذهنی و معنایی کوه» برای ایرانیان
– جنبه «اسطوره ای کوه» در ایران
– جنبه «نمادین کوه» در ایران
– جنبه «تقدس و مذهبی کوه» در ایران
– جنبه ذهنی و معنایی «تاریخی کوه» در ایران
– جنبه «آیینی کوه» در ایران
– جنبه «هویتی کوه» در ایران
• تقدس کوه و ارتباط آن با عناصر مقدس در معماری ایران
– کوه و باغ ایرانی
– کوه و چارتاقی
• جمع بندی فصل
فصل سوم: سیر تغییر معانی و کاهش ارزش کوه در ایران با تاکید بر کوه های البرز
• سیر تاریخی معنای کوه در ادبیات ایران
– کوه در اشعار و ذهن شعرای کلاسیک
– کوه در اشعار و ذهن شعرای معاصر
– جمع بندی معانی کوه در ادبیات فارسی
• سیر تغییر معانی کوه های البرز در ذهن مردم
– جغرافیای تهران و کوه های البرز
• بررسی انواع روابط کوه های البرز، مردم و شهر تهران
– کارکرد های عینی (کالبدی) کوه
– کارکرد ها و روابط ذهنی (معنایی) کوه
• تغییر در کارکردها و معانی کوه در گذر زمان و سیر تاریخی این تغییرات
• جمع بندی فصل
فصل چهارم: معانی و کارکرد های فعلی رابطه کوه های البرز، مردم و شهر تهران
• بررسی رابطه فعلی کوه های البرز، مردم و شهر تهران
– مسائل شهر تهران در رابطه با کوه
– رابطه نامطلوب کوه های البرز و شهر تهران
• دلایل عدم مطلوبیت رابطه کوه های البرز، مردم و شهر تهران
– بررسی دلایل پدیدآورنده رابطه نامطلوب کوه های البرز و تهران از نگاه خبرگان
• معانی فعلی کوه در ذهن شهروندان تهرانی
– جمع آوری اطلاعات و نمونه گیری
– یافته های پژوهش
• گردشگری کوهستان
– رویکرد های متنوع در گردشگری کوهستان در ایران
• جمع بندی فصل
فصل پنجم: جمع بندی و نتیجه گیری