چله داری به رسم مردمان جنوب

خوشا امشو که مهمون شماییم!

چله داری به رسم مردمان جنوب
نگاهی به آداب رسوم یلدا اهالی جنوب ایران

فاطمه مقدم/ یلدا یا شب چله جنوبی ها، شب زایش خورشید و پیروزی نور بر تاریکی است. این شب همواره در دل خود بشارتی برای مردم ایران داشته است: از پس بلندترین شب سال، خورشید از نو زاده می شود و طبیعت دوباره آهنگ زندگی ساز می کند و خرمی جهان را فرا می گیرد. پس دلخوش بدارید که ظلمت اگر تمام تلاشش را برای ماندن کند ماندگاری در ذاتش نیست و جز دقیقه ای بیشتر دوام نمی آورد و «خرم روز» در نخستین روز زمستان سر بر خواهد آورد. 

یلدا شبی اسطوره ای است در بازه زمانی غروب آفتاب سی ام آذر ماه تا طلوع آفتاب اول دی ماه به عنوان نخستین روز زمستان. ‎تفاوت طولانی بودن شب یلدا نسبت به سایر شب‌های سال حدود ۱ دقیقه است. مردم ایران چند هزار سال است که برای این یک دقیقه سنگ تمام می گذارند و تا سپیده دم در کنار عزیزانشان بیدار می‌مانند و تولد خورشید را انتظار می کشند. این انتظار طولانی اما سخت نمی گذرد آجیل و میوه و شیرینی می خورند داستان های سرگرم کننده می گویند و شعرهایی با مضامین بلند و زیبا از حافظ و خیام و فردوسی می خوانند.  

در گذشته یلدا در هر منطقه با آداب و رسوم خاص آن منطقه برگزار ‏می شد اما دورهمی و  نشست‌های خانوادگی همراه‌ باگروهی از ‏اعتقادات اسطوره‌ای، عنصر مشترک یلداهای برگزار شده در سراسر ‏ایران بود. ‏اکنون با شدت گرفتن زندگی در فضای مجازی شکل برگزاری یلدا از ‏دورهمی های خانوادگی تا غذاها دچار یکدستی شده و آن تفاوت های ظریف و جذاب را از بین برده است اما هنوز رد پای آداب و رسوم محلی در مراسم مردم شهرهای مختلف کشور دیده می شود. در این گزارش به بررسی ‏آداب و رسوم یلدا در منطقه بزرگ جنوب ایران می پردازیم. جنوب ایران از نظر قومی بسیار متنوع است فارس‌ها، لرها، باصری‌ها، قشقایی‌ها، سیستانی‌ها، لارستانی‌ها، بلوچ‌ها، عرب‌ها و ‏ایرانیان آفریقایی‌تبار را دربرمی‌گیرد‎.‎

جشن یلدا در سراسر ایران وجوه مشترکی دارد گرد هم آمدن و شب‌نشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر همراه با خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه‌های گوناگون که همه جنبه نمادین دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند از رسوم مشترک ایرانیان است. در ادامه به رسوم خاص پنج استان جنوبی می پردازیم.

اقبال طلایی خوزستانی ها با قارون افسانه ای

از لحاظ تاریخی، خوزستان قدیمی‌ترین منطقه فلات ایران محسوب می‌شود که پیشینه سکونت انسان در آن به ۲۷۰۰ سال پیش از میلاد مسیح و شکل‌گیری تمدن عیلام در هزاره سوم قبل از میلاد، بازمی‌گردد. خوزستان از لحاظ خرده‌فرهنگ‌ها، متکثرترین استان ایران است. بختیاری‌ها، عرب ها، فارس‌های بومی شهرها، لرها و.. .

در گذشته مردم خوزستان در شب یلدا تا سحر انتظار می‌کشیدند تا از قارون افسانه‌ای استقبال کنند. قارون در لباس هیزم‌شکن برای خانواده‌های فقیر تکه‌های چوب می‌آورد. این چوب‌ها به طلا تبدیل می‌شوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه می‌آورند.

جشن شبانه و بيداري تا بامداد و تماشاي خورشيد تازه متولد شده یکی از بخش های این مراسم میان خوزستانی ها بود و ‏لازمه‌ آن حضور كهنسالان و بزرگان خانواده است. همچنين خواركي‌هاي فراوان براي بيداري درازمدت همچون انار،‌ هندوانه ‏و سنجد به رنگ سرخي خورشيد صرف مي‌كردند و در كنار آن گندم، كلخونگ و كنجد مخلوط شده را نيز مي‌خورند شاهنامه خوانی و شعرخوانی و شکستن فندق در شب یلدا از دیگر آیین های طولانی ترین شب سال در این استان است.

یکی از بزرگ ترین اقوام خوزستان لرها هستند از آيين‌هاي قدیمی شب يلدا بين لرها و بختياري‌هاي ساكن در شوش اين بود كه 40 چوب كبريت را ميان 40 تكه پارچه قرار مي‌دادند و براي هر يك ضرب‌المثلي مي‌سرودند و يكي از پارچه‌ها را برمي‌داشتند. هر كدام كه گره مي‌خورد بيانگر خبر شومي بود و هر كدام راحت از پارچه مي‌افتاد نشانگر خبر خوبي براي قوم لر و بختياري بود اما امروزه ديوان اشعار لسان‌الغيب را با نيت بهروزي و شادكامي مي‌گشايند و فال دل خويش را از او طلب مي‌كنند. يكي ديگر از آيين‌هاي مشترك لرها و بختياري‌ها شاهنامه‌خواني است.

پختن نان و كلوچه‌ محلي، انجام بازي‌هاي محلي گوناگون، ترانه‌خواني و از همه مهم‌تر قرباني كردن مرغ يا گوسفند از ديگر آيين‌هاي عشاير لر، عرب و بختياري شهرستان شوش به شمار مي‌آيد. پس از صرف شام همه‌ اهل خانه به دور كرسي كه روي آن سيني با 2 بشقاب پر از نقل‌هاي رنگارنگ گذاشته مي‌شد گرد هم مي‌آمدند. سپس هر يك از اهل خانه به اين باور كه تا سال ديگر همچنان زنده و سرحال بماند شمعي روشن مي‌كرد و درون سيني جاي مي‌داد.

سفره پر از آش بویراحمدی ها در شب«چاله گَرم کِنون»  ‏

شب یلدا در بین مردم استان کهگیلویه و بویراحمد به عنوان شب«چاله گَرم کِنون» معروف است که خانواده ها تلاش می کنند در ‏‏این شب اجاق خانه شان گرم باشد و از غذاهای با طبع گرم استفاده تا سرمای زمستان را کمتر احساس کنند.‏

در کهگیلویه و بویراحمد رسومات شب یلدا با «متیل خوانی» بزرگ فامیل اجرا می‌شود. طبق این مراسم پیرترین فرد خانواده باید ‏‏متیل یا افسانه‌ای بلند که عمدتا اسطوره ای وابسته به طبیعت بود (چون داستان برادران «احمعیل و مهمعیل»)  را برای دیگران بخواند. در این شب مردم طبق رسمی کهن به نام «کاسه بهره»، برای همسایه‌ کم بضاعت خود غذا می‌برند‎.‎‏ بیشتر تداراکات بویراحمدی ها در یلدا معطوف به تهیه غذاست تا تهیه آجیل و تنقلات. ‏ بویراحمدی ها در این شب به نیت بارش برف و سفیدی زمستان آش‌های محلی مثل شیربرنج و یا دووا (آش دوغ) در تشت‌های بزرگ ‏‏می‌پزند تا جوابگوی جمعیت زیاد اعضای خانواده باشد و اعتقاد دارند چون از اوایل شروع فصل سرما غذای داغ و گرم می‌پزند در ‏‏این شب باید غذایی مثل آش دوغ درست کنند‎.‎ شام شب یلدا معمولاً غذاهای سنتی مانند آش کارده، شله بادام و شله ماشکی، شله شیری است که البته در سال های اخیر به غذاهایی مانند کباب و ‏‏غذاهای امروزی تغییر شکل یافته است. در شب یلدا مردم استان بیشتر از آجیل های محلی از جمله‌ گندم برشته، گردو و عسل، گِمَک، مغز بادام، بنه، کلخنگ و بلی پیلو (بلی پسو) مصرف می کنند. بویراحمدی ها چون دیگر مردم ایران از میوه های قرمز و پردانه که نماد و رزق روزی است همچون هندوانه، انار و سیب قرمز بر سر سفره می گذارند و علاوه بر گرفتن فال حافظ، شاهنامه خوانی نیز دارند.

یلدا شب پر قصه و افسانه کرمانی ها

کرمان از جمله مراکز ‏جمعیتی بکر ایرانیان است که با خرده فرهنگ های دیگر تداخل کمی پیدا کرده و بر اصول پارسی اجدادش مانده است. آداب و فرهنگ مردم کرمان جز مردم شهرنشین از فرهنگ مردمان عشایر این استان نیز نشأت گرفته است.

کرمانی ها در ادبیات ایران به قصه خوانی و افسانه هایی شهرت دارند که از دل مردمان کویر برمی خیزد، مردم در شب یلدا نیز ‏‏طبق افسانه ای قدیمی اعتقاد دارند فردی ثروتمندی که به قارون مشهور است، کاروانی از شتر به همراه دارد که روی آن ها هیزم ‏‏گذاشته است، قارون که خود را به شکل مردی هیزم شکن درآورده است گرداگرد خانه ها می گردد و به اعضای خانه هایی که ‏‏در سال قبل نیکوکار بوده اند هیزم هایی می دهد که صبح روز بعد تبدیل به طلا می شوند‎.‎

‎ کرمانی ها مطابق آنچه که سال ها توسط اجدادشان انجام می شده در شب یلدا در خانه بزرگ هر خانواده دور هم جمع می شوند، ‏‏سفره ای از پته بر روی قالی کرمانی پهن می کنند و دور اتاق را پشتی های پته دوز قرار می دهند.

در میانه سفره نیز ظرفی از پسته، هنداونه، انارهای سیاه دانه روستاهای اطراف، کلمپه «شیرینی سنتی کرمان»، قهوه قوتو و ‏‏تنقلات دیگر می گذارند‎.‎ در این شب مردم آشی به نام «اوماچو» طبخ می کنند و از ابتدای شب تا بامداد دور هم جمع می شوند و شاهنامه خوانی می کنند و ‏‏قصه های قدیمی مردم کرمان را نقل می کنند‎ .‎در گذشته یکی از کارهایی که انجام می شد «چهاربیتو» خوانی بود همین طور فال نخود و حافظ خوانی هم انجام می شد و هنوز ‏‏هم این رسوم انجام می شود‎ .‎اصلی ترین میوه این شب هنداونه است که معمولا از مزارع جنوب کرمان تهیه می شود. مردم کرمان بر این باورند اگر در این شب هندوانه بخورند ‏سرما و لرزی که ‏در آن شب در اثر خوردن هندوانه بر آن ها مستولی می‌شود باعث می‌شود از گرمای تابستان رنج نبرند‎.‎ از انواع بازی‌ها و تفریحات این شب هم یک بازی بوده به نام «ماردوره» که عبارت بود از اینکه هر فردی که در مهمانی شب ‏یلدا بوده باید نیت می‌کرده و یک شی کوچک مانند تکمه، سوزن قفلی، سکه و یا هر شی کوچک دیگر در ظرفی سفالین به شکل ‏پارچ می‌انداخت.‎ سپس یک نفر مسئول برداشتن اشیاء از توی ظرف می‌شد و دیگران یک بیت شعر می‌خواندند. بعد از آن مسئول ظرف هم به طور ‏شانسی یک شی درمی‌آورد و آن شعری که خوانده می‌شود به عنوان فال صاحب شی بود. بعد از بازی مادوره نوبت به تعریف ‏یک خاطره شیرین یا یک لطیفه می‌رسید که همه افراد می بایست آن را تعریف کنند‎.‎

خیام خوانی رسم دیرین یلدای بوشهری ها

بوشهر با قدمت چند هزار ساله تاریخی خود شهری با موزاییک فرهنگی منحصر‌به‌فرد مملو از اقوام و سنن متنوع است. به‌طوری که فرهنگ و تمدن از این خطه به مناطق ‏‏اطراف بسط داده شده است‎.‎ یلدا در بوشهر از دیرباز با اجرای خیام‌خوانی، داستان‌سرایی و تفال به دیوان حافظ و سرو تنقلات خاصی پاس داشته می شد.‏

با توجه به تغییر در شرایط آب و هوایی بوشهر بعد از شب یلدا؛ مردم استان بوشهر نسبت به شهرهای دیگر بیشترین استقبال از این ‏‏شب دارند و سعی می‌کنند خاطره‌ای به‌یادماندنی برای عبور از گرما و ورود به سرما داشته باشند‎. بی‌شک در این دیار، خیام‌خوانی از گونه‌های رایج و مطرح موسیقی محفلی، مسرت‌بخش محفل‌ها و دورهمی‌هاست. ‏‏خانواده‌های بوشهری به‌ویژه در چهارمحل و دیگر محل‌های قدیمی بوشهر اکیدا به این سنت باستانی مقید بودند. با توجه به جایگاه ‏‏غذاهای سنتی و اصیل بوشهری در مطبخ‌خانه‌ها، محصولات وابسته به خرما نظیر ارده و شیره با خرما همچنین غذاهایی با ‏‏ترکیب چغندر (پَهتی)، حلوا راشی و برنجوش سفره بوشهری‌ها را در این شب زمستانه می‌گرداند‎ .‎تنقلاتی از جمله کازو با پوست، نوعی آجیل به نام انچوچک، پشمک مرغوب و نوعی نارنگی که فصل برداشت کوتاهی داشت بر سفر یلدای بوشهری ها گذاشته می شود. همچنین مردم این شهر علاقه بسیار زیادی به هندوانه دارند و در بسیاری از جشن‌های سنتی از آن به‌عنوان یک نماد یاد می‌کنند و معمولاً همه ‏‏در مراسم‌ خواص مانند شب یلدا و عید نوروز بیشترین استقبال دارد‎.‎ همچنین آیینی ویژه نوعروسان به‌نام «شُو چله‌ای» ‏‏برگزار می‌شد که خانواده داماد مقداری طلا و لباس را به‌عنوان هدیه به منزل عروس می‌فرستادند.

هرمزگانی ها گردوی شانس خود را در یلدا می شکنند

بندرعباس و استان هرمزگان بنا به موقعیت جغرافیایی، مجاورت با دریا، از روزگاران قدیم محل رفت و آمد و ارتباط تاجران و دریانوردانی از سرزمین ها و فرهنگ های گوناگون بوده است که همراه خود، آداب و رسوم مختلفی را به خلیج فارس می‌آورده‌اند اما فرهنگ بومی بندرعباس، مجموعه‌ای ازسنت‌هایی ا‌ست که مردم محلی تا حد زیادی برای زنده نگه‌داشتن آن تلاش می کنند. چله‌نشینی در بزرگ‌ترین شب سال از آداب و رسومی است که با وجود تغییر سبک زندگی همچنان باشکوه خاصی در بین اهالی هرمزگان برگزار می شود. «چیچکا» (داستان‌های افسانه‌ای) محور آیین بزرگداشت شب یلدا در این خطه از ایران زمین است.

مردم استان هرمزگان نیز با جمع شدن افراد خانواده در منزل یکی از بزرگان فامیل از جمله پدربزرگ و مادربزرگ ها و بیان «چیچکا» (داستان های افسانه ای)، چیستان، روایت های تاریخی، خاطره گویی، حافظ خوانی، گرفتن فال حافظ و قرائت قرآن، شب چله را سپری می کنند. «متل‌گویی» نوعی شعرخوانی و داستان‌خوانی در دوران قدیم در جشن های شب چله اجرا می‌شده‌است به این صورت که خانواده‌ها در این شب گرد می‌آمدند و پیرترها برای همه قصه تعریف می‌کردند.

هرمزگانی ها اغلب در شب چله، نان های «رگاگ»، «سیلک» و «تومشی» پخت می کنند که با سس های «مهیاوه» و «سوراغ» آن ها را معطر و خوش طعم می سازند و باقلا و نخود از دیگر غذاهای این شب است .مردمان این دیار همچنین نسبت به غذاهای دریایی از جمله قلیه ماهی، ماهی برشته (کبابی) و میگو علاقه خاصی دارند و در آیین های مختلف از جمله شب چله از این غذاها استفاده می کنند. تنقلات شب یلدا هرمزگانی هاپسته، فندق، بادام، تخمه، کنجد برشته، بنه، نخود و کشمش، نخود برشته و «خارک» و خرما است.

پاسداشت سه چله در شیراز، چله بزرگو، چله کوچیکو، چله پیرزن

شیرازی ها به شب یلدا شب چله می‌گویند و در فرهنگ عامه خود به وجود سه چله معتقدند، «چله ‏بزرگو» (از اول دی تا دهم بهمن‏)، چله «کوچیکو» (دهم بهمن تا اول اسفند) و «چله پیرزن» (از اول اسفند تا آخر اسفند). به گفته ابوالقاسم فقیری پژوهشگر حوزه فرهنگ عامه این پیرزن همان زنِ خاطرخواهِ عمو نوروز در فرهنگ عامه شیراز است که در ‏قصه‌های کهن مردم فارس حکایتی شیرین دارد.‏ شیرازی ها همچنین چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک را (چهار چهار) می گویند که بالاترین درجه سرما را در این هشت روز تجربه می کنیم.

‏"ابوالقاسم فقیری" پژوهشگر و نویسنده شیرازی در خصوص آئین‌ و رسوم مردم این شهر می نویسد:

آدمی را در شیراز دارای دو طبع می‌دانند حرارتی و رطوبتی که بدان گرم مزاج و سرد مزاج می‌گویند .معمولا در شب چله سرد مزاج ها اگر بخواهند طبع‌شان برگردد باید چیزهای گرم بخورند، گرم مزاج ها هم باید برعکس چیزهای سرد بخورند. در شب چله خوردن ارده شیره، ارده و خرما و رنگینک رواج کاملی دارد این خوراک‌ها همه گرم هستند. تفال به دیوان حضرت حافظ، گرفتن فال کلوک (کوزه)، گفتن قصه و متلک از جمله سرگرمی های شیرازی ها در این شب بلند است.

به گفته فقیری، فالی به نام «کلوک» نیز در گذشته در آداب و رسوم شیرازی‌ها وجود داشته که البته اکنون کمتر انجام می‌شود. فال کلوک ویژه زنان مجلس است. آن‌ها یک قطعه طلا یا هر چیز کوچکی متعلق به خود را در کوزه‌ای به نام «کلوک» (کوزه‌های دهن گشاد) ‏می‌اندازند و یکی از دختران فامیل یکی از این وسایل را از کوزه بیرون می‌آورد. اولین قطعه متعلق به هر کس باشد، خوش‌یمن است و اقبال به او روی می‌آورد. خواندن شعرهای عامیانه شیرازی یا واسونک یا حکایت‌های زیبا و شیرین که درگذشته به آن مَتَل یا متلک می‌گفتند (متلک همان اشعار کوتاه و شاد است که در هنگام مراسم شادی و سرور خوانده می‌شود) نیز از دیگر سرگرمی های این شب است. خوردن آجیل شیرین در این شب رسمی است که سال هاست میان شیرازی ها متداول است آجیل شیرین مخلوطی است از انجیر، قصبک، نخودچی کشمش، توت خشک، مویز، مغز بادام، مغز گردو، قیصی، شکرپنیر، خرک (خارک)، برنجک و برگه هلو. بساط میوه های فصل هم پهن است.