٣٠٠ سال تهران؛ ٣٠ سانت فرونشست/ جدایی پایتخت از تهران
باز هم انتقال پایتخت موضوع صحبتهای رییسجمهور شد. آیا انتقال پایتخت امکانپذیر است؟

پس از شوش، هگمتانه، پاسارگاد، تیسفون، استخر، بلخ، بخارا، دیلمیان، ری، شیراز، بغداد، غزنین، نیشابور، مرو، مراغه، تبریز، سلطانیه، هرات، سمرقند، قزوین، اصفهان، مشهد، شیراز و... زمانی که آقامحمدخان، «تهران» را برای پایتختی ایران انتخاب کرد، در تاریخچه این شهر حدود ۳۰۰ سال سابقه شهری ثبت شده بود؛ فرضیهای که تا چند سال پیش هم بیشتر مورخان به آن استناد میکردند.
پس از انتقال پایتخت به تهران، این شهر شروع به توسعه و گسترش کرد. در دوران قاجاریه، به ویژه در دوران ناصرالدین شاه، بسیاری از پروژههای عمرانی و ساختمانی در تهران آغاز شد، از جمله ساخت کاخها، بناهای دولتی، و خیابانهای جدید. همچنین در این دوره، برخی از نخستین نهادهای دولتی و وزارتخانهها در تهران تأسیس شدند.
اما سرنوشت تهران همینقدر خوش و خرم نماند، همین پنجشنبه گذشته رییسجمهور برای برای چندم درباره انتقال پایتخت صحبت کرد. مسعود پزشکیان رئیسجمهور در نشست با فعالان اقتصادی استان هرمزگان گفت: به رهبر انقلاب هم عرض کردم که پایتخت را به سمت خلیج فارس منتقل کنیم.
او افزود: امروز دیگر قدرت انتخابی در کار نیست؛ مجبور به انجام این کار هستیم؛ با ادامه این روند مشکل پیدا خواهیم کرد.
به جای تغییر پایتخت ساختار سیاسی کشور را تقسیم کنیم
البته انتقال پایتخت موافقان و مخالفان زیادی دارد، از جمله حسین آخانی،استاد دانشگاه تهران. او میگوید: من شهرساز نیستم، سیاستمدار هم نیستم. دغدغه من محیط زیست طبیعی من انسانی است. بگذارید نه به عنوان متخصص، بلکه به عنوان یک شهروندی که در کارنامه اش سفر و زندگی به کشورهای زیادی از جهان وجود دارد دلایل مخالفت و پیشنهادات خود را بیان کنم. بدون آنکه شما را با فهرستی از استدلاهای عقلی و علمی درگیر کنم به زبان ساده این واقعیت را بگویم که حداقل در نیم قرن گذشته که ما با اوجگیری مدرنیته و توسعه تصادعدی شهرنشینی و شهرسازی مواجه بودم حتی یک شهر قابل سکونت نساختهایم.
او با بیان اینکه بسیاری از شهرهای تاریخی کشور (مانند شیراز و اصفهان و ری) که سابقه پایتختی ایران را داشتهاند هم به فلاکت انداختهایم، ادامه میدهد: برای رهایی از گرداب تهران که همه میدانیم با کوچکترین تکانی ممکن است از صدها تا میلیونها نفر قربانی شوند، راهحلهایی وجود دارد، مثلا به جای تغییر پایتخت ساختار سیاسی کشور را تقسیم کنیم. مدلهای شناخته شده آن هم در آلمان، هم در آمریکا و هم در همسایگی ما در کشور امارات دیده میشود. ایران کشور پهناوری با تنوع قومی بالایی است. اداره فدرالی کمک می کند که وابستگی به پایتخت به حداقل برسد. اتفاقا این اقدام برای مقابله با تفکر تجزیهطلبی و تخریب محیط زیست لازم و کاراست. سپردن امور به مردم بومی آنجا بار سنگین اداره کشور را سبک میکند. دولت مرکزی میتواند بر امور کلان، سیاست خارجی و دفاعی متمرکز شود. ایجاد مناطق نمونه زندگی سالم در هر استان کشور هم میتواند شروع خوبی باشد.
چه خطراتی تهران را بیشتر تهدید میکند؟
به گفته رییس جمهور، منابع آب هر روز کمتر میشوند، موضوع فرونشست زمین هم این روزها وجود دارد؛ در برخی نقاط تهران این فرونشست به ٣٠ سانتیمتر میرسد. در همین خصوص مهدی زارع، استاد زلزلهشناسی به خبرآنلاین میگوید: تهران در منطقهای بسیار لرزهخیز و در نزدیکی گسلهای فعال واقع شده و از جمله ۷ کلانشهر مهم جهان است که با ریسک بالای زلزله شدید مواجه است. جمعیت متراکم، شهرسازی سریع و ناپایدار و بدون برنامهریزی، و ساختمانهای آسیبپذیر قدیمی و جدید به طور قابل توجهی خسارات فاجعهبار و تلفات جانی در صورت وقوع زلزله بزرگ را افزایش میدهد. در حالی که تلاشهایی برای اجرای قوانین ساختمانی مقاوم در برابر زلزله انجام میشود، مقیاس عظیم سازههای آسیبپذیر موجود، چالش و نگرانی عمده ریسک زلزله تهران است.
او ادامه میدهد: تغییرات اقلیمی و برنامهریزی شهری نامناسب، خطر سیل شهری را در تهران افزایش دادهاند. استخراج بیش از حد آبهای زیرزمینی، که با کمبود آب مرتبط است، منجر به فرونشست زمین میشود که تهدیدی جدی برای زیرساختها و پایداری شهر و پیرامون آن است. بحران آب در تهران شدید است؛ ذخایر آب در مخازن اصلی به سطح بحرانی رسیده است. تراکم شدید و فراتر از ظرفیت جمعیت و الزام تخصیص آب به هر ساکن جدید در تهران و پیرامون آن، همزمان با هدررفت آب در شبکه و شیوههای ناکارآمد کشاورزی، مسأله آب را در پی پنج سال خشکسالی پیدرپی در ایران به بحرانی لاینحل برای تهران تبدیل کرده است. بخش قابل توجهی از آب تصفیهشده به دلیل نشت در سیستمهای قدیمی لولهکشی از بین میرود.
چه راهحلهایی برای نجات پایتخت وجود دارد؟
یکی از راهحلها، تغییر پایتخت ایران از تهران به منطقهای دیگر است. موافقان جابجایی پایتخت به آسیبپذیریهای ذاتی تهران اشاره میکنند. تهران با ریسکهای شدید ناشی از زلزله، کمبود شدید آب و آلودگی مزمن هوا روبرو است.
زارع میگوید: جابجایی پایتخت از نظر تئوری میتواند شروع تازهای را در مکانی کمخطرتر و غنیتر از منابع ارائه دهد. تمرکززدایی و توسعه منطقهای با انتقال پایتخت به تعادل توسعه منطقهای کمک میکند و جمعیت عظیم و فشار اقتصادی بر تهران را کاهش میدهد. سایر مناطق ایران بهویژه منطقه مکران در سواحل جنوبی را به دلیل پتانسیل راهبردی و اقتصادی آن، با دسترسی به خلیج عمان و مسیرهای تجارت بینالمللی، گزینه مناسبی است. یک پایتخت جدید میتواند از ابتدا با اصول مدرن برنامهریزی شهری طراحی شود و زیرساختهای پایدار، فضاهای سبز و خدمات عمومی کارآمد را در خود جای دهد.