نقش معماری محیطهای آموزشی بر یادگیری
معماری مناسب محیط آموزشی میتواند به دانشآموزان کمک کند تا در ساعات مدرسه مطالب بیشتری یاد بگیرند و عملکرد بهتری در امتحانات داشته باشند. طراحیهای بر پایه طبیعت و کودکمحور نشاندهنده تعهد به ادغام معماری و منظر بهعنوان ابزارهایی برای یادگیری و کاوش هستند.
![نقش معماری محیطهای آموزشی بر یادگیری](https://khabarnews.com/uploads/images/202502/image_870x_67a83c1f7942c.jpg)
معماری با تأثیرگذاری بر تفکر انتقادی، استقلال و مسئولیتپذیری، نقش مهمی در یادگیری کودکان دارد. انتخابهای طراحی بر نتایج فعالیتهای آموزشی اثر میگذارد و کلاسهای درس و فضاهای آموزشی که به خوبی طراحی شدهاند، با در نظر گرفتن عواملی همچون نورپردازی مناسب، تهویه مطبوع، کاهش عوامل حواسپرتی و ایجاد فضایی دلپذیر و الهامبخش، میتوانند بهطور قابلتوجهی بر میزان یادگیری دانشآموزان تأثیر بگذارند.
تحقیقات نشان داده است که طراحی مناسب فضاهای آموزشی میتواند پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را در طول یک سال تحصیلی تا ۱۶ درصد افزایش دهد. این افزایش چشمگیر، اهمیت معماری و طراحی داخلی مناسب را در ایجاد محیطی ایدهآل برای یادگیری و شکوفایی استعدادها نشان میدهد.
یکی از اجزای اساسی معماری که بر یادگیری تأثیر میگذارد، آسایش فیزیکی است. عواملی همچون نور، صدا، دما و کیفیت هوا تأثیر زیادی بر یادگیری دارند. نور طبیعی و مناظر بیرونی با کاهش استرس و بهبود تمرکز، یادگیری دانشآموزان را افزایش میدهد. ارتباط با طبیعت میتواند انعطافپذیری ذهنی دانشآموزان را بهبود ببخشد؛ احساس تعلق افراد نسبت به فضای آموزشی به آنها کمک میکند تا مسئولیتپذیری بیشتری در قبال محیط پیرامون خود داشته باشند.
طراحی کلاس درس تأثیر بسزایی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دارد و فضاهایی با عوامل حواسپرتی بصری کم میتواند عملکرد تحصیلی آنها را بهبود دهد. تجربههای حسی، قدرت یادگیری و حفظ اطلاعات را بهبود و تعامل دانشآموزان را افزایش میدهد. ساختمانهای آموزشی معاصر باید با تغییرات اجتماعی سازگار و از نظر فضایی انعطافپذیر باشند تا از روشهای تدریس نوین و حرکت از کلاسهای درس معلممحور به رویکردهای دانشآموزمحور همچون یادگیری مبتنی بر پروژه پشتیبانی کنند. فضاهای انعطافپذیر امکان کار گروهی و کمکهای فرد به فرد را فراهم میکنند.
معماری آموزشی در سطح جهانی در حال تجربه یک تحول گسترده است که از طراحیهای ایستا و سخت به سمت محیطهای پویا، تعاملی و طبیعتمحور حرکت میکند. معماران با افزایش تراکم شهرها و کاهش زمینهای قابل دسترس، مدارس را نهتنها بهعنوان مکانهایی برای یادگیری، بلکه بهعنوان اکوسیستمهایی بازتعریف میکنند که در آن کودکان میتوانند بهطور جامع و در همه زمینهها رشد کنند.
یکی از عناصر کلیدی در این تغییر، ادغام طراحی منظر و توپوگرافی است که به مدارس اجازه میدهد تا فراتر از مرزهای سنتی بروند و آموزش را با بازی، کاوش و ارتباط با طبیعت ترکیب کنند. هدف این طراحیها ایجاد فضاهای جذابی است که کودکان را به تعامل فیزیکی و احساسی با محیط خود تشویق کند و خلاقیت، استقلال و رفاه آنها را پرورش دهد. فضاهای آموزشی با ادغام عناصر طبیعی همچون تپهها، باغها، تراسها و سازههای بازی در طرحهای معماری، به چشماندازهای پویا و چندبعدی تبدیل میشوند که دانشآموزان را به حرکت، تخیل و جستوجو تشویق میکنند.
در ادامه مجموعه پروژههایی معماری آموزشی در چین معرفی میشود که در سالهای اخیر تکمیل شدهاند و نحوه تجربه کودکان و نوجوانان را از مدارس در محیطهای شهری بازتعریف کردهاند. این پروژهها با وجود رویکردهای متنوع، اصول کلیدی مشترکی دارند که عبارت است از استفاده حداکثری از فضا با ارتفاع دادن به ساختمانها، محو کردن مرزهای بین فضاهای داخلی و خارجی و ایجاد محیطهای پویا و کودکمحور که دانشآموزان را با طبیعت مرتبط میکند.
مهدکودک یویچنگ در پکن
طراحی مهدکودک یویچنگ در ساختمانی تاریخی کنار یک خانه سالمندان در پکن که در سال ۲۰۱۷ اجرا شد، منعکسکننده فلسفه ادغام بین نسلی در این شهر است. این مهدکودک با مساحت بیش از ۹۲۰۰ متر مربع، بهعنوان فضای آموزش پیشدبستانی برای ۳۹۰ کودک از ۱.۵ تا ۶ سال خدمت میکند. فضای جدید ساختمان بهگونهای طراحی شده است که حرکتی روان را در تضاد با طرح منظم و سخت ساختار تاریخی ایجاد میکند.
این مهدکودک با طراحی منحصربهفرد خود، حیاط سنتی را به فضایی پویا و کودکمحور تبدیل کرده است که در آن تاریخ، طبیعت و بازی با یکدیگر تلفیق میشود و با تأکید بر کاوش و کنجکاوی، کودکان را به دویدن، بالا رفتن و بازی کردن تشویق میکند. معماری این فضا با حفظ درختان قدیمی و ایجاد حیاطهای باز، طبیعت را به بخشی جداییناپذیر از فرایند یادگیری تبدیل کرده است. دیوارهای شیشهای، کلاسهای درس را به حیاط متصل کردهاند و با ایجاد فضایی روشن و یکپارچه، مرز بین داخل و خارج را از بین میبرند. هدف از این ترکیب هوشمندانه، پرورش تخیل، رشد عاطفی کودکان و ایجاد ارتباطی عمیقتر با طبیعت و میراث فرهنگی است.
مدرسه ابتدایی شینشا در شنژن
طراحی خلاقانه مدرسه ابتدایی شینشا، طبیعت و بازی را در هم آمیخته است. این مدرسه که با هدف ارائه الگویی برای مدارس ابتدایی در مناطق پرتراکم شهری بنا شده، توانسته است مفهوم فضای آموزشی را متحول کند. زمینهای بازی موضوعی با طراحی ویژه همچون جنگل سبز و تپههای مثلثی، کودکان را به کاوش و تعامل با محیط زیست تشویق میکنند. طراحی مدرسه با اولویت قرار دادن فضاهای متناسب برای کودکان، به آنها امکان میدهد تا در محیطهای لمسی به تقویت کنجکاوی و مهارتهای حرکتی خود بپردازند.
زمینهای ورزشی و باغهای روی بام، فضاهای بدون استفاده را به محیطهایی چندمنظوره تبدیل کردهاند که همزمان فعالیت بدنی و آگاهی زیستمحیطی را ترویج میکنند. حیاطهای باز و بالکنها، مرز بین فضاهای یادگیری و طبیعت را از میان برداشتهاند و فرصتی در اختیار دانشآموزان قرار میدهند تا روزانه با فضای سبز در ارتباط باشند.
مدرسه شینشا با این رویکرد، فضایی خلاقانه و الهامبخش برای یادگیری و رشد کودکان فراهم کرده است و پیوند عمیقی بین آنها و دنیای طبیعی ایجاد میکند، همچنین بهمنظور ایجاد هماهنگی با بافت محلی، بهجای استفاده از حصار، یک سایبان ورودی با فضایی باز ایجاد کرده و مبلمانی در طول سایبان قرار داده شده است که فضایی برای استراحت والدین دانشآموزان و ساکنان جامعه فراهم میکند. این طراحی، تصویری از یک مدرسه آرمانی را به نمایش میگذارد که در آن کودکان با چهرههای شاد و خندان در حال بازی و یادگیری هستند.
اساس فلسفه طراحی این مدرسه بر این موضوع است که اگر کودکان روزانه فعالیتهای خوشحالکنندهای خارج از کلاس داشته باشند، تمرکز و اشتیاق آنها برای یادگیری در کلاس درس بهطور طبیعی افزایش خواهد یافت. طبق مقررات ساختمانی، حداقل ارتفاع لبه پنجرهها ۹۰ سانتیمتر است و دانشآموزان کلاس اول میتوانند هنگام نشستن روی صندلی، مناظر بیرونی را ببینند.
طراحی این مدرسه بهگونهای انجام شده است که در آینده میتواند برای اشتراکگذاری جامعه با تنظیمات مدیریتی گسترش پیدا کند. علاوه بر ورودی اصلی که به طبقه دوم منتهی میشود، یک ورودی منتهی به طبقه اول طراحی شده است که بهطور مستقیم به کتابخانه، سالن غذاخوری، سالن چندمنظوره، استخر سرپوشیده و سالن ورزشی دسترسی دارد بدون اینکه با مسیر کلاسهای درس تداخل داشته باشد؛ به این ترتیب امکان اشتراکگذاری این فضا با جامعه در روزهای تعطیلات فراهم میشود.
مرکز اجتماعی کودکان در پکن
مرکز اجتماعی کودکان پکن در یک مجموعه انبار غلات مربوط به دهه ۱۹۷۰ ایجاد شده و آن مکان بدون استفاده را به فضایی پویا برای بازی کودکان در فضای باز تبدیل کرده است. فضای بازی این مرکز با ترکیب معماری و منظر، بازی و فعالیتهای تفریحی را در محیطی پویا و حسی بازتعریف میکند که کاوشهای بدون ساختار را تشویق میکند. تپهها، تونلها و تراسها از اشکال طبیعی الگو گرفتهاند و فرصتهایی را برای کودکان فراهم میکنند تا تعادل، آگاهی از بدن و تخیل خود را آزمایش کنند. این طراحی فضاهای بازی چند طبقه از جمله پشتبامها، مناطق زیرزمینی و مناطق بازی سرپوشیده را یکپارچه میکند و تجربهای شبیه به یک چشمانداز ایجاد میکند که در آن هر گوشه مکانی برای یک کشف جدید است.
طراحی این فضای بازی شامل سه عنصر اصلی است: تونلها با ایجاد گوشههای کوچک و راههای ارتباطی مختلف، کودکان را در شناخت بهتر راهنمایی میکند، بام مرکز که امکان دیدن کل فضا و فرصت انتخاب مسیرهای جدید و غیرمعمول را فراهم میکند و تپهای که با سطوح شیبدار و پستی و بلندیها، حس تعادل و قدرت تصمیمگیری را در کودکان تقویت میکند. وجود عناصر لمسی کودکان را در بازی فیزیکی و شناختی درگیر میکند و به آنها اجازه میدهد تا با خطرات روبهرو شوند و تواناییهای خود را به چالش بکشند.
دبیرستان زبانهای خارجی چینگکوآن در شنژن
دبیرستان زبانهای خارجی چینگکوآن با استفاده از مفهوم باغ دره، یک محوطه طبقهبندی شده و با رویکرد منظرهمحور ایجاد کرده است که دانشآموزان میتوانند به کاوش در طبیعت و تحرک مشغول باشند. باغهای روی پشتبام و مناطق بازی، فضای سبز را در طراحی مدرسه ادغام و اتصالات یکپارچهای بین فضاهای یادگیری ساختاریافته و فضای باز ایجاد میکنند.
زمینهای ورزشی مرتفع و سکوهای دیدبانی، دانشآموزان را تشویق به فعالیت بدنی میکنند و همزمان فرصتی برای تفکر و و کاوش فراهم میکنند. باغ دره مرکزی نیز بهعنوان قلب تپنده محوطه عمل میکند و نمادی از آرامش و پناهگاهی در برابر هیاهوی شهر است. این فضای سبز، فشار بصری و فیزیکی ناشی از تراکم شهری را کاهش میدهد و با تلفیق هوشمندانه طبیعت در جایجای مدرسه، فضایی جامع و پویا برای رشد، کشف و ارتباط با محیط زیست ایجاد میکند. طراحی نوآورانه این دبیرستان، با بهینهسازی فضا و ایجاد محوطههای فعالیت در محیطی متراکم، به همراه باغدرهای که با طبیعت یکپارچه شده است، بهطور نامحسوس تخیل و خلاقیت کودکان را تحریک میکند.