رئیس دفتر رهبر انقلاب: بیشترین سفارش «آقا» به مسئولین، رسیدگی به مردم است
غم و غصه برای مردم، ایشان را پیر کرده / فرزندان «آقا»، «همگی مستاجرند» و اجاره میپردازند
مجله پاسدار اسلام نوشت، آیتالله محمدی گلپایگانی میگوید: غصه و اندوه حضرت آقا برای مردم، آقا را پیر کرده است. چه در دولتهای قبلی و چه حالا مسئولین درجه یک که میآیند خدمت ایشان سراغ ندارم که در جلسهای سفارش مردم و معیشت مردم را نکرده باشند. مهمترین دغدغه ایشان رسیدگی به مردم، بالاخص نیازمندان و افراد آسیبپذیر است.
در گفتوگویی با آیتالله محمدی گلپایگانی که از زمان آغاز زعامت حضرت آیتالله العظمی خامنهای، مسئولیت دفتر معظمله را بر عهده داشتهاند و طبعاً در طول این سالها بهعنوان یکی از نزدیکترین افراد به رهبر معظم انقلاب، دریافتها و مشاهدات عینی بسیاری از سیره و منش حضرت آقا را از ایشان پرسیدهاند. آیتالله محمدی گلپایگانی البته خیلی اهل مصاحبه نیستند و همانند مراد خود در بیان برخی امور احتیاط میکنند و با اشارتی میگذرند.
بخش هایی از صحبتهای آیتالله محمدی گلپایگانی در پی می آید:
*دنیاگریزی از مهمترین خصوصیات ایشان است. دنیا با همه جاذبههایش که میبینیم بعضیها دارند برایش چه میکنند، دراختیار آقاست، اما ایشان مطلقاً و ابداً و به هیچوجه به دنیا دلبستگی ندارند. من این را شهادت میدهم. شما آن منظره را دیدید که وقتی خانواده شهیدی آمدند و آقا این شعر را خواندند: «ما مدعیان صف اول بودیم/ از آخر مجلس شهدا را چیدند» بغض آقا شکست و زدند زیر گریه و دیگر نتوانستند حال عادی خود را حفظ کنند. چیزی که من دیدهام، ایشان دنیا را پس میزنند!
* ویژگی بارز دیگر، سعه صدر حضرت آقاست. در موارد متعدد دیدهام که جفاها و بیمهریهای افراد را با سعهصدر و گذشت، مهربانانه پاسخ گفتند. اما نکته مهمتر و جالبتر اینکه ایشان وقتی به رهبری انتخاب شدند من خودم از ایشان شنیدم که گفتند: من از هرآنچه از گذشتهها بود گذشتم؛ همه را از ذهن خود پاک کردم. هر کسی هر جفایی در حق من کرده، از او گذشتم. ایشان حتی بعضاً به دیدن کسانی رفتند که خیلی در حق ایشان جفا کرده بودند و حتی بعضی از آنها را دعوت به کار و مسئولیت هم کردند.
* تنها دارایی ایشان یک خانه در پایین شهر است که پس از اینکه از مشهد به تهران آمدند، آن را تهیه کردند. این خانه هنوز هست. منزل پدریشان در مشهد را هم حسینیه کرده اند. مرحوم آقای شمقدری آنجا را اداره میکرد که در اثر کرونا از دنیا رفت. حالا آقازادهاش در ماههای محرم، صفر و رمضان در آنجا مراسم برگزار میکند. آقا از مال دنیا چیز دیگری ندارند، چون تعلق خاطری به مال دنیا ندارد.
* بیشترین سفارش ایشان به مسئولین در بخشهای مختلف نظام و نهادهای ذیربط در زمینه رسیدگی به مردم و رفع گرفتاریها و معیشت و اشتغال مردم است. در کمتر جلسهای هست که ایشان راجع به گرانیها حرفی نزنند و سفارش وضعیت مردم را نکنند.
ثانیاً همانطور که قبلاً در مورد هدایا و نذوراتی که مقلدین و علاقهمندان به حضرتآقا تقدیم میکنند، از حداقل آن در زندگی شخصی خود استفاده میکنند و بقیه را از طریق افراد و مجاری مورد اعتماد، به حاشیه شهرها و مناطق محروم به در خانه افراد میفرستند و بعضاً گرههای بزرگی از زندگی آنها را باز میکنند؛ اما دریافتکنندگان اصلاً نمیدانند از طرف چه کسی و از کجا به آنها کمک شده است. اما غصه و اندوه حضرت آقا برای مردم فراتر از اینهاست و همین غصه آقا را پیر کرده است. چه در دولتهای قبلی و چه حالا مسئولین درجه یک که میآیند خدمت ایشان سراغ ندارم که سفارش مردم و معیشت مردم را نکرده باشند. مهمترین دغدغه ایشان رسیدگی به مردم، بالاخص نیازمندان و افراد آسیبپذیر است.
* لطف و اعتماد حضرت آقا، به خودی خود توسعه پیدا کرد و نهایتاً منجر به این شد که پسر من داماد ایشان شود. من نامه کوتاهی خدمت ایشان نوشتم که پسر من چنین خصوصیاتی دارد. اگر افتخار بدهید این پیوند انجام بشود. ایشان قبول کردند. البته برای قبول، مراحلی طی شد. من عرض کردم که تحقیق کنید. تا بالاخره توسط آقازادهشان، حاج آقا مصطفی«حفظهالله»، آقا به من پیغام دادند که قبول کردهاند. بعد صحبت مهریه شد که این نکته درس مهمی است. خدمت ایشان عرض کردم: «آقا! این قلم و این کاغذ. هرچه مرقوم بفرمائید، پذیرا هستم.» ایشان فرمودند: «یعنی میگوئید آنچه را که به دیگران توصیه میکنم، خودم رعایت نکنم؟ هرگز! همان بیشتر نبودن مهریه از ۱۴ سکه که به بقیه توصیه میکنم، برای ایشان هم همان است.» این درس مهمی از صداقت ایشان بود. برنامههایمان را هم خیلی ساده برگزار کردیم.