این قهرمانان، نمی‌بینند

این قهرمانان، نمی‌بینند

دنیایی که آدمهایش چشم بسته و تنها با یک عصا مسیر زندگی‌شان را طی می‌کنند، آدم‌هایی که یک عمر به ندیدن عادت کرده‌اند و جای چشم‌های‌شان، دل‌شان روشن شده و حالا روشندل خطاب‌شان می‌کنند.

۲۳ مهرماه مصادف با ۱۵ اکتبر روز جهانی عصای سفید است؛ روز جهانی نابینایان صرفاً مختص افراد نابینا نیست؛ امروز بهانه‌ای است که به جامعه نشان دهیم نابینایان هم می‌توانند مانند افراد عادی و بینا نقش فعال و مؤثری در اجتماع داشته باشند.

حمزه زهیری، معلم نابینای مادرزادی و دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی و ساکن اهواز است. به گفته او نابینایی موجب خانه‌نشینی‌اش نشده و سعی کرده موفقیت‌ها را یکی پس از دیگری کسب کند.

او در مورد چگونگی گذراندن پله‌های موفقیت با وجود نابینایی می گوید.

زهیری ۳۱ سال سن دارد، متاهل و پدر یک پسر دو سال و نیمه است. وی می‌گوید: با وجود اینکه مادرم سواد آکادمیک نداشت اما بسیار برای پیشرفت من تلاش کرد و در کلاس پنجم، من را وارد دنیای ورزش کرد. در مدرسه شبانه‌روزی در تهران تحصیل کردم و همزمان به تیم ملی جوانان و امید گلبال راه پیدا کردم  و مقام‌های بین‌المللی کسب کردم.

او بیان می‌کند: نابینایی هیچ وقت موجب نشد احساس کمبود کنم. کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات عربی را در دانشگاه شهید چمران اهواز خواندم. امسال هم در حال تحصیل در مقطع دکتری در دانشگاه آزاد آبادان هستم. در آزمون استخدامی آموزش و پرورش هم قبول شده‌ام و اکنون معلم هستم.

لبخند مادری که دید نشد اما ...

این روشندل اهوازی می‌گوید: برخی می‌گفتند یک نابینا برای چه درس می‌خواند؟ اما من به حرف این افراد اهمتی ندادم. درست است که لبخند مادرم را نمی‌دیدم اما وقتی درس می‌خواندم لبخند و خوشحالی مادرم را احساس می‌کردم. من هیچ وقت عاشق درس خواندن نبودم و تنها برای خوشحالی و سربلندی پدر و مادرم درس خواندم تا هیچ وقت نگران آینده‌ام نباشند و خیال‌شان بابت آینده‌ام راحت باشد. البته همیشه لطف خدا شامل حالم شده است.

وی با بیان اینکه مشوق اصلی‌اش مادرش بوده است، ادامه می‌دهد: نابینایی مانعی برای پیشرفت من نشد بنابراین این گفته که "معلولیت محدوود نیست" واقعیت دارد؛ تنها به دلیل نداشتن امکانات برای نابینایان، موانع و مشکلاتی سر راه ما ایجاد شده است.

شهرِ معلول

او در مورد مشکلات نابینایان برای تردد از شهر می‌گوید: شهر اهواز برای نابینایان مناسب‌سازی نشده و مشکلاتی برای نابینایان ایجاد کرده است. عقیده من این است که این فرد نیست که معلول است بلکه شهر معلول است یعنی اگر شهر مناسب‌سازی شود فرد نابنیا با فرد عادی تفاوتی ندارد و نیازی به کمک کسی ندارد. امیدوارم روزی برسد که نابینایان بدون مشکل کارهای خود در بیرون از منزل را انجام هند.

وی در خصوص مشکل اشتغال نابینایان نیز بیان می‌کند: بسیاری از نابینایان وارد دنیای ورزش می‌شوند و به نظر می‌رسد در این حیطه بهتر می‌توانند آینده‌شان را بسازند. از مسئولان خوزستان به ویژه مسئولان حوزه ورزش که قلم بُرایی دارند و می‌توانند برای نابینایان معجزه کنند، می‌خواهیم ما را ببینند، هر چند ما آن‌ها را نمی‌بینیم. بعد از خدا، امید نابینایان به مسئولان است.

نابینایان زود فراموش می‌شوند

او می‌گوید: بسیاری از مسئولان تنها در روز ۲۳ مهرماه نابینایان را یاد می‌کنند و بعد آن‌ها را فراموش می‌کنند. من طرح‌های ویژه‌ای برای اشتغال‌زایی نابینایان دارم اگر مسئولان تمایل داشته باشند خوشحال می‌شوم این تجارب را در اختیار آن‌ها قرار بدهم.

کنار آمدن با نابینایی

محمد حیدری نیز به صورت مادرزادی نابینا بوده و حالا ۳۸ سال سن دارد. او در سال ۹۰ ازدواج کرده و حالا پدر سه فرزند است اما بیکار.

وی در مورد وضعیت زندگی‌اش می‌گوید: از بدو تولد نابینا بودم و هیچ وقت روشنایی و رنگ‌ها را ندیده‌ام. در واقع با نابینایی‌ام کنار آمدم و مشکلی نداشتم اما در دوران کودکی خیلی دوست داشتم با دیگر بچه‌ها بازی کنم ولی چون جایی را نمی‌دیدم، در زمان بازی بر زمین می‌افتادم یا نمی‌توانستم با آن‌ها بازی کنم و خیلی ناراحت می‌شدم.

او که تا مقطع دیپلم درس خوانده است، در مورد دوران تحصیلش در مدرسه می‌گوید: در دوران بزرگسالی بیشتر با نابینایی‌ام کنار آمدم و این مساله هیچ تاثیری در زندگی‌ام نداشت و عادی بود. تا سوم راهنمایی در مدرسه استثنائی درس خواندم اما مقطع دبیرستان را در مدارس عادی گذراندم که به دلیل شلوغی مدرسه و بازیگوشی‌های بچه‌ها، کمی درس خواندن مشکل بود.

وی بیان می‌کند: حالا هم که بزرگ شده‌ایم و باید خودمان کارهای‌مان را انجام دهیم فضاسازی شهر برای تردد نابینایان مناسب نیست. یک فرد نابینا چراغ قرمز را نمی‌بیند و نمی‌داند کی چراغ قرمز شده است. در کشورهای دیگر، نابینایان دکمه‌ای که در محدوده‌ای که چراغ قرمز وجود دارد را فشار می‌دهند و چراغ قرمز می‌شود تا تردد کنند اما اینجا هیچ امکاناتی برای نابینایان نداریم و حتما باید از دیگران کمک کنیم.

بزرگترین مشکل، اشتغال

وی ادامه می‌دهد: از کودکی به فوتبال علاقه داشتم و این رشته را ادامه دادم. در سال ۸۶ عضو تیم ملی نابیناییان شدم و حدود ۱۲ سال در تیم ملی کار کردم. قهرمانی المپیک، آسیا و کسب حدود ۱۵ قهرمانی در مسابقات داخل کشور را کسب کرده‌ام اما با این وجود تاکنون مسئولان برای اشتغال من کمکی نکرده‌اند.

حیدری بیان می‌کند: از وقتی کرونا شیوع پیدا کرد در تیم ملی شرکت نکرده‌ام و تنها در تیم‌های باشگاهی توپ می‌زنم اما بازی در تیم‌های باشگاهی درآمد خوبی ندارد.

وی ادامه می‌دهد: تنها درآمد من از طریق ورزش است و در هیات فوتبال نابیانایان خوزستان بهترین مقام‌ها را کسب کرده‌ام اما با وجود اینکه بارها مسئولان قول استخدام داده‌اند زیر حرف‌شان زده‌اند و هیچ کاری برای ما نکردند.

او بزرگترین مشکلش را اشتغال عنوان می‌کند و می‌گوید: امیدوارم مسئولان صدای ما را بشنوند فکری برای وضعیت اشتغال‌مان کنند.