اولین پروژههای موفق آیندهنگر شهرها چه بود؟
تجهیز خیابانها به چراغهای الایدی، غلبه بر خشکسالی در لسآنجلس، موزهای برای نمایش گذشته و حال در شانگهای، تلهکابینها و کتابخانه-پارکهای مدلین و ترویج دوچرخهسواری در آیندهوون، از بهترین پروژههای شهرهای آینده بهشمار میروند که در گذشته اجرا شده و امروز به بهرهبرداری رسیدهاند.
شهرهای اولیه بهصورت تصادفی و بر حسب نیازها شکل گرفته و رشد میکردند. این شهرها شامل ایجاد محیطی برای دفاع روی یک تپه یا جزیره، جایی در نزدیکی یک منبع قابل استخراج یا محلی در تلاقی دو مسیر حملونقل بود. به مرور افرادی که در قلعه، معدن، بندر یا انبار کار میکردند نیاز به مکانهایی برای غذا خوردن، خوابیدن، عبادت و زندگی در کنار خانوادههای خود پیدا کردند. به این ترتیب زیرساختهایی برای آب و فاضلاب، برق و گاز، همچنین جادههایی برای تردد و سایر بخشهای مورد نیاز در میان شلوغیهای جمعیت رو به رشد هر شهر ایجاد شد و بشر شروع به بداههپردازی در شبکههای گسترده کرد.
آغاز شکلگیری شهرها
در میان شهرهای تصادفی که بهاجبار شکل گرفتند، استثنائاتی برنامهریزیشده همچون اسکندریه، شهرهای استعماری رومی، مناطق خاصی در شهرهای بزرگ چین و مواردی از این قبیل نیز یافت میشود که در بیشتر موارد شامل لایهبندیهای جدید روی بخشهای قدیمی بود. با این حال در حدود دهه دوم قرن بیستم، همهچیز تغییر کرد و شهرها در قالبهای امروزی بهطور عمده شروع به شکلگیری و رشد کردند.
با شروع قوانین منطقهبندی شهری نیویورک در ۱۹۱۶، توسعههای شهری تحت نظر کمیسیون انجام گرفت و قوانین و مقرراتی برای شکل شهرها تعیین و به سایر نقاط دیکته شد. تصمیمات عملکردی این کمیسیونهای شهرسازی تعیینکننده نتایج زیباییشناختی بودند که البته همیشه بهترین تصمیمات به حساب نمیآمدند.
شکلگیری پروژههای شهرهای آینده
کمتر یا بیشتر از یک قرن پس از اینکه انسانها بهطور کلی ذهن خود را به سمت طراحی شهرها متمرکز کردند، همهچیز رو به بهبود رفت. مواد پایدار، فناوریهای پیشرفته، شبکههای هوشمند، حسگرهای توسعهیافته، علوم جدید و دادههای بهتر همگی به معماران، طراحان و برنامهریزان شهری اجازه دادند هوشمندتر و دقیقتر کار کنند. این موارد باعث شد شهرها از نظر محیطی سالمتر، سرگرمکنندهتر و زیباتر شوند. روند این اتفاقات دقیقاً بهموقع بود، زیرا امروزه تعداد بیشتری از انسانها در شهرها زندگی میکنند و انتظار میرود این تعداد هر روز بیشتر از قبل شود.
شهرها به این ترتیب از چندین سال پیش شروع به توسعه پروژههایی برای آینده کردند که از جزئیات یک چراغ خیابانی جدید تا شهری هوشمند و از موزههای استادانه تا زیرساختهای مناسب برای دوچرخهسواری و پیادهروی را در بر میگیرد و شامل اجرای الگوریتمهایی میشود که همه ساکنان ملزم به اجرای آنها هستند.
پروژههای شهرهای آینده در صورت برنامهریزی و اجرای درست، از تصمیمگیریهای تصادفی برای ایجاد یک محیط زندگی فاصله گرفته و به محیطهای برنامهریزیشده دقیق تبدیل میشوند که هر بخش آن نشاندهنده تصمیمات بیشمار و محاسباتی دقیق است. طی دهه گذشته برنامهریزیهای بسیاری در این زمینه شکل گرفت که در ادامه با تعدادی از آنها آشنا میشویم.
تجهیز خیابانها به چراغهای الایدی
لسآنجلس ۴۵۰۰ مایل چراغهای خیابانی بخار سدیم نارنجی مایل به زرد خود را با دیودهای ساطعکننده رنگ مهتابی جایگزین کرد. به این ترتیب جادهها روشنتر به نظر میرسند. علاوه بر این هر لامپ کممصرف بهصورت بیسیم به دفتر روشنایی خیابان متصل میشود و به دفتر مرکزی وضعیت خاموش، روشن یا خراب بودن چراغها را اطلاع میدهد. امروزه خیابانهای این شهر به چراغهایی مجهز شده است که نور آنها در پاسخ به آنچه در اطرافشان میگذرد تغییر میکنند، در حالی که شهرهای دیگر در سراسر جهان از الایدیها برای صرفهجویی در هزینهها، اضافه کردن رنگ و مواردی از این قبیل استفاده میکنند، لسآنجلس شبکهای ساخته است که فراتر از روشن کردن خیابان، بهصورت کاربردی عمل میکند.
غلبه بر خشکسالی در لسآنجلس
ایجاد درختان نخل در امتداد بلوار هالیوود لسآنجلس ممکن است نمادین باشند، اما این درختان بومی این شهر نیستند و در حالی که کالیفرنیا با خشکسالی مواجه شد، معماران منظر به جایگزینی گیاهان وارداتی و چمنهای نیازمند آبیاری زیاد با گیاهان بومی و مقاوم در برابر خشکسالی روی آوردند. این ظاهر جدید با ایجاد تغییر در ساختارها انجام گرفت. به این ترتیب سرسبزیها جای خود را به گرانیت یا مالچ تجزیه شده دادند و مسیرهای صخرهای، گلدانها و پلها تنوع بصری به منظرهای با چمنهای کمتر افزوده شد.
پس از آن ساکولنتها جایگزین گیاهان نیازمند آب شده و گیاهان معماری مانند آگاو دمروباهی پررنگ و نوکتیز یا اکیوریای مارپیچی در ردیفهای سازمانیافته در سطح شهر قرار گرفتند. گیاهان بومی پوفی نرم و رنگارنگ نیز به تمام این سنگها و دستهها اضافه شدند که نوع جدیدی از سرسبزی را برای لسآنجلس به ارمغان آوردند.
موزهای برای نمایش گذشته و حال در شانگهای
شانگهای طی سالهای گذشته در حال تجربه رشد انفجاری بوده و در رتبهبندی آسمانخراشهای سربهفلککشیده جایگاههای برتر را به خود اختصاص داده است. در کنار این ویژگی موزه جدید تاریخ طبیعی شانگهای واقع در ساختمانی در پارک نزدیک به منطقه مالی پودونگ وجود دارد که بهصورت مارپیچی به سمت زمین ساخته شده است. حیاط مرکزی این موزه با الهام از باغهای آبی سوژو یادآور ارزشی است که فرهنگ باستانی چین برای زیبایی طبیعی قائل بود. در اطراف آن نیز یک دیوار شیشهای لانه زنبوری وجود دارد که ساختار سلولی گیاهان را تداعی و فضای داخلی را با نور خورشید پر میکند.
شکل ساختمان این موزه از پوسته ناتیلوس (موجود دریایی در رده سرپایان) الهام گرفته شده و هدف آن مدیریت ازدحام جمعیت بوده است، چراکه موزههای چین اغلب پرازدحام هستند و رمپهای رو به پایین این موزه جمعیت را در یک تور زمانی از زندگی روی زمین به اعمال آن هدایت میکنند. بازدیدکنندگان در راه با حدود ۱۱ هزار نمونه از جمله اسکلتهای دایناسور مامنچیزاروس و جانورانی روبهرو میشوند که زمانی در تالابهای ناپدیدشده شانگهای رشد میکرد.
موزه شانگهای از گذشته تاکنون فناوریهای آیندهنگر زیادی مانند آبوهوای سبز و سیستمهای آبی را نیز بهنمایش گذاشته است که استخر در حیاط برای کمک به خنک شدن ساختمانها محسوب میشود. این موزه کاملاً مدرن است و در عین نمایش آیندهپژوهی پرشور شانگهای به ساکنان آن یادآوری میکند که حیات بشر از کجا آغاز شده است.
تلهکابینها وکتابخانه-پارکهای مدلین
مدلین در درهای در ارتفاعات آند قرار دارد و بسیاری از فقیرترین ساکنان شهر در کمونهایی زندگی میکنند که روی شیبهای تند ساخته شده است. در طول دهه ۹۰ کنترل خیابانهای باریک این شهر در اختیار باندهای مواد مخدر و مبارزان چریکی قرار داشت. زمانیکه خشونتها کاهش یافت و مردم شروع به بیرون رفتن کردند، با چالش دیگری روبهرو شدند، اینکه تردد در شهر واقعاً سخت است.
شهردار وقت مدلین برای پیوند دادن این شهر مجزا به هم از تلهکابین بهره برد تا مردم به جای عبور از مسیرهای سخت برای حرکت به سمت پایین تپههای خطرناک، سوار یک تلهکابین شده و به ایستگاه مترو بروند. اولین خط تلهکابین مدلین در ۲۰۰۴ افتتاح شد و خیلی زود توسعه پیدا کرد.
تلهکابین مدلین در واقع به فقرا خدمت و آنها را به شهر مرتبط میکند. این فناوری به آنها امکان دسترسی به مشاغل و فرصتهای دیگر را میدهد. آغاز استفاده همگانی از تلهکابینها در مدلین در اصل سرمایهگذاری روی سرنوشت شهر بود و یک دهه از نوآورانهترین برنامهریزیهای شهری در جهان را منعکس کرد.
تلهکابینها موفق شدند فقیرترین محله مدلین را به دیگر نقاط شهر متصل کنند، اما این پیشرفت برای مدیر پروژههای شهری آن در فاصله سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ کافی نبود. وی معماران شهری را به مقابله با بعضی از چالشبرانگیزترین مشکلات شهری مدلین دعوت کرد و سلاح مخفی او در این مبارزه طراحی زیبا بود. تلاشهای این فرد برای ثروتمندان نبود و بر همان مناطق کمدرآمدی تمرکز داشت که تلهکابینها در آن قرار داده شدند.
وی معتقد بود که یک ساختمان خوب، یک فضای درست طراحیشده، یک سیستم حملونقل عمومی باکیفیت، یک رویداد فرهنگی مناسب و مواردی از این قبیل همه در سطح روانشناختی عمل میکنند تا این احساس را ایجاد کنند که یک فرد در یک شهر حضور دارد. این فلسفه به طراحی پنج کتابخانه در سرتاسر مدلین منجر شد که همه با فضای سبز زیبا احاطه شده است.
کتابخانه-پارکهای مدلین از نخستین فضاهای عمومی امنی بودند که بسیاری از محلههای این شهر و حتی جهان تا به آن لحظه به خود میدیدند و ساخت آنها در دوران بعدی مدیریت شهری نیز توسط دیگر مدیران ادامه پیدا کرد. مدیر پروژههای شهری مدلین تنها به ساخت تلهکابین و کتابخانه در پارکها اتکا نکرد و با کاشت درخت و بازسازی مدارس ویرانشده سعی در ایجاد یک زندگی بهتر داشت. مبارزه با گرافیتی توسط فعالان اجتماعی نیز بخش مهمی از تحول مدلین بوده است، این گروهها همچنین شروع به ایجاد باغهای اجتماعی کردند.
ترویج دوچرخهسواری در آیندهوون
آیندهوون زمانی یک شهر راکد بود، اما در ۱۸۹۱ خانوادهای به آنجا نقل مکان و شروع به ساختن لامپها کرد. این شهر پس از آن به یک مرکز تحقیقاتی و فناوری پرجنبوجوش تبدیل شد که بسیاری از کارگران از حومههای وسیع به آنجا تردد میکردند. این امر باعث شد تقاطعهای شلوغی داشته باشد که بههیچوجه مناسب دوچرخهسواری نبود. بنابراین بهعنوان بخشی از یک شبکه برنامهریزیشده از جادههای اختصاصی دوچرخهسواری، آیندهوون به جستوجوی راهی برای تردد امن دوچرخهسواران پرداخت و نتیجه آن هوونرینگ هشت میلیون دلاری بود که در سال ۲۰۱۲ تکمیل شد که یک زیرساخت دوچرخهسواری نادر شامل یک نوار سبز در کنار ماشینهای پارک شده یا یک نماد دوچرخه نقاشیشده روی مسیرهای اتوبوس است.
آیندهوون همچنین عرشه فولادی هزار تنی ساخت که توسط ۲۴ کابل نوری از یک تیرک فضایی بلند آویزان شده بود و مسیر را با نورهای الایدی روشن میکرد. شهر حتی بستر جاده را پایین آورد تا رمپهایی با شیب مناسب ایجاد کند. هوونرینگ امروزه برای هزاران مسافری که هر روز رکاب میزنند تا به بیرون از آیندهوون تردد کنند، بسیار کاربردی است.