نگاهی به فینالیست مسابقه مرکز فرهنگی تارتو
کانسپت و توضیحات به بیان معمار طرح – ساختمان مرکز فرهنگی تارتو، اگر بتوان اینطور نامیدش، مجموعه ای از حیاط ها است. حیاط های سبز در ارتفاعات گوناگون میان این پارک طبقاتی عملکردها در حول حیاط ها جسمیت پیدا کرده و در دیوارها گیر کرده اند. در واقع، این تصویری از تاریخچه غنی سایت طراحی پروژه است. دیوارها سکانس های مختلف و لایه های متنوعی را در سایت به وجود می آورند. این پروژه با الهام از مرز گذشته دیوار شهر، یک شرایط ارزش گذاری برای درون و بیرون پروژه را رقم می زند. مسیر قدیمی شهری از بین رفته در سایت احیا می شود و بقایای قلعه باستانی شهر مثل یک سایت تاریخی در درون زمین شکل می گیرد.
موزه با این مسیر و موزه روباز قلعه در سمت شمالی سایت قرار می گیرد. کتابخانه در سمت غربی سایت، جایی که در جوار مسیر پیاده و بخش آرام تر سایت است، قرار می گیرد. از سوی دیگر، در جنوب و شرق سایت، جایی که با خیابان اصلی شهر و محل گردهمایی های شهری برخورداریم، مرکز فرهنگی واقامتگاه های هنری قرار دارد. در این میان حیاط ها نقش جدا کننده و وصل کننده را به طور همزمان ایفا می کنند. سقف ها امتداد پارک گذشته خواهند بود و در جاهایی تبدیل به منظرگاه شهری می شوند.
حرکت در سقف ها و عملکردها به طور سیال و به وسیله رمپ ها شکل می گیرند. کشف فضاها در میان لایه ها مهمترین رسالت استفاده کننده از فضا است. حوزه ها در عین جدایی از هم به همدیگر وصل می شوند. در آن سوی خیابان همین ادبیات ادامه پیدا می کند. درخت ها تا جای ممکن درون سایت حفظ می شوند و درختانی که در مسیر ساختمان قرار می گیرند به حیاط ها منتقل می شوند. حرکت ها به نرمی در سایت رخ می دهند. از سقف ها برای مزرعه خورشیدی و تامین انرژی مورد نیاز ساختمان نیز استفاده می شوند. ساختمان در ارتفاع متغیر و به هر سمت در ارتفاع مجاز خود قرار می گیرد. مجموعه فرهنگی تارتو با نگاه به آنچه استونی در پی آن است؛ یعنی تکنولوژی و تغییرات اقلیمی در پی پاسخ هایی در تمام زمینه ها بوده است. این که این پارک از یک عرصه عمومی به یک بنای جدا افتاده از شهر تبدیل نشود و قابل تسخیر شدن باشد نیز از اهداف طراحی این ساختمان است. این جاست که جداره ها تجسد پیدا می کنند و پیشنهاد یک مرکز فرهنگی لایه لایه را در پارکی مطبق می دهند.
داستان تاریخ در میان جداره ها:
موضوع مسابقه مرکز فرهنگی تارتو اولین چیزی بود که برای هر معماری جاذبه دارد؛ اما چیزی که در لایه های بعدی و بعد از مطالعه تاریخ استونی و مدارک و مستندات ارائه شده توسط سفارش دهنده ارائه شد و مورد توجه قرارگرفت. تاریخ غنی سایت مورد نظر ما را مجذوب خود کرد و ما مشغول مطالعه تاریخ استونی و سایت شدیم. این که ماهیت مرزگونه این سایت با قرارگیری در مرز دژ شهری قدیمی آن، چگونه لایه از تضاد زندگی در مرز را در این پروژه فعال خواهد کرد. این جایگیری نسبت به شهر قدیم تارتو انگار در طول زمان بازتولید و تکرار می شود و این چرخه برای طراحی ما هم بسیار حائز اهمیت بود. در مرحله بعدی زیست تاریخی، ما به فضای خالی (Void) در سایت پرداختیم. فضای سبز که در سایت تعریف می شود یک Void حاشیه شهری را می سازد؛ کم کم این فضای سبز حاشیه ای با کمرنگ شدن دیوار مرزی شهری تبدیل به قطعه ای فعال در شهر جدید می شود و قطعه بندی جدیدی را در شهر ایجاد می کند. دیوار گم می شود و دو قطعه در شهر پدیدار می شوند. این بار فضای سبز در جابه جایی استراتژیک خود، Void را به شمال سایت حرکت می دهد و در قسمتی درجنوب سایت قطعه بندی از Mass/Void متشکل از ساختمان های شهر شکل می گیرد. دیوار با تبدیل شدن قطعه سبز شمال سایت به بازار کمرنگ ترهم می شود. بازار و قطعه شهری در یک سیر تکاملی تبدیل به یک الگوی جا افتاده در شهر می شوند و ساختار Mass/Void را باز تغییر می دهند و جایگاه، این بار با یک جنگ، دستخوش تغییر می شود؛ جنگ جهانی دوم سایت را تخریب و بازار را به خرابه ای تبدیل می کند. از آن پس اینجا تبدیل به یک پارک شهری یا همانSuper Void می شود. انگار برای زخمی که به شهر آمده، تنها فضای سبز شهری یک ساختن روان شناسه شهری است.
(پرده) قسمت آخر:
اینجا جایی است که پس از۷۵ سال این سایت در حال تبدیل شدن به یک Void+Mass خواهد بود و انگار پس از سکون و آرامشی در این سایت زمان آن رسیده که به عنوان یک Mass شهری به شهر بازگردد. این بازگشت به شهر به عنوان یک مرکز فرهنگی چگونه خواهد بود؟ این مهمترین سوالی است که در پرده آخر قبل از شروع فکرمان به آن رسیدیم.
)دیوار، مرز، سکانس(
در نتیجه ای که از ماهیت مرزگونه دیوار شهری قدیمی در قسمت شمال سایت و سکانس های تاریخی این قسمت از شهر گرفتیم، بازگشت این مفاهیم در امری آرام در شهر بود؛ انگار این ردپا انقدر قدرتمند است که نمی توان فراموش کرد یا حذفش کرد. انگار این بازگشت آرام ساختمان به شهر در امری اسپینوزایی، محکوم به انجام بود و ما تنها شکل این بازگشت Mass به شهر را طراحی خواهیم کرد. پس پروژه دریک امر کانسپچوال بازگشت همگی از Voidها و Massها را پیشنهاد می دهد.این احجام منفی و مثبت به کمک دیوارها به شهر برمی گردند. دیوار تمام آن چیزی است که خاطره جمعی این سایت برای ادامه حیات خود به آن نیاز دارد. دیوارها این سکانس ها واین احجام مثبت و منفی را ساماندهی می کنند و ردی از بدنه گذشته شهری را در خودبه جای می گذارند. ساختمان از قدرت مفهومی خود می کاهد و به دیوار بودن تغییر وضع می دهد. دیوارهایی که عملکرد ها روی آن freeze می شوند و ردی به جای می گذارند. پارک در مفهومی قدرتمند ساختمان را تسخیر می کند و در خود حل می کند.
مشخصات طرح:
• طراح: دفتر معماری طرح و پیشنهاد با همکاری معماران رکس
• تیم طراحی: مازیار گل طینتی، لیلا قلیزاده، سارا ذاکرنژاد، کیمیا قادریان، ثنا ثانی، مهلا احمدی کافشانی، فرانک خدایی
• مشاور انرژی: حامد مالکنده
• رده: کانسپت
• مساحت: ۲۰۰۰۰ مترمربع
• محل پروژه: استونی / تارتو
• سال: ۱۴۰۲
• جایزه:
فینالیست مسابقه مرکز فرهنگی تارتو | ۲۰۲۳