حاشیهنشینی، چالش کهنه؛ از حاشیه شهرها تا قلب نصفجهان
پدیده حاشیهنشینی دیگر فقط در حاشیه شهرها نفس نمیکشد؛ این بار تا عمق تاریخ رسیده است؛ در اصفهان، شهری که روزگاری خانههایش روایتگر شکوه فرهنگ ایرانی بود، اکنون نشانههای سکونت غیررسمی افرادی دیده میشود که در جستوجوی سرپناهی ارزان، به قلب تاریخ پناه آوردهاند.

پدیده حاشیهنشینی، سالهاست که به عنوان یکی از چالشهای پایدار توسعه شهری در ایران مطرح است؛ پدیدهای که در ابتدا به عنوان پیامد مستقیم رشد شتابان شهرنشینی، مهاجرتهای بیرویه و نابرابریهای اقتصادی شناخته میشد، اما امروز با چهرهای تازه و پیچیدهتر در حال گسترش است. دیگر نمیتوان حاشیهنشینی را صرفاً به سکونتگاههای غیررسمی در حاشیه فیزیکی شهرها محدود دانست، زیرا در بسیاری از کلانشهرهای کشور، این معضل به تدریج در حال نفوذ به لایههای درونیتر شهر و حتی بافتهای تاریخی و مرکزی است؛ جایی که روزگاری نماد هویت، فرهنگ و حیات شهری بود.
در شهرهایی چون مشهد، کرمان، تبریز و شیراز، مناطق پیرامون مراکز تاریخی و مذهبی شاهد شکلگیری نوعی از «حاشیهنشینی درونشهری» هستند که در آن، خانههای قدیمی و فرسوده به دلیل فقدان نگهداری، محدودیتهای قانونی در مرمت و نبود خدمات شهری کافی، از ساکنان اصلی خالی شده و به تدریج در اختیار اقشار کمدرآمد و مهاجران تازهوارد قرار گرفتهاند. این روند، نهتنها ساختار اجتماعی محلات قدیمی را دگرگون کرده، بلکه زمینهساز بروز آسیبهای فرهنگی و اقتصادی در مناطقی شده است که در گذشته قلب تپنده شهر محسوب میشدند.
در این میان، اصفهان به عنوان یکی از کهنترین و فرهنگیترین شهرهای ایران، نمونهای بارز از این تحول آرام اما نگرانکننده است. شهری که با معماری بینظیر، کوچههای آجری، میدانهای تاریخی و محلاتی زنده چون دردشت، جویباره، عبدالرزاق، جلفا و احمدآباد، قرنها مرکز تعامل اجتماعی و فرهنگی ایرانیان بوده است، امروز با پدیدهای مواجه است که مرز میان بافت تاریخی و حاشیهنشینی را در هم شکسته است.
فرسودگی زیرساختها، دشواری دریافت مجوزهای بازسازی، هزینههای سنگین مرمت و ضعف خدمات شهری، موجب شده بسیاری از ساکنان بومی و قدیمی این محلات، خانههای خود را ترک کنند. در نتیجه، این فضاهای ارزشمند به مأمن اقشاری تبدیل شده که به دنبال سرپناهی ارزان در دل شهر هستند. خانههای تاریخی، که زمانی جلوهگاه اصالت و شکوه زندگی اصفهانی بودند، اکنون اغلب به سکونتگاههای موقت و کمدوام بدل شدهاند؛ فضاهایی که در نبود نظارت و نگهداری، هر روز بیشتر در معرض تخریب و فرسایش قرار میگیرند.
این روند، ابعادی فراتر از مسئله کالبدی دارد. ورود جمعیتهای غیر بومی و ناپایدار، موجب گسست اجتماعی، کاهش حس تعلق مکانی و افت کیفیت زیست در بافت تاریخی شده است. محلاتی که روزگاری محل برگزاری آیینها، تعاملات همسایگی و زندگی اجتماعی غنی بودند، اکنون با نوعی خلأ فرهنگی مواجهاند. به تعبیر کارشناسان، این وضعیت نوعی «حاشیهنشینی فرهنگی» نیز به همراه دارد؛ زیرا با خروج ساکنان اصیل، بخشی از حافظه تاریخی و فرهنگی شهر نیز از میان میرود.
با این حال، مدیریت شهری اصفهان طی سالهای اخیر تلاش کرده تا با رویکردی نوین، مانع از ادامه این روند شود. طرح «ناحیه ویژه بافت تاریخی اصفهان» یکی از مهمترین اقدامات در این مسیر است؛ طرحی که با هدف تمرکز تصمیمگیریها، تسهیل فرآیندهای قانونی، جذب سرمایهگذاری و هماهنگی میان نهادهای مرتبط در حوزه مرمت و خدمات شهری طراحی شده است. این طرح میکوشد با پیوند دادن حفاظت از میراث تاریخی با توسعه پایدار شهری، زمینه بازگشت حیات اجتماعی و اقتصادی به بافت تاریخی را فراهم کند.
کارشناسان بر این باورند که موفقیت چنین طرحهایی، در گرو توجه همزمان به ابعاد کالبدی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بافت است. صرف مرمت فیزیکی بناها کافی نیست؛ باید با ایجاد فرصتهای شغلی محلی، آموزش مهارتهای شهری و بازگرداندن اعتماد ساکنان بومی، شرایطی فراهم شود تا این محلات دوباره به چرخه زندگی شهری بازگردند. اگر نگاه به بافت تاریخی تنها در قالب پروژهای عمرانی محدود شود، خطر آن وجود دارد که در پس ظاهر بازسازیشده، روح محله همچنان خاموش بماند.
اصفهان، این موزه زنده تاریخ ایران، امروز در بزنگاهی سرنوشتساز قرار دارد. آینده بافت تاریخی آن وابسته به این است که آیا شهر خواهد توانست میان «حفظ میراث گذشته» و «زندگی امروز» توازن برقرار کند یا نه. پدیده حاشیهنشینی در دل تاریخ، زنگ خطری است برای همه شهرهای ایران که میراث فرهنگی را نه در حاشیه، بلکه در متن زندگی شهروندان خود باید حفظ کنند.
ایجاد ناحیه ویژه بافت تاریخی اصفهان؛ گامی مهم برای احیای هویت اصیل شهر و بازگشت ساکنان بومی به مناطق تاریخی
رسول میرباقری، رئیس کمیسیون عمران، معماری، شهرسازی و بافت تاریخی شورای اسلامی شهر اصفهان با اشاره به اهمیت توجه به بافت تاریخی و هویتی اصفهان به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: وقتی خدمات شهری در برخی مناطق بافت تاریخی ضعیف میشود، طبیعی است که ساکنان اصلی احساس نارضایتی و ناامنی کرده و به تدریج از آن مناطق مهاجرت میکنند و در نتیجه، خانهها و محلات قدیمی توسط افراد غیر بومی و عمدتاً مهاجران اشغال میشود و این جایگزینی جمعیتی، آسیبهای اجتماعی و فرهنگی متعددی را به دنبال دارد.
وی میافزاید: وقتی ساکنان واقعی و اصیل بافت تاریخی از مناطق خود خارج میشوند، آرامش و حس تعلق به محله از بین میرود و در نتیجه بقیه مالکان و شهروندان نیز نسبت به زندگی در این مناطق بیمیل میشوند و این چرخه موجب خالی شدن تدریجی بافت از ساکنان بومی و کاهش پویایی فرهنگی و اجتماعی در قلب تاریخی شهر میشود.
میرباقری با تأکید بر جایگاه استراتژیک بافت تاریخی اصفهان در میان شهرهای جهان تصریح میکند: ما در مناطق تاریخی و کهن اصفهان، بهویژه در محدوده پیرامون مسجد جامع و محورهای تاریخی اطراف آن، نیازمند خدماتی باکیفیت و امکاناتی مناسب هستیم و این مناطق که در حقیقت نگین اصفهان محسوب میشوند و نقش مهمانخانه شهر برای گردشگران و توریستهای داخلی و خارجی دارند، باید از نظر نظافت، ایمنی، نورپردازی و سایر خدمات شهری نهتنها همسطح بلکه حتی بهتر از سایر نقاط شهر باشند و اگر میخواهیم گردشگری تاریخی در اصفهان رونق یابد، باید این فضاها را با استانداردهای جهانی تطبیق دهیم.
رئیس کمیسیون عمران، معماری، شهرسازی و بافت تاریخی شورای اسلامی شهر اصفهان ادامه میدهد: یکی از اقدامات مهم در این دوره مدیریت شهری، تشکیل ناحیه ویژه بافت تاریخی اصفهان است؛ نهادی که میتواند با تمرکز بر صیانت، مرمت و ارتقای کیفیت زندگی در بافتهای ارزشمند تاریخی، از نابودی و فرسایش تدریجی آنها جلوگیری کند و در برخی از شهرهای کشور، تشکیل شهرداریهای منطقه تاریخی موجب تحولات مثبت و افزایش نظارت مؤثر بر روند حفاظت و نوسازی بافت شده و امیدواریم در اصفهان نیز همین مسیر طی شود.
میرباقری اضافه میکند: در اصفهان بهدلیل گستردگی و پراکندگی نقاط تاریخی و نبود پیوستگی آنها، تاکنون ایجاد چنین ناحیهای عملی نشده بود، اما خوشبختانه با پیگیری اعضای شورای شهر، بهویژه کمیسیون شهرسازی، معماری و عمران، این ناحیه ویژه شکل گرفت و با حضور رئیس شورای شهر و شهردار اصفهان، آقای توپچی بهعنوان مدیر ناحیه ویژه بافت تاریخی منطقه ۳ اصفهان معرفی شد.
وی ابراز امیدواری میکند: با تقویت ناحیه ویژه بافت تاریخی، بتوانیم پهنهای پیوسته، منسجم و زیبا از بافت تاریخی اصفهان ایجاد کنیم؛ پهنهای که نهتنها میراث ارزشمند گذشتگان را به خوبی محافظت میکند، بلکه این سرمایههای فرهنگی و تاریخی را به سلامت و در شأن اصفهان به نسلهای آینده منتقل سازد.
میرباقری با بیان اینکه پایین بودن خدمات شهری، کمبود زیرساختها، گلوگاههای ترافیکی و وجود ویرانهها و آسیبهای اجتماعی موجب کاهش کیفیت زندگی در بافت تاریخی شده است، خاطرنشان میکند: این عوامل سبب خروج ساکنان واقعی و جایگزینی آنها با اتباع و مهاجران شده و در نهایت موجب از بین رفتن روح اصیل محلهها میشود که ما باید این روند را متوقف کنیم و با سیاستهای دقیق و حمایتهای ویژه، شرایطی فراهم آوریم تا شهروندان اصفهانی دوباره به محلههای تاریخی خود بازگردند و زندگی در این مناطق احیا شود.
بافتهای فرسوده، فرصت پنهان توسعه شهری و گردشگری اصفهان
سهیلا عباسیان، کارشناس ارشد نوسازی و بهسازی شهری با اشاره به اهمیت اقتصادی و کالبدی بافتهای فرسوده شهری به خبرنگار ایمنا میگوید: بافتهای فرسوده بخشی از پیکره شهرها هستند که ارزشهای کالبدی، عملکردی و اقتصادی آنها غیرقابل انکار است و به واسطه قابلیتها و توانهای بالقوه خود، میتوانند بهعنوان سرمایهای ارزشمند در اقتصاد شهری نقشآفرینی کنند.
وی میافزاید: این بافتها دو روی سکه است؛ روی نخست ظرفیتها و ارزشهای آنهاست و روی دیگر، نیمه تاریک و ناهنجاری که بیانگر چالشها، فرسودگیها و آسیبهای اجتماعی و محیطی است و این کالبد شهری با وجود قابلیتهای فراوان، در معرض تهدیدهای بنیادی قرار دارد و همین موضوع ضرورت توجه ویژه مدیران شهری را به همراه دارد.
عباسیان با تاکید بر لزوم توجه به احیاء، بازسازی و بهرهبرداری از اماکن تاریخی مستقر در این بافتها ادامه میدهد: امروزه مدیران شهری به حفظ و معرفی این اماکن اهتمام دارند تا از رهگذر توسعه گردشگری شهری، علاوه بر حفاظت از میراث تاریخی، منبع درآمدی پایدار برای شهر و ساکنان آن فراهم شود و در بسیاری از شهرهای تاریخی از جمله اصفهان، توسعه گردشگری منوط به احیاء و بهسازی بافتهای فرسوده است و این امر تنها در صورتی تحقق مییابد که نگاه کالبدی با نگاه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در هم تنیده شود.
کارشناس ارشد نوسازی و بهسازی شهری با بیان اینکه هدف اصلی اقدامات بهسازی و نوسازی بازگرداندن بافتهای فرسوده و تاریخی به چرخه زندگی شهری است، میافزاید: زنده ماندن این بافتها وابسته به حضور مردم، مشارکت ساکنان و جریانیافتن فعالیتهای روزمره در آنها است و اگر این بافتها از حیات اجتماعی تهی شوند، هرگونه مداخله کالبدی بیثمر خواهد بود.
عباسیان با اشاره به پژوهش خود در زمینه بافتهای فرسوده محلات تاریخی اصفهان میگوید: این تحقیق با رویکردی کاربردی و به روش توصیفی–تحلیلی انجام شده و هدف آن، شناسایی بافتهای فرسوده و بررسی نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدهای آنها با بهرهگیری از مدل تحلیلی SWOT است تا بتوان راهکارهایی مؤثر برای توسعه گردشگری شهری در محورهای تاریخی اصفهان ارائه داد.
وی ادامه میدهد: بافتهای تاریخی شهرها از طریق نقشآفرینی در سازمان فضایی شهر، نقشی محوری در شکلدهی هویت شهری دارند و همین ویژگی موجب شده است که امروزه رویکرد گردشگری شهری بهعنوان یکی از راهبردهای مهم برنامهریزی شهری در سطح جهانی مطرح شود و گردشگری در بافت تاریخی، نهتنها موجب رونق اقتصادی شهر میشود بلکه در بازتولید فرهنگی و اجتماعی فضاهای کهن نیز تأثیرگذار است.
عباسیان تصریح میکند: در کنار این فرصتها، یکی از مهمترین چالشهای مدیریت شهری، وجود گسترهای وسیع از بافتهای ناکارآمد و مسئلهدار است که در ابعاد مختلف کالبدی، عملکردی، زیستمحیطی و اجتماعی نمود یافتهاند و این بافتها گاه به دلیل تداخل با محدودههای تاریخی، روند نوسازی و بهسازی را با مشکلات مضاعف مواجه میکنند.
وی خاطرنشان میکند: بهسازی به معنای تقویت و توانبخشی همهجانبه محلههای هدف با کمترین مداخله است، در حالی که نوسازی فرایندی جامع و پویا برای بازگرداندن شرایط مطلوب زندگی شهری بر مبنای تعادلی نوین میان عملکرد، فضا و اجتماع محسوب میشود.
، کارشناس ارشد نوسازی و بهسازی شهری با اشاره به طبقهبندی بافتهای فرسوده میگوید: این بافتها به دو دسته کلی دارای ارزش و فاقد ارزش تقسیم میشوند و در رویکردهای نوین مرمتی، تمرکز بر حفظ میراث موجود در بافتهای دارای ارزش و تلفیق فرهنگ و اقتصاد برای احیای پایدار این مناطق است.
عباسیان یادآور میشود: رویکرد گردشگری شهری بهعنوان دستاوردی تازه در نظریات شهرسازی، در پی آن است که از طریق نوسازی بافتهای فرسوده، زمینه بازگشت حیات اجتماعی و فرهنگی به این مناطق فراهم شود و وجود بافتهای ناکارآمد گسترده در کلانشهرها از جمله اصفهان، چالش جدی مدیریت شهری است و مقابله با آن نیازمند برنامهریزی چندبعدی است.
وی با اشاره به سابقه اقدامات در اصفهان میگوید: در سالهای اخیر، موضوع بهسازی محلات تاریخی اصفهان با مشارکت شورای محلات و برخی سازمانهای استان مطرح شد، اگرچه حرکتهایی در این زمینه انجام گرفت، اما به دلیل فقدان شناخت کافی از مسائل و نیازهای ساکنان، این اقدامات به نتیجه مطلوب نرسید و حتی برخی از آنها مورد نقد کارشناسان مرمت و حفاظت میراث فرهنگی قرار گرفت.
عباسیان تأکید میکند: بسیاری از بافتهای تاریخی و فرسوده شهر اصفهان به دلیل کمبود خدمات شهری آسیبپذیر شده و ارزش مکانی خود را از دست دادهاند و در عین حال، وجود آثار تاریخی ارزشمند از دورههای گذشته، لزوم برنامهریزی اصولی را دوچندان کرده است و شهر اصفهان با قدمتی کهن و بافت قدیمی گستردهای به وسعت حدود پنجهزار و ۹۰۰ هکتار، مجموعهای از محلات تاریخی را در خود جای داده است که نیازمند نگاه جامع در حوزه بازآفرینی شهری هستند.
وی میافزاید: امروزه مدیران شهرهای تاریخی، از جمله اصفهان، به حفظ، احیا، باززندهسازی، بهرهبرداری و معرفی اماکن تاریخی که غالباً در محدودههای فرسوده واقعاند، توجهی ویژه دارند، چراکه این فضاها در صورت مرمت و بازسازی میتوانند به یکی از ارکان اصلی توسعه گردشگری شهری تبدیل شوند.
عباسیان با اشاره به ویژگیهای جغرافیایی اصفهان میگوید: این شهر در طول جغرافیایی ۵۱ درجه و ۳۹ دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۲ درجه و ۳۹ دقیقه شمالی قرار دارد و محدوده شهری آن شامل ۱۵ منطقه و دهها محله تاریخی است و اصفهان از شرق به دشت سگزی، از غرب به خمینیشهر و نجفآباد و از جنوب به کوه صفه و سپاهانشهر محدود میشود و ارتفاع متوسط آن از سطح دریا حدود ۱۵۵۰ متر است.
وی خاطرنشان میکند: هوای اصفهان به طور کلی معتدل و خشک است و زایندهرود به عنوان بزرگترین رودخانه فلات مرکزی ایران، از میان آن میگذرد و این شهر که از قدیمیترین و سنتیترین شهرهای ایران است، با قدمتی بیش از هزار سال، از نظر دارا بودن آثار تاریخی و هنری گوناگون به موزه شهر شهرت دارد.
عباسیان با اشاره به تمرکز بافت فرسوده در اطراف میدان امام علی(ع)، مسجد جامع و بازار تاریخی اصفهان میگوید: این محدودهها از مهمترین جاذبههای گردشگری شهر به شمار میروند و سالانه گردشگران، معماران و شهرسازان بسیاری از سراسر جهان از آنها دیدن میکنند و جمعیت اصفهان نیز بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ بیش از دو میلیون نفر اعلام شده و این کلانشهر به عنوان سومین شهر بزرگ و دومین شهر بینالمللی ایران پس از تهران شناخته میشود.
وی با اشاره به پدیده حاشیهنشینی در بافت تاریخی اصفهان میگوید: حاشیهنشینی در قلب تاریخی شهر، نتیجه مستقیم مهاجرتهای گسترده، تحولات اقتصادی و کاهش توان زیستپذیری در این مناطق است و در دهههای اخیر، بخشهایی از بافت که روزگاری مرکز شکوفایی فرهنگی و اقتصادی بودند، به دلیل فرسودگی و کمبود خدمات شهری به محل سکونت اقشار کمدرآمد و مهاجر تبدیل شدهاند که این امر ضمن افزایش آسیبهای اجتماعی، روند بازآفرینی شهری را نیز با دشواری روبهرو کرده است.
عباسیان تأکید میکند: حل این مسئله صرفاً با رویکرد کالبدی ممکن نیست؛ بلکه باید با اجرای برنامههای جامع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و با محوریت عدالت فضایی، زمینه بازگشت حیات و نشاط به بافت تاریخی اصفهان را فراهم کرد تا این میراث گرانسنگ، بار دیگر در تپش زندگی شهری بدرخشد.
به گزارش ایمنا،تشکیل «ناحیه ویژه بافت تاریخی اصفهان» را میتوان گامی بنیادین در جهت صیانت از هویت اصیل شهری و احیای زندگی اجتماعی در قلب تاریخی اصفهان دانست. این اقدام، اگر با رویکردی چندبعدی و هماهنگ میان دستگاههای اجرایی، فرهنگی و اقتصادی دنبال شود، میتواند زمینهساز بازگشت تدریجی ساکنان بومی، رونق گردشگری پایدار و ارتقای کیفیت زندگی در محلات کهن شهر شود. توجه به نیازهای واقعی ساکنان، ارتقای خدمات شهری، ایجاد امنیت و زیبایی بصری، از مهمترین مؤلفههایی است که باید در اجرای این طرح مورد توجه ویژه قرار گیرد.
در نهایت، اصفهان با پیشینه درخشان تاریخی و فرهنگی خود، شایسته الگویی نوین در بازآفرینی شهری است؛ الگویی که در آن، گذشته و آینده در کنار هم معنا پیدا میکنند؛ اگر ناحیه ویژه بافت تاریخی بتواند با تکیه بر دانش روز، مشارکت مردمی و مدیریت هوشمندانه، روح زندگی را به کوچهها و خانههای کهن بازگرداند، بیتردید اصفهان بار دیگر به عنوان مظهر توازن میان میراث و مدرنیته در سطح ملی و جهانی خواهد درخشید.