پاریس، آسفالت را با طبیعت جایگزین می‌کند

پاریس در یکی از بزرگ‌ترین طرح‌های بازآفرینی شهری اروپا، گام بلندی برای بازگرداندن طبیعت به قلب شهر برداشته است. برنامه‌ای موسوم به «بازسبزسازی» یا Renaturation که هدف آن جایگزینی فضاهای سخت و آسفالته با پوشش‌های گیاهی، درختان و فضاهای سبز شهری است.

پاریس، آسفالت را با طبیعت جایگزین می‌کند

بر اساس طرحی که توسط شهرداری پاریس و با هدایت «آن ایدالگو» آغاز شده، قرار است چهره تاریخی پایتخت فرانسه از شهری سنگی و گرم به شهری زنده، خنک و قابل‌زیست برای همه شهروندان تبدیل کند.

در مرکز این تحول، میدان‌های معروفی مانند «پلاس دو لا باستیل» و «پلاس دو لا رپوبلیک» قرار دارند؛ میدان‌هایی که سال‌ها نماد فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی پاریس بودند اما با سطوح وسیع سنگ‌فرش و آسفالت، به کانون‌های گرمای شهری بدل شده بودند. حالا شهرداری با کاشت درختان، ایجاد باغچه‌ها و حذف بخش‌هایی از کف‌سازی سخت، این فضاها را به «ریه‌های سبز» شهر بدل می‌کند؛ مکان‌هایی برای تنفس، لذت بردن از سایه و تعامل انسانی در دل تاریخی‌ترین مناطق پاریس.

هدف کلی این برنامه آن است که هر شهروند پاریسی در فاصله ده دقیقه پیاده‌روی از خانه خود به فضای سبز دسترسی داشته باشد. این سیاست شهری شامل بازطراحی پیاده‌روها، بلوارها و میدان‌هاست تا جایی که بتوان با کاستن از سطوح نفوذناپذیر و افزودن پوشش گیاهی، کیفیت زیست‌محیطی محله‌ها را افزایش داد. در واقع، این طرح نوعی بازگشت به شهرسازی طبیعی در برابر الگوی قرن بیستم است که آسفالت و بتن را نشانه پیشرفت می‌دانست.

پاریس؛ از سنگ و آسفالت تا تنفس سبز شهر

بازسبزسازی پاریس نه‌تنها جلوه‌ای تازه به سیمای شهر داده، بلکه پاسخی است به بحران تغییرات اقلیمی و موج‌های گرمای شدید سال‌های اخیر. مطالعات نشان می‌دهد افزایش سطح سبز می‌تواند دمای موضعی را تا چهار درجه سانتی‌گراد کاهش دهد. از سوی دیگر، گیاهان با جذب آلودگی، بهبود کیفیت هوا و کاهش روان‌آب‌های شهری، نقشی حیاتی در تاب‌آوری پاریس ایفا می‌کنند.

اما اجرای چنین طرح گسترده‌ای در شهری تاریخی با زیرساخت‌های پیچیده کار ساده‌ای نیست. در زیر بسیاری از میدان‌ها و پیاده‌روهای پاریس، شبکه‌های گسترده مترو، کابل‌های برق و تأسیسات شهری وجود دارد که هرگونه حفاری و تغییر سطح را با چالش مواجه می‌کند. از این رو، هر پروژه بازطراحی نیازمند هماهنگی دقیق میان معماران شهری، متخصصان میراث فرهنگی و نهادهای خدماتی است.

چالش دیگر، نگهداری از فضاهای سبز جدید است. کارشناسان محیط‌زیست هشدار می‌دهند که کاشت درخت و چمن تنها آغاز راه است؛ موفقیت واقعی در تداوم مراقبت، آبیاری، هرس و حفظ سلامت خاک نهفته است. در شرایطی که فرانسه نیز با دوره‌های خشکسالی روبه‌رو است، استفاده هوشمندانه از منابع آب برای آبیاری شهری یکی از محورهای اصلی طرح به شمار می‌رود.

این تغییرات صرفاً زیست‌محیطی نیستند، بلکه جنبه اجتماعی نیز دارند. میدان‌های پاریس همیشه محل تجمع، جشن و اعتراض بوده‌اند و حالا با افزودن فضای سبز، نقش اجتماعی آن‌ها تقویت می‌شود. طراحان شهری تأکید دارند که بازسبزسازی به‌معنای حذف تاریخ نیست، بلکه احیای آن در قالبی نو است. به‌عنوان نمونه، در میدان باستیل ستون و فواره تاریخی همچنان پابرجاست، اما اطراف آن با پوشش گیاهی احاطه شده تا فضای انسانی‌تر و دلپذیرتری برای شهروندان فراهم شود.

میدان جمهوری نیز که پیش‌تر نماد سنگی و بی‌روح از قدرت عمومی بود، اکنون با سایه‌سار درختان و مسیرهای سبز، به مکانی برای استراحت، گفت‌وگو و زندگی روزمره تبدیل می‌شود. در واقع، پاریس با این اقدام نشان می‌دهد که میراث تاریخی می‌تواند در کنار نوگرایی زیست‌محیطی ادامه یابد.

پاریس؛ از سنگ و آسفالت تا تنفس سبز شهر

طرح بازسبزسازی پاریس توجه بسیاری از شهرهای اروپایی را به خود جلب کرده است. شهرهایی مانند مادرید، وین و بروکسل نیز با الهام از این الگو، برنامه‌های مشابهی برای حذف سطوح آسفالتی و جایگزینی آن با فضای سبز آغاز کرده‌اند. برای بسیاری از کارشناسان، پاریس اکنون الگویی از شهرسازی آینده است؛ شهری که از دل تاریخ برخاسته اما به سوی آینده‌ای پایدار گام برمی‌دارد.

هرچند اجرای کامل این طرح سال‌ها زمان خواهد برد، نتایج اولیه آن چشمگیر بوده است. ساکنان محله‌هایی که بازطراحی شده‌اند از کاهش گرما، افزایش کیفیت هوا و زیباتر شدن چشم‌اندازهای شهری سخن می‌گویند. آنچه پیش‌تر میدان‌های بی‌روح و سنگی بود، امروز به فضاهایی زنده و صمیمی بدل شده که مردم را به حضور و گفت‌وگو دعوت می‌کند.

پاریس با کنار گذاشتن بخشی از سیمای خاکستری خود و جایگزینی آن با سبزی و طراوت، در واقع معنای تازه‌ای از مدرنیته را بازتعریف می‌کند؛ مدرنیته‌ای که دیگر در ساختمان‌های بلند و خیابان‌های وسیع خلاصه نمی‌شود، بلکه در همزیستی انسان و طبیعت معنا پیدا می‌کند. این شهر که روزگاری به‌عنوان مهد معماری و هنر شناخته می‌شد، اکنون می‌کوشد الگویی از شهری پایدار، خنک و زیست‌پذیر برای جهان ارائه دهد؛ شهری که از میان سنگ و بتن، دوباره نفس می‌کشد.