نقش شهرداریها در پیوند برنامهریزی کلان و نیازهای محلی
در دورانی که شهرها با مسائلی همچون فقر شهری، نابرابری خدمات و آسیبهای اجتماعی روبهرو هستند، شهرداریها با تمرکز بر واحدهای خرد شهری، یعنی محلات میتوانند نقشی اساسی در ارتقای عدالت فضایی، کیفیت زندگی و اعتماد عمومی ایفا کنند.

در جهان امروز، شهرها بهعنوان مهمترین کانونهای زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نقش بسزایی در توسعه پایدار ایفا میکنند و در این میان، شهرداریها بهعنوان نهادهای مدیریت محلی، نقشی کلیدی در ساماندهی فضاهای شهری، ارائه خدمات عمومی، و تقویت سرمایه اجتماعی دارند.
یکی از رویکردهای نوین و مؤثر در مدیریت شهری، محلهگرایی است؛ رویکردی که تمرکز خود را بر تصمیمگیریهای خرد، مشارکت محلی و ارتقای کیفیت زندگی در سطح محلهها قرار میدهد.
رویکرد محلهمحور، از یکسو موجب تقویت پیوند میان مردم و مدیریت شهری میشود و از سوی دیگر، زمینه را برای افزایش عدالت فضایی، بهبود خدمات عمومی، احیای هویت محلی و تقویت حس تعلق اجتماعی فراهم میکند و در این الگو، شهر بهعنوان مجموعهای از محلههای پویا و زنده دیده میشود.
شهرداریها با توجه به اختیارات قانونی، ساختار نهادی و ارتباط مستقیم با شهروندان، میتوانند بهعنوان حلقه اتصال میان برنامهریزی کلان و نیازهای خرد محلهای عمل کنند.
رویکرد محلهگرایی در عمل، مزایای متعددی از جمله افزایش کارایی مدیریت شهری از طریق تمرکز بر مسائل واقعی و بومی، کاهش نابرابری فضایی و توجه به مناطق کمتر توسعهیافته، ارتقای سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی نسبت به نهادهای شهری، توانمندسازی جوامع محلی برای نقشآفرینی در سرنوشت شهر خود و افزایش شفافیت و پاسخگویی نهادهای مدیریتی برای شهرها دارد.
اگرچه محلهگرایی رویکردی مترقی و انسانمحور در مدیریت شهری است، اما اجرای آن نیز با چالشهایی از جمله کمبود منابع مالی پایدار برای پروژههای محلهمحور، ضعف در آموزش و توانمندسازی مدیران محلهای، نبود قوانین شفاف و جامع در زمینه تفویض اختیارات محلی و مقاومت ساختارهای متمرکز در برابر توزیع قدرت به سطوح خرد روبهرو است.
در کلانشهرهایی همچون تهران، اصفهان، مشهد و شیراز، در سالهای اخیر اقدامات قابل توجهی در حوزه محلهگرایی انجام شده است و برای مثال، طرح محلهمحور شدن بودجه شهرداری تهران یا ایجاد خانههای محله در اصفهان نمونههایی از توجه به این رویکرد در عمل هستند و این تجربهها نشان میدهد که حرکت به سمت محلهگرایی، نهتنها امکانپذیر، بلکه ضروری است.
با توجه به تجربیات موفق جهانی و داخلی، و در نظر گرفتن ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی ایران، حرکت به سمت مدیریت شهری مبتنی بر محلهگرایی یکی از مؤثرترین راهبردها برای تحقق شهری پایدار، مشارکتی و عادلانه است و شهرداریها بهعنوان متولیان اصلی اداره شهر، باید با اصلاح ساختارها، تقویت نهادهای محلهای و تخصیص بودجه مناسب، بستر این تحول بنیادین را فراهم آورند.
عباس حاجرسولیها، رئیس کمیسیون اقتصادی، سرمایهگذاری و گردشگری شورای اسلامی شهر اصفهان اظهار میکند: شهرها مجموعهای از محلات است که با ضوابط خاصی شکل میگیرد.
وی با اشاره به تاریخ دیرینه شهر اصفهان ادامه میدهد: این کلانشهر دارای محلات قدیمی است و سن برخی محلات آن به ۴۰۰ سال میرسد، همچنین محله «حاجرسولیها» در این کلانشهر حدود ۲۰۰ سال قدمت دارد.
رئیس کمیسیون اقتصادی، سرمایهگذاری و گردشگری شورای اسلامی شهر اصفهان تاکید میکند: این کلانشهر ۱۰۰ برابر محلات قدیم وسعت پیدا کرده و در حال حاضر محلات جدیدی توسط گروهها یا اقوام مختلف شکل گرفته است.
حاجرسولیها میگوید: تعداد محلات قابل توجهی در این کلانشهر شکل گرفته است و میتوان گفت تعداد محلات این کلانشهر پس از انقلاب جمهوری اسلامی (سال ۱۳۵۷)، دو برابر شده است.
وی با بیان اینکه محلهمحوری شهرها بهطور معمول به معنای ایجاد شهرهای کوچکتر یا محلههای مستقل در داخل یک شهر است، اضافه میکند: این محلهها دارای تمرکز بر خدمات محلی، فضای عمومی دوستانه و ارتباطات بین ساکنان است و موجب ایجاد فضایی متمایز و فعال درون شهر میشود.
رئیس کمیسیون اقتصادی، سرمایهگذاری و گردشگری شورای اسلامی شهر اصفهان خاطرنشان میکند: شهرهای محلهمحور یک الگوی شهرسازی هستند که بهجای طراحی بزرگ، بیشتر تمرکزشان بر راههای پیادهرویی، حملونقل عمومی قوی و ساختارهای شهری کوچکتر است.
حاجرسولیها میگوید: این الگوی شهرسازی برای ایجاد جوامع محلی پویا و فعال و کاهش وابستگی به خودروها بهکار میرود.
وی ادامه میدهد: اصفهان محلات سابقهدار و با هویت تاریخی بسیاری از جمله بیدآباد و علی قلیآقا دارد، همچنین این محلات فرهنگی و اسلامی هستند و مردم هر محله ویژگی خود را دارند.
رئیس کمیسیون اقتصادی، سرمایهگذاری و گردشگری شورای اسلامی شهر اصفهان تاکید میکند: شهروندان به ترتیب باید به محله، شهر و کشور خود علاقهمند و دغدغه خدمترسانی به محله خود را داشته باشند.
حاجرسولیها با بیان اینکه هویت محلهای موجب رشد و شکوفایی شهر و کشور میشود، اضافه میکند: دوره ششم مدیریت شهری اصفهان نگاه ویژهای به محلات داشته و پروژههای محلهمحور بسیاری برای محلات این کلانشهر در نظر گرفته است.
نقش شهرداریها در ارتقای مدیریت شهری با رویکرد محلهگرایی
احسان فرخی، کارشناس ارشد مدیریت امور شهری میگوید: شهرداریها در اهداف طرح آمایش سرزمین برای جامعه شهری نقشهای مختلفی از جمله برقراری سلسله مراتب مناسب در سطحبندی شهری، تعیین سقف توسعهپذیری شهرها با توجه به امکانات و محدودیتها، ایفای نقش هدایت روند توسعه منطقهای از طریق ترکیب با محورهای توسعه و ایجاد یک شبکه شهری منسجم، پشتیبانی مناسب از جامعه روستایی تحت پوشش، حمایتهای لازم برای توسعه کشاورزی و بهرهبرداری از منابع طبیعی و تأمین و گسترش تجهیزات خدماتی و رفاهی دارند.
وی ادامه میدهد: شهرداریها باید با در نظر گرفتن عوامل و اجرای این اهداف نسبت به ساماندهی، زیباسازی و آیندهنگری شهرها همت کنند.
کارشناس ارشد مدیریت امور شهری تاکید میکند: رویکرد محلهمحور که برگرفته از رویکرد اجتماعمحور است؛ در راستای حل پایدار و بهینه مسائل شهری و همکاری با مدیریت شهری با هدف مشارکت دادن شهروندان در امور شهر، یکی از کارآمدترین سازوکارهای منجر به توسعه پایدار است.
فرخی میگوید: در این رویکرد، ساکنان محلات بهعنوان شرکا و منتفعان اصلی فرایند توسعه پایدار شناخته میشوند که به منظور تحقق آن باید در تصمیمگیریها، سیاستگذاریها و تخصیص منابع سهیم باشند.
وی اضافه میکند: راهکارهایی همچون سرای محله، صندوقهای خدمات مالی خودمحلهبنیان، پایگاههای سلامت اجتماعی و پارکهای آموزش شهروندی منجر به افزایش سطح تعامل ساکنین محلات با تکیهبر توانمندیها و در صورت لزوم، توانمندسازی اجتماع محلهای میشوند و میتوانند مکانیسمهای معطوف به تقویت همبستگی و سرمایه اجتماعی شهروندان را بازآفرینی کنند.
کارشناس ارشد مدیریت امور شهری خاطرنشان میکند: امروزه با افزایش جمعیت در شهرها شاهد بروز مشکلات عدیدهای هستیم که از جمله این مشکلات میتوان به آلودگیهای صوتی، هوا و آب، مشکلات حملونقل درونشهری و زاغهنشینی اشاره کرد.
فرخی میگوید: اگر چارهای اساسی اندیشیده نشود، این مشکلات در زمینه زندگی شهری بهصورت مسائلی حاد جلوهگری میکند، همچنین جمعیتپذیری شهرها بههمراه مسائل اجتماعی اقتصادی آنها، شکل تازهای از شهر، شهرنشینی و شهرگرایی به وجود آورده است که با آنچه در ابتدای قرن بیستم در شهرها دیده میشد، تفاوت بسیاری دارد.
وی ادامه میدهد: در حال حاضر، با توجه به اینکه بخش عمده جمعیت کشور در شهرها ساکن هستند، لزوم بهکارگیری تدابیری مؤثر از سوی سازمانها و ارگانهایی که در مدیریت شهری نقش تعریفشدهای دارند، احساس میشود.
کارشناس ارشد مدیریت امور شهری تاکید میکند: یکی از این نهادها که نقشی محوری در راستای بالا بردن کیفیت زندگی در محیطهای شهری، فراهمکردن امکانات، ارائه خدمات و غیره را ایفا میکند، شهرداری است.
فرخی میگوید: تاریخ مدیریت شهری در ایران نشان میدهد که مدیران بیشتر با دید مصرفکننده به مردم نگاه میکنند، نه یک همکار، امروزه چنین بحرانی به چالش فرا روی مدیریت شهری تبدیل شده است.
وی اضافه میکند: برای پیشگیری از این بحران، میتوان اقداماتی از جمله فراهمآوردن زمینههای مناسب در راستای شکلگیری و تقویت سازمانهای محلهای در نظر گرفت تا اهالی محلات، فارغ از گرفتاریهای روزمره و معیشتی حاصل از زندگی شهرنشینی در کلانشهرها، تعاملات اجتماعی خود را تقویت سازند.
کارشناس ارشد مدیریت امور شهری خاطرنشان میکند: راهکارهایی همچون سرای محله، صندوقهای خدمات مالی خودمحلهبنیان، پایگاههای سلامت اجتماعی، پارکهای آموزش شهروندی و غیره منجر به افزایش سطح تعامل ساکنان محلات با تکیه بر توانمندیها و در صورت لزوم، توانمندسازی اجتماع محلهای میشوند و این راهکارها میتواند مکانیسمهای معطوف به تقویت همبستگی و سرمایه اجتماعی شهروندان را بازآفرینی کند.
فرخی میگوید: اگر شهر را بهعنوان موجود زنده فرض کنیم، در آن صورت محله بهعنوان عنصر اصلی، به مثابه سلول بنیادی این موجود زنده خواهد بود و «برنامهریزی محلهای» که بر همین اساس مطرح شده است، مبتنی بر مهندسی اجتماعی بوده و به جای نگرش کلان و مقیاسهای بزرگ، به ابعاد مشخص فضاها در مقیاسهای محلی و خرد میپردازد.
وی ادامه میدهد: این رویکرد نیازمند بسترسازی و زیرساختهایی است که بتوان با اتکا به آنها نظام برنامهریزی شهری را بر اساس آنها استوار ساخت و بههمین خاطر بیش از هر چیز نیازمند انسجام و یکپارچگی ساکنان در یک اجتماع محلهای، تقویت زمینههای هویتساز محلهای، تغییر و تحول در ساختار و تشکیلات مجموعه شهرداریها و دیگر متولیان مدیریت شهری برای اتخاذ الگوی مدیریت محلی است.
کارشناس ارشد مدیریت امور شهری تاکید میکند: با رویکرد مردممحوری در برنامهریزی شهری در شرایط موجود شهرهای ایران با تکیه بر ظرفیتهای مشارکتی مردم در محلات شهری (بهویژه محلات اسکان غیررسمی) که نقش مهمی در تقویت پایداری برنامهریزی شهری دارد.
فرخی میگوید: تعریف اهداف و برنامهها برای ناحیه و اجرای آنها از طرف شهرداری ناحیه با نظارت شهرداری منطقه و مقیاسهای بالا صورت میگیرد، در صورتی که شورای ناحیه که برآمده از نظر شورای مردم میباشد، میتواند کار نظارت را برعهده بگیرد.
وی میافزاید: تمام مشکلات و نیازهای ناحیهای که میتواند در سطح ناحیه و توسط نهادهای مردمی و شورایی انجام گیرد، نباید به سطوح بالاتر همچون شهرداری مناطق یا شهرداری مرکزی ارجاع داده شود.
شهر پایدار، شهری است که از دل محلههای پویا، مشارکتجو و توانمند شکل میگیرد و شهرداریها با پذیرش نقش تسهیلگر، میتوانند تحولی بزرگ در مدیریت شهری رقم بزنند؛ تحولی که از محلهها آغاز میشود و به کلانشهرهای انسانمحور و زیستپذیر ختم خواهد شد.