اهمیت تلویزیون در محبوبیت شهرها

شهرها فقط مناظر بی‌جان و محیط‌های بی‌روح نیستند، بلکه نقش فعال و مهمی در شکل دادن به داستان‌های تلویزیونی دارند؛ این رابطه متقابل است، به‌طوری‌که با تهیه فیلم‌ها و سریال‌هایی که اغلب صحنه‌های آن در بطن شهرها تهیه شده است، می‌توان دیدگاه جدیدی را تعریف کرد.

اهمیت تلویزیون در محبوبیت شهرها

چه در سریال‌ها و چه در مجموعه‌های تلویزیونی، محیط‌های شهری نه‌تنها به‌عنوان پس‌زمینه ظاهر می‌شوند، بلکه در شکل‌دهی به ساختار و خطوط نمایشی نیز نقش اساسی دارند. از یک‌سو، شهرها و فرهنگ‌های شهری در صحنه‌های نمایشی کوچک مشارکت دارند و از سوی دیگر، برنامه‌های تلویزیونی نیز می‌توانند با ایجاد انتظارات غیرواقعی و تداوم مجموعه‌ای از کلیشه‌ها، به شکل‌گیری یک طرح تخیلی ایده‌آل در آن فضای شهری کمک کنند. استفاده از عنصر شهر در تولیدات تلویزیونی حتی منجر به پدید آمدن نوع جدیدی از گردشگری موسوم به «گردشگری فیلم» شده است که طی آن بازدیدکنندگان به مکان‌ها و مقاصدی سفر می‌کنند که به دلیل نشان دادن در فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی محبوب شده‌اند.

تأثیر شهر بر گردشگری فیلم

یکی از نمونه‌های جالب گردشگری فیلم، تأثیر سکانس‌های محیطی ارباب حلقه‌ها در جذب گردشگران به نیوزلند و شهر وایکاتو است. طبق گزارش گردشگری این کشور، سالانه ب‌طور متوسط ۴۷ هزار بازدیدکننده از یک مکان فیلم‌برداری بازدید می‌کنند که ۶ درصد از بازدیدکنندگان کلی این کشور ارباب حلقه‌ها را به عنوان تنها دلیل خود برای بازدید از این کشور ذکر کرده‌اند.

به‌طور مشابه، قلعه آلنویک انگلستان که برای تعدادی از مکان‌های نمادین در مجموعه هری پاتر استفاده می‌شد پس از انتشار فیلم‌ها، بازدیدکنندگان ۱۲۰ درصدی را تجربه کرد.

گردشگری فیلم همیشه نباید به‌طور مستقیم با بازدید از یک مجموعه خاص یا مکان فیلم که روی صفحه نمایش دیده می‌شود، ارتباط داشته باشد، بلکه تمایل افراد به بازدید از کشورها یا مکان‌ها را برای تجربه افزایش می‌دهد.

به عنوان مثال، ممکن است از شنیدن اینکه انتشار مجموعه فروزن (Frozen) منجر به افزایش ۳۷ درصدی گردشگری به نروژ شد، متعجب شوید! در حالی که فیلم شجاع‌دل (Braveheart) موجب افزایش ۳۰۰ درصدی گردشگری به اسکاتلند در سال بعد از انتشار شد.

تأثیر شهرها بر ساخت مجموعه‌های تلویزیونی

معماری یک شهر، مکان‌های دیدنی و فضای فرهنگی آن به بخش‌های جدایی‌ناپذیر روایت‌های تلویزیونی تبدیل می‌شوند و بر شکل‌گیری شخصیت‌ها، انتخاب‌ها و حتی لحن احساسی بسیاری از داستان‌ها تأثیر می‌گذارند. برنامه‌های تلویزیونی نشانه‌های نمادین و ویژگی‌های متمایز یک شهر را به نمایش می‌گذارند و هویت بصری خاصی به آن منطقه شهری می‌بخشند و بر درک عمومی از آن تأثیر می‌گذارند. پاریس با کافه‌های زیبا و برج ایفل، که اغلب به‌عنوان پس‌زمینه‌ای رمانتیک و جذاب به تصویر کشیده می‌شود و نیویورک اغلب با آسمان‌خراش‌ها و سبک زندگی شلوغش، نقش یک شهر چالش‌برانگیز و پر از هیجان را بر عهده می‌گیرد و بازتاب آن به‌طور مداوم در موانعی دیده می‌شود که شخصیت‌ها باید در سفرشان بر آن غلبه کنند. برای روشن شدن منظور، مثال‌هایی از این داستان‌های تلویزیونی را بررسی می‌کنیم.

سریال دوستان (فرندز)

«دوستان» مجموعه تلویزیونی نمادینی که داستان آن در نیویورک می‌گذرد، تصویری آرام از زندگی شهری در کلان‌شهر ارائه می‌کند و نقش مهمی در شکل دادن به تصویری جذاب از شهر دارد. در طول ده فصل، این سریال پیوندهای دوستی میان شخصیت‌های اصلی را مورد بررسی قرار داد و در عین حال نیویورک را به عنوان یک شخصیت حیاتی در طرح گنجاند. بلوک آپارتمانی در محله گرینویچ ویلیج و کافه سنترال پرک به نمادهای نیویورک تبدیل شد. با این حال، به‌رغم اینکه این مجموعه تلویزیونی به یکی از محبوب‌ترین سریال‌های تمام دوران تبدیل شد، اما به دلیل نمایش یک فضای یکدست از نیویورک و به تصویر کشیدن واقعیتی که با تجربیات بسیاری از ساکنانش به دلیل هزینه‌های بالای زندگی و فضاهای محدود متفاوت است، با انتقاد مواجه شد.

امیلی در پاریس

هدف سریال «امیلی در پاریس» که نمایش آن در سال ۲۰۲۰ شروع شد، خلق روایتی جذاب و ایده‌آل از پاریس، شهر نورها، بود. داستان با پس‌زمینه‌های خیره‌کننده در مون‌مارتر، در امتداد رودخانه سن و نزدیک برج ایفل، به مد، فرهنگ و معضلات امیلی می‌پردازد و تصویری پر زرق و برق و رمانتیک از پایتخت فرانسه را به نمایش می‌گذارد. با این حال، این سریال به دلیل نمایش سطحی و وابسته به سبک و استایل خود از پاریس، بدون کاوش واقعی در غنای فرهنگی و پیچیدگی شهر، با انتقاداتی مواجه شد. زیرا اغلب به کلیشه‌های ساده متوسل می‌شد و در نهایت نتوانست یک تصویر معتبر و ظریف از جنبه‌های متنوعی که تجربه واقعی پاریس را مشخص می‌کند، ارائه دهد.

ریودوژانیرو

در برزیل، کشوری که از نظر فرهنگی با مجموعه‌های تلویزیونی خود معروف است، می‌توان مشاهده کرد که چگونه این برنامه‌ها نقش بسزایی در ساختن داستان‌های ایده‌آل و شکل دادن تصاویر کلیشه‌ای به شهرهای خاص، به‌ویژه ریودوژانیرو دارند. در سریال‌های ریودوژانیرو، تصاویری مانند تصاویر کوه شوگرلوف، سواحل ایپانما و کوپاکابانا، باغ گیاه‌شناسی، در میان مکان‌های دیگر، یک محتوای بصری لذت‌بخش را تشکیل می‌دهند که صحنه‌های خوش منظره از لحاظ زیبایی‌شناختی برای بیننده ایجاد می‌کند. شیوه‌ای که اکثر سریال‌های تلویزیونی ریودوژانیرو را به تصویر می‌کشند، به خلق تصویری رمانتیک و عجیب از شهر کمک می‌کند و طرح‌هایی را می‌سازد که اغلب با واقعیت آن فاصله دارند.

داستان‌های تلویزیونی با شکل‌دهی به تصاویر تخیلی از فرهنگ‌های شهری، بر نحوه درک مردم از شهرهای خاص تأثیر می‌گذارد. اگرچه این نمایش‌ها اغلب برای اهداف داستانی، سبک‌سازی و ساده می‌شود، اما نقشی حیاتی در شکل دادن به تصویر عمومی یک شهر در سراسر جهان ایفا می‌کند. بینندگان نیز به نوبه خود باید دیدگاه انتقادی خود را حفظ کنند و تفاوت‌های ظریف نمایش‌های تلویزیونی با واقعیت را مشخص کنند تا درک غنی‌تر و معتبرتری از پیچیدگی‌های زندگی شهری در آن شهر پرورش دهند.