اشتباهات رایج در طراحی پارکها
پارکها و باغهای عمومی شهری در صورتی که بهطور صحیح طراحی نشوند، میتوانند پیامدهای منفی نظیر تجمع مجرمان را به علت بلااستفاده بودن به همراه داشته باشند. مناسبسازی برای افرادی با نیاز ویژه، اصلاح مشکلات امنیتی و پایداری و جانمایی درست از راهکارهایی است که میتواند کاربری پارکها را بهبود بخشد.
مکانهایی برای تفریح و سرگرمی هستند، حس تعامل اجتماعی را تقویت میکنند، آلودگی هوا را کاهش میدهند، شرایط آبوهوایی را در شهرها بهبود میبخشند و تأثیر مثبتی بر سلامت روحی و جسمی شهروندان دارند. بنابراین جای تعجب نیست که سازمان جهانی بهداشت زندگی در ۳۰۰ متری یک پارک یا فضای سبز حداقل ۰.۵ هکتاری را توصیه میکند.
باغهای شهری به علت تأثیر مثبت آشکاری که بر رفاه جمعیت و بهداشت شهرها داشتند، برای اولین بار در طول قرن نوزدهم در شهرهای بزرگ برای اهداف زیباییشناختی و عملکردی طراحی شدند و هدف از ایجاد آنها کاهش تأثیر آلودگی صنعتی و ایجاد فضاهایی بود که مردم بتوانند در آن استراحت کنند.
رویکرد طراحی پارکهای شهری در طول زمان تغییر کرده است؛ اکنون از سازهها و امکانات بلااستفاده برای ایجاد فضاهای سبز استفاده میشود برای مثال فرودگاه تمپلهوف برلین به بزرگترین باغ عمومی در شهر تبدیل شده است یا فضای سبز موسوم به هایلاین نیز یک پارک مرتفع روی یک خط ریلی باربری قدیمی در نیویورک ساخته شده است.
برخلاف پارکهای عمومی بزرگ، گرایش دیگری وجود دارد که طراحی فضاهای کوچکتر را برای پوشش نیازهای جوامعی که نمیتوانند به پارکهای اصلی دسترسی داشته باشند، در اولویت قرار میدهد که نمونه آن پارک پالی در نیویورک است که توسط ساختمانهای بلند احاطه شده است، این مکان فقط یکدهم هکتار وسعت دارد.
اشتباهاتی در طراحی باغهای شهری وجود دارد که منجر به مشکلات متعددی میشود که در ادامه به آنها پرداخته میشود.
دسترسی
پارکها باید برای همه قابل دسترسی باشد و اطمینان حاصل شود که همه مردم بدون توجه به شرایط جسمانی خود میتوانند از آنها لذت ببرند. پارکهای بدون رمپ یا مسیرهایی بدون موزاییکهای نشانگر برای نابینایان، دسترسی کاربران ویلچر و افرادی با نیاز ویژه را ممنوع میکند. راهحل این است که فضاهای فراگیر با استفاده از نصب رمپ و ورودیهای بدون مانع برای افراد دچار ناتوانی حرکتی طراحی شود. مبلمان شهری در دسترس نیز با در نظر گرفتن قد همه افراد باید در نظر گرفته شود. دسترسی به امکانات بهداشتی برای کاربران ویلچر، همچنین علائم واضح برای دسترسی کاربران نابینا و ناشنوا باید در مسیر پارکها تعبیه شود.
طراحان حتی میتوانند فضاهای سبز را برای ناشنوایان نیز مناسبسازی کنند. برای مثال پارک درخت ابریشم در تهران حاصل تلاش معماران ایرانی برای طراحی یک پارک شهری کوچک در مجاورت فدراسیون ورزش ناشنوایان و کمشنوایان است.
استراتژیهای اصلی طراحی این مکان شامل فضاهای نشستن دایرهای با شعاع از ۲.۸۰ متر تا ۵.۵۰ متر بود که فاصله ایدهآلی برای تسهیل گفتوگوی بصری ناشنوایان است، همچنین صندلیهای دایرهای تعامل دوستانه بین افراد را تشویق میکند زیرا این نوع چیدمان به عنوان یک فضای تجمع برای همه کاربران عمل میکند. برای تقویت بیشتر ایمنی و راحتی، صندلی دایرهایشکل دارای ورودیهایی رو به گذرگاه است. جدا از این ورودیها، هر فضای نشستن از چند طرف با پوشش گیاهی سبز احاطه شده است تا از نزدیک شدن ناگهانی یا تصادفی دیگران از زاویهای که برای افراد ناشنوا قابل مشاهده نیست، جلوگیری شود. سایبانهای صندلیهای این پارک نیز بهگونهای طراحی شده است تا انسدادهای بینایی را برای ناشنوایان به حداقل برسانند و آنها بتوانند حرکات دست و صورت دیگران را راحتتر ببینند.
امنیت
روشنایی ناکافی در پارکها، مناطق تاریکی را ایجاد میکند که ممکن است برای بازدیدکنندگان خطرناک باشد زیرا خطر سرقت افزایش مییابد. علاوه بر این، مناطقی با بوتههای انبوه یا گوشههای تاریک بدون استفاده که مجرمان بتوانند در آنجا پنهان شوند، احساس ناامنی را برای شهروندان افزایش میدهد. نصب دوربینهای امنیتی در نقاط استراتژیک به همراه روشنایی کافی در شب بسیاری از مشکلات امنیتی پارکها را برطرف میکند.
هیجانانگیزترین پارک تگزاس به روشی طراحی شده است که تمام نقاط آن از نورپردازیهای ویژه بهره برده است و حتی المانهای نوری این پارک نیز به صورت تیرهای برق عادی جایگذاری نشده است، بلکه در قالب اشکال خلاق مختلف در سراسر پارک پراکنده شده است.
پایداری
طراحی باغهای شهری باید با معیارهای پایداری انجام شود تا مصرف منابع به حداقل برسد. یک اشتباه رایج کاشت گونههای غیر بومی یا کاشت گونههای مهاجم است که به مقدار زیادی آب نیاز دارند. همچنین استفاده از مواد ناپایدار در مسیرها و مناطق مخصوص بچهها به از بین رفتن فضاهای سبز منجر میشود و از نفوذ آب به خاک جلوگیری میکند. به دلیل نبود تطبیق و سازگاری با اثرات تغییرات آب و هوایی در چنین پارکهایی، شهرها در معرض امواج گرما و خشکسالی قرار میگیرند.
این مشکلات را میتوان با انتخاب گونههای گیاهی بومی یا انواع دیگری حل کرد که نیاز کمی به نگهداری دارند. به غیر از گیاهان، استفاده از مصالح ناپایدار در پارکها نیز منجر به اتلاف انرژی و منابع میشود. در پارکهای کپنهاگ دانمارک نوعی مصالح موسوم به «کاشیهای آب و هوا» وجود دارد که متخلخل است و به علت بارانی بودن این شهر، بهراحتی آب باران را هنگام بارش جمعآوری میکند و سپس به سمت فضاهای سبز پارک هدایت میکند.
جانمایی
هنگامی که به موقعیت بد برای پارکها اشاره میکنیم، عموماً به این معنا است که در نزدیکی مناطق خطرناک مثلاً با سطح جرم و جنایت بالا قرار دارند. برخی از ناامنترین باغهای شهری در جهان عبارتند از پارک مرکزی در سیوداد خوارز (مکزیک) و پارک مرکزی بوگوتا (کلمبیا) است که محل خرید و فروش موادمخدر است.
اگر پارکها دور از جوامع واقع شده باشد، با استفاده از وسایل حملونقل عمومی قابل دسترسی نباشد یا نزدیک یک بزرگراه باشد، مردم نمیتوانند از این فضا لذت ببرند. مشکلات جانمایی را میتوان با تجهیز پارکها به نظارت بیشتر و بهبود دسترسی به حداقل رساند.
جانمایی پارکها در پیتسبورگ آمریکا بهگونهای انجام شده است که ۹۲ درصد ساکنان در فاصله ۱۰ دقیقه پیادهروی از پارک زندگی میکنند. مسکو، سنگاپور، سیدنی و وین از جمله شهرهایی هستند که اغلب فضاهای سبز آنها همجوار محلات مختلف شهر پراکنده شدهاند و همه مردم با حداقل پیادهروی به آنها دسترسی دارند.