نگاهی به پروژه خانه نارنج-ی

شکل گیری شهرها عمدتاً حاصل از کنار هم‌نشینی تک دانه‌های ساختمانی و عموماً از گونه‌های میان‌بافتی بوده است.

نگاهی به پروژه خانه نارنج-ی

 رابطه تک‌دانه‌های ساختمانی با شهر در مقیاس خرد موضوعی است که در پروژه‌های کوچک‌مقیاس شهری، کمتر فرصتِ پرداختن به آن وجود به وجود ‌آمده است. در اینجا و به طورِ خاص در دلِ محله‌ای از باغ‌شهرِ شیراز قطعه زمینی بود به عنوان یک گونه میان‌بافتی که از جنوب به باغات نیایش می‌رسید و از شمال به کوچه‌ای بن‌بست محدود شده بود. با نگاه به جداره بیرونی خانه‌های همسایه واضح بود که بازار و قیمت هر متر‌مربع از ملک حرف اول را زده چرا که هر خانه از حداکثر امکانِ تراکم در ساخت و ایجاد فضای پُر استفاده کرده بود. مشخص بود که ما نمی‌خواستیم از یک کوچه باریک و عبوس عبور کنیم تا به یک خانه بزرگ و مجلل برسیم! بنابراین خانه و لباسِ آن را یک کلِ واحد اما متخلخل متصور شدیم. پس تلاش کردیم تا بنا نسبت به پیش‌فرض‌های رایج در فرم، متریال و رنگ موضع هتروژن به خود بگیرد. از این رو به جای یک الگوی تکراری که تنها منجر به تشکیل چهره‌ای بی‌روح و بی‌هویت به شهر شده ما با یک نگاه انتقادی به شهر و بناهای میان‌بافتی، عامدانه با تزریق وید در لایه‌های مرتبط با شهر از بخشی از تراکم ساختمان صرفِ نظر کردیم. توده این بنا طبق تعاریف شهرسازی موجود از سمت کوچه یک‌بر و با یک نمای اصلی است. ما در طراحی بدنه سمت همسایه را که عمدتاً به عنوان نمای جانبی رها می‌شوند به عنوان بخشی از پروژه در نظر گرفتیم تا ایجاد کنج کنیم و یک جداره مرتبط با کوچه با عرض پنج متر به یک پیکره واحد با طول ۱۵ متر تبدیل شود. همچنین تزریق وید از کناره‌ها باعث فعال شدن کنج شد، ضمن اینکه ماهیت دو بعدی پروژه به عنصری سه‌بعدی تبدیل گشت. کنج و بالکن‌ها با عمق و اشکال مختلف باعث می‌شود جهت گیری و حضور در فضای بالکن‌ها صرفاً معطوف به محور اصلی و مستقیم نباشد و گستره وسیع تری را عرضه کند. همچنین بخشی از سازه در فرم بنا عریان شده تا دریده شدن تراکم را با وید و فضای منفی نمایان کند.
در این پروژه از عنصر فراموش شده رنگ استفاده شده تا ویدها و فضای‌های منفی را ملتهب و انتزاعی نماید. استفاده از رنگ جسورانه و پُرانرژی در تراس‌ها و در مجاورت فضاهای داخلی باعث شده انعکاس و امتداد رنگ به فضاهای دخلی کشیده شود. ضمن اینکه قاب‌ها و دید بیرونی هم متاثر از این رنگ هستند. ما طیفی از نارنجی را انتخاب کردیم و آن را در جداره و زیر سقفِ حفره نمای شمالی و جنوبی به علاوه جداره‌های دسترسی عمودیِ داخلی عامدانه استفاده کردیم.
بافتی از سنگ، جنس غالب و شیوه پوشش در خانه نارنج-ی است. در این پروژه از آشغال سنگ‌هایی از نوع گرانیت از معادن مختلف استفاده شده است. به این نحو که دورریز‌های سنگ‌های رایج پلاک با اندازه‌ها و بافت‌های مختلف روی ضخامت چیده شده است. این پروسه از هم نشینی طیف وسیعی از گونه‌های سنگ گرانیت، با ابعاد مختلف و با ادغام با هنر دست استادکار پیش رفته است. ما عامدانه اجازه دادیم تا خطاهای کوچکی که در فرآیند ساخت به وجود می‌آید، به عنوان یک ویژگی منحصر به فرد محصول نهایی حفظ شود. به این ترتیب، هر تکه از سطح نما، علی‌رغم شباهت‌هایی که ممکن است داشته باشد، دارای جنبه‌های منحصر به فردی است که تکرار ناپذیر است.
در واقع در به کارگیری متریال سنگ ما عامدانه به دنبال استاندارد گریزی و وارونه کردن ارزش‌ها بودیم. سطح سنگ را پنهان و ضخامت و درون سنگ را عریان کردیم. از دستچین کردن سنگ پرهیز کردیم و به استقبال تنوع و گوناگونی ذاتی انواع سنگ گرانیت رفتیم. نتیجه کار بداعت، ناتمامی و حفظ خطاهای حاصل کار دست استادکار و یگانگی اثر نهایی در عین تنوع و ناهمسانی ذاتی آن شد و در عمل در بخش استفاده از سرمایه مالی به جای پرداختن به مصالح گران قیمت به استادکار و نیروی انسانی بها داده شد. ساختار و فرآیند ساخت در اینجا عریان‌تر و احساس و ارتباط بی واسطه تری با مصالح شکل گرفته است.

مشخصات پروژه:
• طراحی و اجرا: استودیو معماری مان
• معماران مسئول: محمد گرمنجانی، سمیرا شفیعی
• همکاران طراحی: آناهیتا بهروزی فرد، آیگین بزرگ زاده
• سرپرست کارگاه: قدرت الله عباسی
• سازه: فریدون پارسا
• تاسیسات: نیما کهن
• دیاگرام: استودیو موشن دیاگرام
• کاربری: مسکونی
• مساحت زمین: ۲۶۵ مترمربع
• محل پروژه: شیراز، بلوار نیایش
• جوایز و افتخارات:
رتبه سوم در شانزدهمین دوره جایزه معماری ایران | ۱۴۰۲ | مسکونی آپارتمانی
• تصاویر: نوید عطروش و دید استودیو