اخطار برای ایست قلب زنجیره اقتصاد ساخت و ساز
صنعت ساختمانسازی یکی از مهمترین پیشرانهای توسعه شهری، تولید ثروت و اشتغالزایی در ایران است. اما آنان که وجودشام هویت بخش این صنعت است بدون حمایت مانده اند و صنعت ساختمان با شبکهای از مهندسان، استادکاران و ماشینآلات شناخته و دیده میشود اما در واقع همه این تخصصها، تجهیزات و مصالح بدون وجود کارفرمایان سرمایه گذار سازنده و تولیدکننده مسکن و صنعت ساخت و ساز، معنا و حرکتی ندارند.

رضا رئیسی ، نماینده یا وکیل مدنی اولین و بزرگترین همبستگی 700 نفر ازکارفرمایان سرمایه گذار سازنده و تولیدکننده مسکن و صنعت ساخت و ساز در ایران که در شهر شیراز به منظور مطالبه گری اصولی طی 4 سال اخیر به دلیل مشکلات بسیار زیاد و حل نشده و روز افزون پیشروی تولید مسکن و صنعت ساخت و ساز شکل گرفته است ، خواستار تعیین و شناخت جایگاه واقعی و پایان دادن به انفعال همه جانبه شد .
سرمایهگذار و سازنده؛ نقطه آغاز، محرک اقتصاد و ریسکپذیر اصلی
در نگاه بسیاری، سازنده فردی صاحب سرمایه است که فقط زمین میخرد و ساختمان میسازد؛ اما در واقعیت، کارفرمایان سرمایه گذار سازنده و تولیدکننده مسکن و صنعت ساخت و ساز که در گفتار عمومی سازنده یا همان بساز و بفروش نامیده میشود ، پیچیدهترین و اصلی ترین نقش را در این زنجیره ساخت و ساز به دوش میکشد. او کسی است که: سرمایه نقدی یا اعتباری بزرگ تأمین میکند و زمین مناسب و کاربریدار را شناسایی، خریداری یا تجمیع یا مشارکت میکند که در بسیاری موارد حاصل یک عمر اندوخته و دست رنج است . همه مجوزهای قانونی و شهرداری را میبایست یک تنه اخذ نماید . در طول پروژه مدیریت نقدینگی و هزینهها را انجام میدهد. روابط پیچیدهای با صنایع و فروشندگان مصالح ، پیمانکاران، مشاوران، مهندسان، بانکها و خریداران برقرار میکند. طرح اقتصادی پروژه را طراحی و مدیریت میکند که شامل تورم شدید مصالح ، بروکراسی طولانی ، ریسک رکود بازار مسکن ، مالیاتهای متنوع ، تأمین مالی دشوار و مشکلات بسیار دیگر و در واقع مسئولیتی را میپذیرد که در گرمای تابستان و سرمای زمستان و در تمام روزهای سال ، بی وقفه تلاش و مدیریت و جان سختی و اعصاب پولادین میخواهد ، تبدیل به لشکر تک نفره میشود و درراهی قدم بر میدارد که فرآیند پرهزینه ، زمانبر ، چالش دار ، بروکراسی شدید اداری هر روزه ، روح و روان و حتی اطرافیان آن را درگیر میکند و این در حالی است که به عنوان یک فعال بسیار مهم اقتصادی ، هیچ حامی حقوقی و رسمی همانند یک سازمان مستقل نیست که از او حمایت کند ، وجود ندارد ،
سرمایهگذار و سازنده، همان لوکوموتیوی است که کل این شبکه و صدها شغل و صنعت را مستقیم و غیرمستقیم را به حرکت درمیآورد.
سرمایهگذار و سازنده «یک» هستند ؟؟!! در حقیقت صفرهای صدها شغل و صنعت و مهندسی و اجرا، معنا و ارزششان را مدیون عدد «یک» سرمایهگذار هستند. این «یک» اگر نباشد، هیچ صفر دیگری ارزش افزوده ایجاد نمیکند.
در ادامه وی با بیان اینکه هر بخش را میبایست تحلیل و واکاوی نمود ،با بررسی کوتاه و اجمالی ،پروسه ساخت واجرا و زنجیره ساختمان را بررسی کرد:
هفت خان اخذ پروانه : پس از تأمین زمین و سرمایه،درگام بعدی مهندسان معمار ،عمران، تأسیسات مکانیکی و برقی، نقشهبردار و شهرسازی به میدان میآیند و سازنده با کفش های آهنین و اداره ای استوار میبایست هفت خان مراحل دریافت پروانه ساختمانی را طی کند ، از تهیه مدارک مالکیت و نقشه های مهندسی گرفته تا استعلام های متعدد شهرداری ، آتش نشانی ، سازمان ها و ارگان های دولتی و خصوصی ، کمیسیون ها و جلب رضایت نظرات بسیار متعدد افراد مسئول که هر کدام نیازمند وقت و اعصاب و هزینه و پیگیری فراوان است که این بروکراسی پیچیده ، ماه ها و سال ها به طول می انجامد و این امر به یکی از اصلی ترین و مهم ترین موانع تولید مبدل شده است .
شروع اجرا، به حرکت درآمدن چرخ پروژه : پروانه که آماده شد،کارگاه ساختمانی مرکز اصلی شغلآفرینی مستقیم است. در این مرحله سازنده میبایست قراردادهای مختلفی طبق قانون نظام مهندس و کنترل ساختمان ، ماده 4 ، برای انجام امور فنی که دارای صلاحیت میباشند ( مجری ذیصلاح ) منعقد نماید و با توجه به دامنه شمول بسیار گسترده امور فنی ، در همان تخصص و بخشش به کار گماشته شوند و ماشینآلات سبک و سنگین ، ابزار آلات ، تخصص و تجربه و اپراتورها و نیروهای زیر مجموعه ایشان ، تکمیلکننده این زنجیره هستند از جمله استادکار، تکنسین و نیروهای کارگری از آرماتوربند، قالببند و بنا گرفته تا جوشکار، برقکار، لولهکش، گچکار، سنگکار ، نقاش، معماران تجربی و کاردان ها و مهندسین که تمامی امور میبایست با هماهنگی و نظارت دقیق مهندسین ناظرین که نظارتی مستمر دارند ، از ابتدا تا انتها، مدیریت و به سرانجام برسند .
مواد اولیه ساخت از کارخانههای سیمان، فولاد، آجر، گچ، بلوک، شیشه، در و پنجره و عایق و بسیاری دیگر تأمین میشود و این خود یعنی صدها زیر مجموعه و وابسته دیگر که این کارخانهها و زنجیره بسیار گسترده و شبکه حملونقل شامل رانندگان کامیون، انبارداران، شرکتهای باربری و توزیع
کنندگان خرد و عمده ، که وجود سازنده نقش اصلی این چرخه را رقم میزند .
هر پروژه جدید نیازمند خرید انشعاب جدید است که این یعنی درآمد مستقیم برای ادارات آب، برق، گاز ، شرکتهای خدماتی و توسعه شبکههای شهری.
ادارات ثبت اسناد و دارایی، وام ساخت و خرید مسکن یکی از مهمترین منابع درآمد بانکها از محل سود تسهیلات و ضمانتنامههای بانکی است و چرخه ورود و خروج پول در سیستم بانکی بین کارفرما و پیمانکار و شرکت ها و صنایع ، بخش عظیمی از معادلات بانکی را رقم میزند . در حال حاضر سازندگان میبایست 25 درصد از عوارض پرداختی خود برای پروانه را برای بیمه اجتماعی کارگران ساختمانی به بیمه تامین اجتماعی پرداخت نمایند که با توجه به رشد هر ساله نرخ عوارض ، مبالغ بسیار قابل توجهی میشود که بر دوش سازندگان میباشد و اشتغال غیرمستقیم و مستقیم همانند دفاتر اسناد رسمی، مشاوران حقوقی، کارشناسان رسمی دادگستری و صنایع تولید مواد اولیه و صنعتی ، معادن و مشاغل وابسته و صدها مشاغل و کسب بسیاری دیگر که بخشی از درآمد پایدارشان را مدیون فعال بودن پروژههای ساختمانی هستند. بدون سرمایهگذار، نه مجوزی صادر و نه عوارضی پرداخت میشود ، در اقتصادی که همهچیز فرّار است، ساختمان تنها سرمایهای است که در همان خیابان و همان محله میماند و شهر را زنده نگه میدارد ، بخش عمده بودجه جاری شهرداریهای ایران از محل صدور پروانه ساخت، عوارض تغییر کاربری، عوارض تراکم، عوارض نوسازی و صدور پایانکار تأمین میشود و این یعنی تاثیر مستقیم سازندگان و سرمایه گذاران بر کمیت و کیفیت تمامی همشهریان خود و عامل مستقیمی بر شکوفایی و رشد شهر میباشند . اگر سازندهای ساختوساز نکند، شهرداریها بخش بزرگی از درآمد پایدار خود را از دست میدهند و یک شهر می ایستد !؟
سرمایهگذاری در ساختمان؛ سرمایهای ماندگار، غیرقابل مهاجرت است که این یکی از ویژگیهای منحصربهفرد صنعت ساختمان نسبت به بسیاری از فعالیتهای اقتصادی دیگر این است که غیرقابل انتقال است ، کارخانهای ممکن است خط تولیدش را جمع کند و به شهر یا کشور دیگری منتقل شود؛ یک شرکت فناوری میتواند در چند ساعت دفتر خود را ببندد و به منطقهای با مالیات کمتر برود؛ حتی برخی کسبوکارهای خدماتی یا مالی میتوانند محل ثبت قانونیشان را تغییر دهند ، اما ساختمان همیشه ماندگار است و هیچ کس نمیتواند دیوارها و اسکلت آن را جمع کرده و جابهجا کند.
با تولید مسکن و ساختمان مستقیماً در همان منطقه ارزش تولید میشود و محیط اطراف هم توسعه می یابد، خیابانکشی، آسفالت، زیرساختهای آب و برق و گاز، خدمات شهری و حتی ارزش ملکهای مجاور افزایش پیدا میکند و مالکان دیگر را به ساختوساز تشویق میکند و موجی از اشتغال، خرید و فروش و تقویت شبکههای خدمات محلی میآورد و در نتیجه ثروت در همان نقطه جغرافیایی تثبیت و برای نسلها حفظ میشود. مسکن و ساختمان ، خلق دارایی بلند مدت و ماندگار است ، یک کارخانه ممکن است در مدتزمانی مستهلک شود یا تغییر تکنولوژی آن را منسوخ کند، اما ساختمانها با نگهداری درست، حتی دهها سال ارزش خود را حفظ میکنند. بسیاری از ساختمانهای تاریخی هنوز منبع درآمد و جذب سرمایه هستند.
در اقتصادی که سرمایه هر لحظه آماده مهاجرت است، ساختمان تنها سرمایهای است که در همان خاک و همان محله میماند و حتی پس از تکمیل، ارزش خلق میکند و شهر را رونق میدهد ، ولی متاسفانه با در نظر گرفتن تمامی پیش گفته های قبلی، صنعت ساختمان، امروز در کمین رکود، تورم مصالح، مجوزهای دشوار و مالیاتهای گوناگون و بروکراسی های شدید اداری و سهم خواهی های نابجای اشخاص حقیقی و حقوقی زمینگیر شده است.
در نهایت میبایست گفت ، صنعت ساختمان، قلب تپنده اقتصاد و روح جاری شهر وکشور است و بدون کارفرمایان سرمایه گذار سازنده و تولیدکننده مسکن و صنعت ساخت و ساز عملاً وجود ندارد و اگر حمایت جدی و همه جانبه ای صورت نگیرد ، اگر جایگاه و شخصیت حقوقی آنها برای احقاق حقوق حقه شان شکل نگیرید و صدایشان شنیده نشود ، چرخ صدها شغل متوقف میشود و دومینویی شکل خواهد گرفت که امنیت اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی شهر و کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد و موج نارضایتی امروز ایشان ، زنگ هشدار برای همه تصمیمگیران شهری و کشوری است و در نهایت، این شهروندان و مدیران شهریاند که هزینه آن را میپردازند.