طراحی احساسی؛ راهنمای توسعه شهری هوشمند

طراحی شهری ابزاری قوی برای افزایش رفاه شهروندان است و هرچه کاربرپسندتر باشد، شهروندان بیشتری را از آسیب‌های روانی نجات می‌دهد. طراحی احساسی با رویکرد تغییر محیط‌، احساسات مثبتی همچون شادی، اعتماد و کنجکاوی را در شهروندان برمی‌انگیزد.

طراحی احساسی؛ راهنمای توسعه شهری هوشمند

 پیشرفت تکنولوژی و توسعه اجتماعی‌اقتصادی در شهرهای امروزی منجر به افزایش امید به زندگی و کاهش رشد جمعیت شده و میانگین سنی جوامع را افزایش داده است. گزارش‌ها حاکی از آن است که تا سال ۲۰۷۰، جمعیت بالایی از شهرنشینان اپرا افراد بالای ۶۰ سال تشکیل خواهند داد. مسئولان شهری باید اقداماتی به منظور پیشگیری از آسیب‌های روانی همچون انزوا، افسردگی و زوال ذهنی برای این گروه سنی انجام دهند.

طراحی شهری ابزاری قوی برای افزایش رفاه شهروندان است و هرچه کاربرپسندتر باشد، شهروندان بیشتری را از آسیب‌های روانی نجات می‌دهد. گردهمایی گروهی از متخصصان اعصاب، معماران، هنرمندان و اپیدمیولوژیست‌ها می‌تواند با انجام آزمایش‌ها و بررسی واکنش عاطفی مردم نسبت به فضاهای شهری، مسیر رسیدن به این هدف را هموار کنند.

 

طراحی احساسی چیست؟

منظور از طراحی احساسی، طراحی خدمات و محیط‌هایی است که احساسات مثبتی همچون شادی، اعتماد و کنجکاوی را در کاربران برمی‌انگیزد. احساسات بر نحوه درک، به خاطر سپردن و استفاده کاربر از محیط تأثیر مستقیم دارد و منجر به افزایش احساس رضایت، وفاداری و حمایت در کاربران می‌شود. علاوه بر این، طراحی احساسی می‌تواند به کاربران در غلبه بر چالش‌ها، مقابله با استرس و دستیابی به اهداف کمک کند. طراحی احساسی برای شهرهای هوشمند، می‌تواند تجربیاتی ایجاد کند که کاربران را با محیط اطراف، جوامع و ارزش‌هایشان مرتبط کند و رفاه و شادی آنها را افزایش دهد.

در کنار مفهوم طراحی احساسی می‌توان به طراحی تجربه کاربری اشاره کرد که به اختصار UX یا UXD گفته می‌شود و به منظور افزایش رضایت کاربر از محصول انجام می‌شود. طراحی XU از طریق بهبود کاربردپذیری، بهبود قابلیت دسترسی و برقراری تعامل لذت‌بخش بین کاربر و محصول یا خدمت محقق می‌شود.

 

داستان‌سرایی و بازی‌وارسازی

داستان‌سرایی هنر استفاده از روایت‌ها برای برقراری ارتباط با مخاطب از طریق یک پیام، منظره یا یک پیشنهاد ارزشی است و می‌تواند به واکنش احساسی مثبت و ایجاد تجربیات جذاب در ذهن مخاطب کمک کند. استفاده از این شیوه بیان در طراحی شهری به کاربران امکان می‌دهد تا زمینه، هدف و مزایای استفاده از یک خدمت یا مکان را درک کنند و با شخصیت‌ها، سناریوها و نتایج حاصل از آن ارتباط برقرار کنند.

برای شهرهای هوشمند، داستان‌سرایی می‌تواند تجربیاتی ایجاد کند که چشم‌انداز، مأموریت و تأثیر ابتکارات شهر هوشمند را منتقل می‌کند و کاربران را برای مشارکت، همکاری و مشارکت ترغیب می‌کند.

منظور از بازی‌وارسازی یا Gamification استفاده از عناصر، خصوصیات و تفکرهای بازی‌واره در زمینه‌هایی همچون طراحی خدمات است که ماهیت بازی ندارند اما می‌توان از این طریق به نتایج کارآمدتری در آنها دست پیدا کرد. بازی‌وارسازی به طراحان شهری کمک می‌کند تا تجربیات جذاب‌تری برای مخاطب بیافریند که به کاربران انگیزه شرکت در چالش و دریافت پاداش می‌دهد و آنها را در یادگیری مهارت، رفتار و دانش جدید و حس رقابت و همکاری یاری می‌رساند. شهروندان می‌توانند به کمک این روش در فضاهای جدید و نوآورانه کاوش کنند و بر آنها مسلط شوند.

یک پروژه مشارکت اجتماعی تحت عنوان Hello Lamp Post در بیش از ۲۵ شهر دنیا پیاده شده است که به مردم امکان برقراری ارتباط با اشیای خیابانی را فراهم می‌آورد و از این طریق به پیوند شهروندان با یکدیگر و محیط اطراف خود به منظور افزایش نشاط در خیابان‌ها منجر می‌شود. در این نوآوری، شهروندان می‌توانند از طریق تلفن‌های همراه هوشمند خود کیو آر کد یا یک علامت زرد را روی اشیای شهری پیدا کنند و سپس به ارسال یک پیام از طریق آن بپردازند و با این کار، نظر یا انتقاد خود از محیط اطراف را بیان کنند.

 

اندازه‌گیری درگیری احساسی یا عاطفی در طراحی UX می‌تواند به ارزیابی اثربخشی، تأثیر و ارزش راه‌حل‌های طراحی و شناسایی زمینه‌های بهبود یا نوآوری کمک کند و برای این کار روش‌ها و ابزارهای مختلفی همچون نظرسنجی، مصاحبه، مشاهدات، محاسبات زیستی یا تجزیه و تحلیل وجود دارد. هدف از اندازه‌گیری درک این مطلب است که آیا شهروندان یک پیوند عاطفی قوی با محیط ساخته‌شده یا خدمات ارائه‌شده احساس می‌کنند که بر نحوه عملکرد، تفکر و احساس آنها تأثیر بگذارد.

مسئولان شهری می‌توانند با این روش اندازه‌گیری، میزان موفقیت و کاربردی بودن طرح‌های اجرایی را ارزیابی کنند و تغییرات موردنیاز برای بهبود کارآیی و افزایش بهره‌وری را اعمال کنند. طراحان با آگاهی از حس عاطفی که کاربران دریافت می‌کنند، می‌توانند طرح‌هایی ارائه بدهند که بیشتر مردم به آن علاقه دارند و در صورت اجرا به آن پایبند می‌مانند. به این ترتیب مسئولان راهنمایی در دست دارند که به آنها کمک می‌کند علاوه بر ارائه خدمات خوب، «احساس خوب» برای شهروندان ایجاد کنند.

 

شهرهای فوجیتسو و کاوازاکی در ژاپن در حال به‌کارگیری ویژگی‌های اپلیکیشن و گیمیفیکیشن برای ترویج رفتار پایدار در میان شهروندان خود هستند. این کارآزمایی مردمی به ساکنان این امکان را می‌دهد تا در ایجاد آینده‌ای بدون کربن نقش داشته باشند.

برنامه‌ای برای گوشی‌های هوشمند کاربران ژاپنی توسط فوجیتسو توسعه پیدا کرده است که هدف آن افزایش آگاهی شهروندان و مشاغل نسبت به سبک زندگی سازگار با محیط زیست است. این برنامه به ساکنان دو شهر اجازه می‌دهد به یک بازی جدید شهرسازی دسترسی داشته باشند که مزرعه سبز توسعه‌یافته در پیوند با یک برنامه محیطی است و در آن کاربران می‌توانند ساختمان‌هایی را در مناظر کاوازاکی در ترکیب با اقدامات واقعی دوستدار محیط‌زیست ایجاد کنند. به این ترتیب، دو طرف قصد دارند رفتار سازگار با محیط زیست را در بین شهروندان ترویج دهند.

این آزمایش شامل پروژه‌هایی با همکاری جوامع مختلف طرفدار طبیعت برای بررسی راه‌های تشویق و افزایش اقدامات داوطلبانه دوستدار محیط زیست توسط شهروندان و مشاغل و چگونگی تأثیر این رفتارها بر پایداری خواهد بود.

 

طراحی احساسی در شهرهای هوشمند

به‌کارگیری طراحی احساسی در شهرهای هوشمند نیازمند یک رویکرد کاربرمحور، مشارکتی و تکرارپذیر است. به‌عنوان اولین قدم باید نیازها، ترجیحات و احساسات شهروندان و همچنین اهداف، چالش‌ها و فرصت‌های ذی‌نفعان شهر هوشمند شناسایی شود و راه‌حل‌هایی برای برقراری تعادل بین این نیازها ارائه شود. پس از مرحله طراحی، نیاز است که نتایج راه‌حل‌های پیشنهادی به روش‌های مختلف همچون شبیه‌سازی، اجرای موردی و طرح‌های آزمایشی بررسی و میزان رضایت احساسی شهروندان اندازه‌گیری شود.

نمونه‌ای از به‌کارگیری طراحی احساسی در شهرهای هوشمند، یک برنامه پارکینگ هوشمند است که سطح اضطراب کاربران را کاهش می‌دهد و در عین حال به گزینه‌های پارکینگ دوستدار محیط‌زیست یا اشتراکی پاداش می‌دهد. یک برنامه موزه هوشمند که تجارب همه‌جانبه و تعاملی را برای افزایش یادگیری و لذت برای بازدیدکنندگان ایجاد می‌کند و یک برنامه تناسب اندام هوشمند که به کاربران انگیزه می‌دهد تا برای رقابت یا همکاری با سایر کاربران بیشتر ورزش کنند نیز مثال‌های دیگری از طراحی احساسی در شهر هوشمند هستند.

به‌طور کلی شهر را می‌توان به‌عنوان یک سیستم با مجموعه‌ای از خدمات و تعاملات در نظر گرفت که تعامل هر شهروند با فضای عمومی فرصتی برای طراحی است و فرصت‌های بسیاری برای ادغام خدمات شهری وجود دارد. برای مثال نحوه ارتباط حمل‌ونقل هوشمند با روشنایی هوشمند خیابان‌ها فرصتی با پتانسیل بالا برای طراحان شهری فراهم می‌کند.

 

تجربه واقعیت مجازی در طراحی احساسی

در طول تجربه واقعیت مجازی، فضای فیزیکی که فرد در آن واکنش نشان می‌دهد، با فضای دیجیتال تعامل خواهد داشت. به‌عنوان بخشی از پروژه MINDSPACES، هنرمندان و معماران ابتدا طرحی را برای شهر ارائه می‌کنند که می‌تواند به یک شبیه‌سازی دیجیتال تبدیل شود. سپس افراد محلی می‌توانند با استفاده از یک عینک واقعیت مجازی (VR) طرح اولیه شبیه‌سازی‌شده را ببینند و احساس خود را نسبت به آن طرح بیان کنند.

در این پروژه ممکن است کاربر حین راه رفتن در میدان شهر نیمکتی را ببیند که دوست ندارد، بازخورد احساسی او دریافت می‌شود و پس از چند ثانیه که دوباره از آنجا عبور می‌کند دیگر نیمکتی وجود ندارد. مجریان این طرح هنگام کاوش کاربر در فضای مجازی از دستگاه‌های سبک‌وزنی استفاده می‌کنند که فعالیت مغز، پاسخ پوست و ضربان قلب آنها را اندازه‌گیری می‌کند. با استفاده از این دستگاه‌ها، متخصصان مغز و اعصاب از برنامه‌های یادگیری ماشینی استفاده می‌کنند تا دلپذیرترین، الهام‌بخش‌ترین و جذاب‌ترین جنبه‌های طراحی پیشنهادی را کشف کنند.

 

طراحی و بازآفرینی خانه‌های سالمندان

یکی از موارد آزمایشی پروژه MINDSPACES شامل طراحی مجدد و نوسازی خانه‌های سالمندان در پاریس است تا خانه‌های سالمندان را برای ساکنانش از لحاظ عاطفی دوستانه‌تر کند. در این پروژه فضا به گونه‌ای طراحی می‌شود که آثار هنری و مبلمان متفاوتی را برای رسیدگی به احساسات سالمندان همچون انزوا و ترک‌شدن ارائه دهد.

ابتدا نقشه سه‌بعدی فضای زندگی افراد و اطلاعات حاصل از مصاحبه در مورد عادات آنها در خانه، در اختیار طراحان قرار می‌گیرد تا طراحی متناسب برای ساکنان را ارائه دهند. در مرحله ارزیابی، ساکنان از عینک‌های واقعیت مجازی برای کاوش در فضای طراحی‌شده، تعامل با آثار هنری و مبلمان استفاده می‌کنند و واکنش‌های احساسی خود را نسبت به فضای زندگی پیشنهادی ثبت می‌کنند. این بازخورد بلادرنگ می‌تواند برنامه‌ریزی شهری را هم برای افراد مسن و هم برای جامعه گسترده‌تر دموکراتیک کند.

گذرنامه‌های اتوبوس

پروژه گذرنامه‌های اتوبوس، ابتکار بریتانیا برای ارائه کارت اتوبوس رایگان به سالمندان و در نتیجه افزایش رفاه آنان است. این ابتکار می‌تواند سفرهای شهری را برای سالمندان جذاب‌تر کند تا به دیدار دوستان و اقوام خویش بروند و دچار انزوا و گوشه‌نشینی نشوند. نتایج این طرح نشان داد که استفاده از حمل‌ونقل عمومی بر سلامت ذهنی و شناختی افراد سالمند تأثیر بسزایی دارد و به نوبه خود منجر به کاهش علائم افسردگی، تنهایی و همچنین بهبود عملکرد شناختی به‌ویژه حافظه می‌شود.