ماجرای ریزعلی مترو

حادثه برخورد دو قطار متروی تهران - کرج می‌توانست ابعاد پیچیده تری داشته باشد، اما حضور یکی از انتظامات خط، مانع از مرگ چند ده مسافر و حریق قطارها شد.
در اولین روز دی ماه سالجاری قطار کندرو با قطار تندرو در خط ۵ متروی تهران در ایستگاه چیتگر برخورد می‌کند که موجب مصدومیت ۲۲نفر می شود، این حادثه در ساعت پیک صبحگاهی یعنی ساعت ۷ به بعد رخ داد و خدمات رسانی کل خط ۵ را برای ۲۴ ساعت مختل کرد.
البته حادثه برخورد دو قطار به اینجا ختم نمی‌شود چرا که راهبر قطار کندرو سیستم‌های کنترلی خود را بدون اجازه مرکز فرمان قطع کرده بود و در این راستا نیز مرکز فرمان هم اطلاعی از برخورد این قطار با قطار تندرو نداشت؛ این در حالی بود که یک قطار از سمت صادقیه به سمت چیتگر در حال حرکت بود و چون مرکز فرمان هم خبر از برخورد این دو قطار نداشت تا به این قطار در حال حرکت خبر دهد قطعاً با هم شاخ به شاخ می‌شدند و حادثه تلخ تری رقم می‌خورد، اما در این بین فداکاری یکی از انتظامات خط ۵ مانع از این اتفاق شد.

کابوس قطار سوم

این روزها وحید ایزدی در شرکت بهره برداری مترو به «ریزعلی خواجوی» معروف است، مردی که با ورود به حریم ریلی و هشدار دستی به راهبر قطار، اجازه برخورد قطار سوم را نداد. هرچند که این فرد می‌گوید کار نیکش را با خدا معامله کرده است.

او  در مورد جزئیات روز حادثه در اول دی ماه می‌گوید: دو سال است که در قسمت انتظامات مسیر خط ۵ مترو فعالیت می‌کنم و مدام گشت داریم تا مبادا سرقت یا خرابکاری در حریم ریلی خط ۵ مترو رخ دهد و کانکسی که در آن مستقر هستیم حوالی ایستگاه چیتگر واقع شده است.

ایزدی با بیان اینکه در روز حادثه برای آخرین بار قبل از تحویل پست، در اطراف حریم ریلی خط ۵ گشت زنی کردم،  توضیح می‌دهد: حدفاصل چراغ علائم تا ایستگاه بودم و حدود ۲۰۰ متر تا ایستگاه چیتگر فاصله داشتم که متوجه شدم قطار کندرو در حال خروج از ایستگاه است، خیلی تعجب کردم چرا که می دانستم اولویت حرکت برای قطار تندرویی است که در حال ورود و عبور از ایستگاه بود اما راهبر قطار کندرو بی‌توجه به چراغ علامت که برای حرکت تندرو بود، وارد ریل شد.
او با تاکید بر اینکه خط اصلی برای قطار تندرو باز بود و باید قطار کندرو می‌ایستاد تا قطار دیگر عبور کند، ادامه می‌دهد: با کمال تعجب دیدم که راهبر قطار کندرو وارد ریل شد و این ورود سبب شد که راهبر قطار تندرو برای اینکه از شدت برخورد بکاهد ترمز شدیدی بگیرد و نهایتاً لوکوموتیوش از ریل خارج شد.

ایزدی می‌گوید: نکته اینحا بود که در همان حین قطاری دیگر از سمت صادقیه به سمت کرج در حال حرکت بود که برای عدم برخورد قطار سوم، به میانه ریل رفتم و با فریاد و تکان دادن دستهایم راهبر را متوجه کردم که متوقف شود، اما خدا به ما رحم کرد، چرا که قطارهای خط ۵ صدای کمی دارند و اگر متوجه آمدن قطار سوم نمی‌شدم ، این سانحه شدیدتر می‌شد و با توجه به اینکه بخشی از قطار ار ریل خارج شده بود، برخورد قطار سوم با آنها قطعاً باعث چپ کردن و حتی حریق قطارها می‌شد.

عضو انتظامات مترو با تاکید بر اینکه که بعداً متوجه شدم راهبر قطار کندور سیستم ای.تی.پی خود را خاموش کرده بود و مرکز فرمان اطلاعی از تصادف نداشت تا راهبر قطار صادقیه را نیز متوقف کند، ادامه می‌دهد: سریعاً به مسئولان خط  تماس گرفتم و به آنها اطلاع دادیم که دو قطار با یکدیگر برخورد کرده‌اند. مسافران هم درها را باز کردند و وارد حریم ریلی شدند.

وحید ایزدی اضافه می‌کند: مسافران ترسیده بودند.  درها را از داخل باز کرده و تک به تک از واگن ها پایین می‌پریدند و در حریم ریلی مانده بودند. ورود و حضور مسافران در حریم ریلی به دلیل خطرات ناشی از برق گرفتگی خیلی خطرناک است، ولی آنها نگران شده و می‌خواستند ببیند چه خبر شده و اصلاً حرف گوش نمی‌دادند. بالاخره با حضور نیروهای بیشتر توانستیم مردم را از ایستگاه خارج کنیم.

او می‌گوید: خیلی از همکاران به من گفتند که چرا اینکار را کردی و اگر راهبر تو را نمی‌دید چه می‌شد؟ چون سرعت قطارها بالای هشتاد کیلومتر است و یا اگر برق می‌گرفت چه می‌شد؟ ... اما من اینکارم را با خدا معامله کردم.