لعنت به جادهای که دستش به خون آلوده است!
شهرام ذاکری فرد/ کودک هنوز خواب است و نمیداند پدرش در جاده جان باخته، همسرش هم نمیداند باید رخت عزا آماده کند. مادرش چگونه با غم از دست رفتن فرزندش کنار بیاید؟ پدرش را چه میشود کرد؛ قامتش چگونه بار چنین غمی را تاب بیاورد؟
***
تصادف زنجیرهای صبح چهارمین روز زمستان در جاده اهواز- خرمشهر حداقل 10 کشته داشته. خبر زمانی دردناکتر جلوه میکند که بدانیم در این سانحه، کارگران جان خود را از دست دادهاند، خبری غم انگیز که البته دیگر کمتر کسی را به تعجب وا میدارد! ...
***
روزی نیست که خبر دهها تصادف ریز و درشت و جان باختن دهها نفر از هموطنان در جادههای کشور مخابره نشود. مرگ آسان شده، جان بیمقدار. در سالهای اخیر، تلفات در جادهها روند کاهشی داشته اما هنوز هم مرگ حدود 50 نفر و مصدومیت حدود 500 نفر بطور میانگین در هر روز، ترس برانگیز و ناامیدکننده است. مرگ «حتی یک نفر» هم خیلیست. نمیدانیم بیشتر باید از کرونا بترسیم یا از تصادف! نمیدانیم بیشتر باید از سرعت سرایت اُمیکرون بهراسیم یا از سرعت بیمحابا در جادهها!
***
ناگفته پیداست که پایین آمدن آمار مرگ و میر و مصدومیتها در جادهها در یکی دو سال اخیر بیشتر به خاطر کرونا و کاهش سفرهاست که احتمال میرود بعد از پایان این دوران و عادی شدن رفت وآمدها آمارهای منفی دوباره صعودی شوند. بنابراین، نمیشود دست روی دست گذاشت و دلخوش به کاهش آمار تصادفات و یا ثبت بیشتر و دقیقتر تخلفات توسط دوربینها بود و یا بهانههایی چون عدم استاندارد پیچ و خمها، ایرادات فنی یا ایمنی پایین خودروها و خواب آلودگی راننده را برای عرضه داشت. بیایید خودمان را گول نزنیم! عامل اصلی تصادفات منجر به مرگ در جادهها، در یک کلمه خلاصه میشود؛ سرعت. سرعتهای غیرمتعارفی که اغلب ناشی از ناآگاهی و خودخواهیست. بنابراین تا زمانی که باوری استوار و عزمی جدی برای مقابله با سرعتهای جنونآمیز وجود نداشته باشد امید چندانی به جلوگیری از تصادفات فوتی در سطح جادهها نیست و کاهش آمار فوتیها هم مقطعی خواهد بود. بیگمان.