«تنها» نمیتوانید، ولی امروز تنهایید!
درباره یک یادداشت جنجالی، فجر سپاسی شیراز و علی اصغر کلانتری
شهرام ذاکری فرد/ یادداشت آقای «محمدرضا جوکار» با عنوان «بالاتر از خطر» پیرامون وضعیت تیم فوتبال فجرسپاسی شیراز در نیم فصل اول لیگ برتر، بازخوردهای فراوانی را به همراه داشته، از این رو لازم شد هم در مورد این یادداشت و هم درباره فجر سپاسی و سرمربی آن نکاتی گفته شود:
1/ سایت خبری- تحلیلی «خبرجنوب» فرصت مناسبیست برای تمامی کسانی که میخواهند در سطحی وسیع دیدگاههایشان مطرح شود. در این مورد هیچ شخص، جریان، ارگان و موضوعی ممنوعه نیست. بدیهی است که احترام به قانون و مخالفان و رعایت عرف و مبانی حاکم الزامی میباشد، جز این هیچ خط قرمزی وجود ندارد.
2/ ناگفته پیداست که یادداشت مذکور عملکرد «علی اصغر کلانتری» را زیر سؤال برده. نگارنده «بالاتر از خطر» به طور حتم «فجر سپاسی فعلی» را از کاندیداهای جدی سقوط میداند که البته با توجه به جدول رده بندی و اوضاع لیگ برتر، کسی نباید آن را انکار کند.
3/ سؤال اما این است؛ آیا اگر سرمربی شخص دیگری (از دایره مربیان داخلی) بود نتایج و کیفیت بهتری حاصل میشد؟... بگذارید نظرم را ساده و صریح بگویم: «نه»!
4/ منتقدان وضع فعلی فجر سپاسی، آن را با کدام تیم به مقایسه نشستهاند؛ فجر در رقابت با تیمهای لیگ یکی یا تیم چند سال نخست لیگ حرفهای با ستارههای ریز و درشت؟... از سویی، رقابت در لیگ یک به هیچ وجه به لیگ برتر شباهتی ندارد و از سویی دیگر، متاسفانه هیچیک از بازیکنان فجر 1400 با چهرههای آن زمان قابل برابری نیستند (اگر غیر از این است این گوی و میدان؛ بازیکنان نشانمان دهند).
5/ استراتژی محتاطانه کلانتری و تاکتیکهای محافظهکارانهاش را قبول دارم. حالا سرمربی جوان سپاسی، باتجربهتر شده و دست به عصا حرکت میکند. به نظر، کمی زیادی شده احتیاط کاری او. شاید لازم است کمی همچون گذشتههای نه چندان دور جسارت به خرج دهد.
6/ «زمین حافظیه» داستانی شده. عجیب و غریب. این هم درست است که فجرسپاسی میتواند از همین زمین خراب به نفع خود بهرهبرداری کند، اما همه ماجرا این نیست. زمین خراب، فوتبال را از یاد بازیکنان اغلب تکنیکی و سرعتی فجر برده. این را چه میگویید؟
7/ میگویند عبدالرسول فلاح، مدیرعامل باشگاه فجرشهیدسپاسی شیراز مترصد فرصتی برای برکناری سرمربیست. اگر اینگونه است یا باید توان اخراج وی را داشته باشد یا خود شجاعانه از پستی که ظاهراً اختیار چندانی در آن ندارد، کنارهگیری کند.
8/ به فرض از همین امروز و فردا، کلانتری نباشد، گزینه شما نامش چیست؟... یک نفر میگفت «غلامحسین پیروانی»... در اینکه آقای پیروانی عملکرد و کارنامه قابل دفاعی دارد بحثی نیست اما لازم است به خاطر آوریم که فجر آن سالها گلچینی از بهترینهای فوتبال ایران بود که البته مدیریت سرمربی و بکارگیری بجا و موثر تک تک بازیکنان در آن فوق العاده. اما آیا آن شیوه برای بازیکنان فعلی که به نظر نگارنده، خوب اما معمولیاند، گره گشاست؟
9/ شنیدهام اغلب خبرنگاران این روزهای شیراز، بیشتر نگاه و قلمشان به دهانهاست! کمتر نکتهها را گفته، روشها را به پرسش گرفته و راهکار ارائه دادهاند... خودتان میدانید میخواهم چه بگویم!
10/ نقش پول را فراموش کردهاید؟!... بازیکنان پرشماری از تیم اول فوتبال شیراز قراردادهایی پایین دارند، حالا چه به نام سرباز یا هر علت دیگری. آنها در میان ثروتمندان قدم میزنند و حسرت میخورند. لابد به روزهایی بهتر در تیمهای متمول فکر میکنند که این البته میتواند انگیزههایشان را قوی کند، اما ممکن است پاهایشان را سست کند که کرده!
11/ حرف آخرم با سرمربیست؛ آقای کلانتری!... لازم است دایره مشاورانتان را کمی بزرگتر کنید، بشنوید و روی ایده هایشان مکث کنید. حتی نظرات و دیدگاه های مخالف و به زعم شما مغرض را هم بشنوید، شاید در میان آنها نکتهای بود کلیدی. اینکه هم شما و هم منتقدان جدیتان فکر میکنید همه حقیقت نزد خودتان است، «نه» واقعاً اینگونه نیست، گرچه به نظرم در مورد تیم فعلی فجر سپاسی- بیشتر- حق با سرمربی است!...
***
این تیم میتواند بماند و در سالهای آینده تیم بهتر و جسورتری شود، اما برای اینکه «تیم بزرگ»ی شود شما به تنهایی نمیتوانید، این را منتقدان و مخالفان قسم خوردهتان لازم است بدانند! ... «تنها» نمیتوانید، ولی امروز تنهایید!